اين دونفر براي هم ساخته شده اند ؟بسياري از زوجهاي موفق اظهار داشتهاند که تحت هر شرايط حاضر به ادامه زندگي هستند و هرگز به طلاق فکر نميکنند . اين افراد به جاي اينکه در مقابل يکديگر حرکت کنند ، به موازات همديگر حرکت ميکنند و به «ما شدن» ميانديشند. در شاديها، در ناراحتيها و سختيها آنچه بيش از همه براي آنها اهميت دارد «مشارکت» است.
ميگويند در يکي از نواحي آلمان، يک سنت قديمي مرسوم است که تشخيص ميدهد دو نفر براي زندگي با همديگر ساخته شدهاند يا خير!!
قبل از تشريفات ازدواج زن و مرد را در جايي که تنه درختي افتاده است ميبرند و به آنها اره دو دستهاي ميدهند تا آنها با مشارکت يکديگر آن را اره کنند و از اين کار مقدار «سازش» و «همکاري» آنها را تشخيص داده و قضاوت ميکنند اگر با هم تشريک مساعي و سازش نداشته باشند، کار پيش نميرود و اگر هم يکي از آنها با توافق ديگري بخواهد همه کارها را شخصا به عهده بگيرد باز هم نتيجه امتحانشان خوب قضاوت نميشود، بلکه بايد با همکاري يکديگر کار را با به پايان برسانند. زيرا بزرگترين شرط موفقيت در ازدواج را «داشتن سازش، مشارکت و همکاري »ميدانند (فخرايي 1356)
علاوه بر همراهي و همدلي و مشارکت با يکديگر، داشتن هدف و آرمان مشترک نيز از نکات بسيار مهم در بقاي زندگي به شمار ميآيد. زن و شوهرهايي که آرمانهاي متفاوت دارند و آينده ي خود را به گونههاي مختلف ميخواهند بسازند، رضايت چنداني از زندگي مشترک ندارند. معمولا زوجهاي موفق داراي اشتراک فکرياند در يک مسير ميانديشند و برنامهريزيهاي مشترک و مشابه دارند، براي آنها با هم بودن، خوشحال و خندان زيستن بسيار اهميت دارد، اغلب آنها هنگام تضاد و بروز مشکلات، آرامش خود را از دست نميدهند و به طور سازنده و بدون خشم و رنجش زياد، سعي در رفع تعارضات دارند.
يکي ديگر از عواملي که بايد در اينجا مورد توجه قرار گيرد ، مساله خشم و لحن صحبت با همسر در هنگام عصبانيت است. روانکاوان و مشاوران خانواده در اين مورد نظرات متفاوت دارند .عدهاي معتقدند خودداري از بروز احساست و سرکوب عصبانيت و بيتوجهي به بيان آزادانه عواطف ، کمکي در حل مشکلات زناشويي نميکند و بالعکس موجب ناراحتي خود ميشود. اما متقابلا گروهي از روانشناسان اجتماعي معتقدند که «سرکوبي، خشم و جلوگيري از ايجاد نفرت نسبت به ديگران، موجب حفظ روابط و ازدياد علاقه ميشود و از تعدي و پرخاشگري به حقوق سايرين ممانعت مينمايد».
«لانگمور»، (2001) معتقد است بسياري از مردم اين تفکر را پذيرفتهاند که دعوا کردن يک قسمت طبيعي از ارتباطات بشري است . به نظر وي تحقيقات انجام شده همگي گواهي بر اين مدعاست. ولي بهتر است مرز بين دعوا و ستيزه و يک مباحثه مشخص گردد. به اعتقاد لانگمور مشکل اکثر مردم اين است که نميتوانند افکار و احساساتشان را از يکديگر جدا کنند بخصوص زماني که نااميد هستند. جداسازي اين دو نکته بسيار مهم است که اگر افراد قادر به انجام اين کار باشند در بسياري از مواقع جلوي خشمشان گرفته ميشود.
گاهي اوقات فردي به همسرش ميگويد: «از کارهاي احمقانهاي که انجام ميدهي متنفرم» در صورتيکه احساس واقعي ايشان اين است «واقعا بعضي از رفتارهايي که انجام ميدهي نااميدم ميکنند» به کار بردن اين راهبردها و مرزکشيدن بين آنها گاهي دشوار است، زيرا انسان وقتي که نااميد است و يا احساس ناتواني ميکند ، براي حفاظت از خود به مکانيسمهاي دفاعي متوسل ميشود و اينها براي مردم به صورت عادت در ميآيد. و تغيير عادات گذشته نيز براي آنها مشکل است «لانگمور»، توصيه ميکند براي اينکه مباحثههاي شما به ستيزه و مشاجره تبديل نشود ، سعي کنيد احساساتتان را دقيق و روشن بيان کنيد و عادات غلط گذشته را نيز شکسته و آنها را از خود دور نمائيد.
عليرغم نظريات متفاوت، آنچه مسلم است، اين است که زوجين بايد توجه داشته باشند که زمينههاي ايجاد عصبانيت و خشم را فراهم نکنند تا آنجا که ميتوانيد با روحيات همديگر آشنا شوند و از عواملي که ميدانند ايجاد دلخوري و خشم ميکند جلوگيري نمايند. و در صورت بروز خشم يکي از زوجين ، وي بايد موضوع را با همسرش در ميان بگذارد در مورد آن بطور منطقي به گفتگو بنشينند . در صورتي که يکي از زوجين احساس کرد حق با ديگري است فورا آنرا اعلام کند، در صورت لزوم عذرخواهي نمايد و راهحلهايي را که مناسب به نظرش ميرسد ارائه کند. به هر حال حفظ توازن در روابط زناشويي بسيار مهم است و نياز به دقت و توجه زوجين دارد و اگر چنين دقتي اعمال نشود، شيرازه ي زندگي از هم ميگسلد و به جدايي ميانجامد.
منبع : برگرفته از کتاب " روان شناسي ازدواج – نويسنده : زهره رئيسي – با تغيير و تلخيص
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 4-06-1394, 11:11 بازدیدها : 633
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .