ورود به سایت   عضویت
ورود به سایت
» » » در مصائب ازدواج شاه و گدا

در مصائب ازدواج شاه و گدا

 
این ماجرا، بارها و بارها برای جوان ها اتفاق می افتد و تقصیری هم متوجه شان نیست؛ چون اصلا درکی از نداری و فقر ندارند. مثلاً دختری را در نظر بگیرید که از وقتی زبان باز کرده، هر چیزی خواسته در سوت ثانیه دم دستش بوده است. از همچنین آدمی که همه امکانات یک جا به دستش رسیده، چه انتظاری برای «با هم ساختن زندگی» می شود داشت؟
 
 

کسی که قبل از ازدواج، تنهایی سوار بنز می شود و موبایل به دست می گیرد، با چه رویی به طور اشتراکی سوار پراید شود و کارت در دست در صف تلفن عمومی بایستد؟ واقعاً کلاس اش پایین می آید وقتی تا چند روز پیش غذای گرم و نرم جلویش بوده و حالا باید جلوی گاز آشپزخانه، مواظب ته نگرفتن کته باشد.
این چه فاجعه ای است که وقتی ماشین ظرفشویی هست، باید با دست و مایع ظرفشویی ای که پدر پوست را در می آورد،ظرف ها را بشوید؟ مگر می شود در عصر ماشین لباس شویی، در آب و کف به لباس های چرک و بود گندو چنگ زد؟
 
کندن از زندگی مرفه بیست ساله و وارد شدن به زندگی محدود متوسط،
حتی اگر پای یک پاتیل عشق هم در میان باشد، تلخ است
 
در این نمونه ها همه اش از مشکلاتی حرف زدیم که قاعدتاً دختر پولدار با پسر فقیر پیدا می کند و البته منظورمان این نبوده که مسائل مالی فقط برای آنها مهم است؛ ولی خب واقعیت این است که معمولاً خانم هایی هستند که باید با شرایط مالی آقایان کنار بیایند و این کنار آمدن می تواند خیلی سخت باشد.
کندن از زندگی مرفه بیست ساله و وارد شدن به زندگی محدود متوسط، حتی اگر پای یک پاتیل عشق هم در میان باشد، تلخ است.
 
تازه غیر از این، اختلاف طبقاتی از همان جلسات اول آشنایی دردسرساز می شود. فرض کنید که خانواده داماد با یک جعبه شیرینی زبان و یک دسته گل گلایل، پا به خانه ای بگذارند که میز پذیرایی اش از میز پیش غذای هتل های شیک هم مجلل تر است... بالاخره بی دردسر نیست و تازه این اول ماجراست و تا به خرید و تالار عروسی و خانه و جهاز برسد، رنگ و روی هر عشق اسطوره ای را هم می برد.
پس ای جوان! آدم باش و با هم قد خودت بپر.
توسط : مشاورفا  در تاریخ : 6-06-1394, 21:09   بازدیدها : 810   
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .