ورود به سایت   عضویت
ورود به سایت
» » » مهارخود نمایی ،بدون خشونت

مهارخود نمایی ،بدون خشونت


القاء افراط در رفتار اجتماعی و برخورد با جنس مخالف
یکی از دلایل برخوردها و روابط نامطلوب میان دختران و پسران، القای افراط در روابط اجتماعی، بین دو جنس است. برخی از خانواده‌ها به اشکال و دلایل گوناگون، به فرزندان خود القا می‌کنند، که با دیگران از آن جمله، با افراد جنس مخالف رفتاری گرم، اجتماعی و دلپسند داشته باشند. القای چنین مطلبی ضرورتا به صورت توصیه زبانی، انجام نمی‌گیرد، بسیاری مواقع رفتار پدر و مادر تشویق کننده چنین رفتاری است. آنها در رفتارهای عینی خود به گونه‌ای عمل می‌کنند که افراط در معاشرت را به فرزندانشان تلقین می‌کنند.
یکی از اشکال این القا کردن در خانواده‌هایی دیده می‌شود که به دلیل رشد سریع اقتصادی خود و افزایش نامناسب درآمد خانواده، تلاش می‌کنند سطح اجتماعی و فرهنگی خود را نیز رشد دهند و خود را در زمره خانواده‌های به اصطلاح سطح بالای اجتماعی در آورند. چنین خانواده‌هایی بدون کسب مقدمات لازم فرهنگی، و با تصور این مطلب که رشد اجتماعی نیز می‌تواند به سهولت درآمدهای کاذب رشد کند، دست به اعمالی می‌زنند که مشکل آفرین است و برای خود و نظام اجتماعی ناهنجاری‌هایی به ارمغان می‌آورد.
 
عدم هدایت صحیح  خودنمایی در خانواده
خودنمایی به عنوان یک رفتار همگانی در سطوح خاصی از رشد شخصیت انسان، به شکل طبیعی دیده می‌شود. بسیاری از افراد انسانی به منظور جلب توجه سایرین اقدام به خودنمایی می‌کنند. این خودنمایی می‌تواند ابعاد گوناگونی داشته باشد. نمایش آثار هنری خود، نشان دادن عملکرد مثبت درسی و تحصیلی، نشان دادن محصول کار و تولید و بسیاری موارد دیگر، انواعی از نمایش خویشتن به دیگران، به منظور جلب توجه است. نمایش اینگونه ویژگی‌ها یعنی خصوصیاتی که از یک سو نیاز طبیعی انسان را به جلب توجه دیگران، ارضا می‌کند و از سوی دیگر موجب رشد و تعالی اجتماعی می‌شود، بسیار سودمند و سازنده است. ولی نمایش بدن خود به غیرمحرم و نیز نشان دادن رفتارهای تحریک کننده غرایز سایرین، آثاری مخرب برای فرد و جامعه برجای می‌گذارد.
 
خانواده‌ها، باید به این نیاز طبیعی فرزندشان توجه و سعی کنند شرایط را به گونه‌ای فراهم سازند که فرزندان آنها بتوانند آثار سازنده ای از خود به دیگران نشان دهند و از این طریق جلب توجه کنند. در صورتی که این شرایط به خوبی فراهم بیاید، فرزندان ما با پشت سر گذاشتن مراحل رشد شخصیتی خویش به جایی خواهند رسید که جلب توجه سایرین نیز برای آنها انگیزه‌ای رضایتبخش نخواهد بود. انسان با طی مراحل تحولی خود به نقطه‌ای می‌رسد که در آن انجام کار درست و تحقق استعداد‌های خود و سایرین برایش فی‌نفسه مطلوب خواهد بود.
در خانواده‌ها باید به این نکته تاکید شود که هر چند ممکن است انسان از طریق خودنمایی بدنی و نمایش رفتارهای تحریک کننده توجه عده‌ای را به سرعت به خود جلب کند، لکن باید بدانیم که این عده از جمله کسانی هستند که تا وقتی ما به آنها بهره می‌دهیم با ما هستند، ولی به محض اینکه احساس کنند ما توان بهره‌دهی را از دست داده‌ایم، به بدترین وضع ما را رها و ترکمان می‌کنند.
 سختگیری و خشونت نسبت به نوجوان
یکی دیگر از عوامل موثر در ایجاد برخوردهای نامناسب بین دختر و پسر، ناشی از سختگیری و خشونت خانواده نسبت به نوجوان است.
سنین نوجوانی آغاز استقلال فکری و شخصیتی نوجوان است او هر چند در این سنین به جایی نرسیده است که خود بتواند کاملا مستقل عمل کند، لکن لازم است به کمک خانواده و مدرسه، استقلال را تمرین کند. او می‌باید در این بین به مثابه یک فرد ارزشمند در زمینه مسائل گوناگون زندگی، تصمیم بگیرد و به تصمیم خود جامه عمل بپوشاند. در صورتی که عوامل گوناگون محیطی، از جمله سختگیری و خشونت خانواده، مانع رشد استقلال شخصیت نوجوان شود، کمترین آسیب آن پرورش نیافتن صحیح و همه جانبه شخصیت وی خواهد بود. چنین آسیبی باعث می‌شود نوجوان نتواند در زندگی به تصمیم و اراده مستقل دسترسی پیدا کند. چنین فردی در بزرگسالی نیز فردی غیر مصمم، بی‌اراده و منفعل خواهد شد؛ بی‌توجهی به پرورش استقلال در شخصیت نوجوان، آسیب‌های دیگری نیز بر او وارد می‌سازد؛ یکی از آسیب‌های وارد شده در این زمینه‌، ایجاد اختلال در روابط اجتماعی فرد با دیگران است.
 
 وجود افراط‌ها و تفریط‌ها در روابط اجتماعی، می‌تواند حاصل یک شخصیت غیرمستقل و منفعل باشد. فردی که بیش از حد به دیگری متکی است.فردی که خود را به تنهایی قابل تصور نمی‌داند و پیوسته خود را نیازمند و محتاج به فرد و یا افراد دیگری می‌داند و در نقطه ی مقابل این شخصیت، فردی را می‌توانیم مجسم کنیم که از برقراری هر گونه رابطه اجتماعی با دیگران عاجز است؛ هر چند ممکن است در جامعه زندگی کند و با دیگران ارتباط ظاهری داشته باشد، لکن فردی است تنها،نمی‌تواند با هیچ‌ کس رابطه صمیمانه و عمقی  برقرار کند. چنین فردی حتی اگر ازدواج بکند، نمی‌تواند با همسر خود رابطه ی صمیمانه‌ای برقرار کند. چنین اختلالاتی در رفتار اجتماعی، می‌تواند ناشی از عدم پرورش استقلال روانی در شخصیت نوجوان باشد.
یکی از عوامل خانوادگی که در عدم شکل‌گیری شخصیت مستقل نوجوان، تاثیر به سزایی دارد، خشونت و سختگیری نسبت به اوست.
خانواده‌ای که فرزند نوجوان خود را بدون توجه به شخصیت و ارزش وی، مورد تهدید، عتاب، خطاب و سرزنش قرار می‌دهد و حتی کتک می‌زند، باید بداند که به یک عنصر اساسی در شخصیت وی بی‌توجهی کرده است، تا آنجا که آسیب چنین اعمالی به سادگی زایل نمی‌شود.
 
سختگیری در مورد ازدواج
یکی دیگر از عوامل ایجاد برخوردهای نامناسب در میان دختران و پسران، ناشی از سختگیری و داشتن افکار آرمانی و گاه نارست، در مورد ازدواج است. امروزه افکار گوناگونی ذهن‌های پدران و مادران را در مورد ازدواج احاطه و مخدوش کرده که این افکار در عمل موانع زیادی در مقابل ازدواج ایجاد می‌کند. برخی از این افکار ریشه در فرهنگ آن خانواده دارد. از جمله افکاری که ما در این زمینه شاهد هستیم اصرار پدر و مادر برای ازدواج دختر و یا پسر با فردی بخصوص است. در این زمینه سنن اجتماعی، سطح اقتصادی، زیبایی ظاهری و برخی از عوامل فرعی دیگر، شرط تعیین کننده در انتخاب والدین به شمار می‌آید. در برخی از گلایه‌ها و شکایات جوانان در مورد ازدواج، رد‌پایی از این  مسئله را،  به خوبی می‌بینیم.
نکته مورد تاکید در اینجا، این است که سختگیری‌های بی‌مورد درباره ازدواج باید تا حد ممکن کاهش یابد و خانواده‌ها شرایط را برای ازدواج مناسب فرزندانشان با سهولت و سادگی و در عین حال، مراعات جوانب اخلاقی و اعتقادی فرد مقابل، فراهم آورند.
 آنچه باید در ازدواج، درباره آن تاکید و پافشاری شود، اخلاق نیکو و پسندیده و اعتقاد سالم و متعالی فرد است، نه فقط سطح اقتصادی و اجتماعی آنها. وجود پاکدامنی، عطوفت، ایمان و لطف در دختر، و نیز وجود اعتقاد و ایمان و نیز غیرت مردانه و صبر و صبوری در پسر، می‌تواند سرمایه آغازین در تشکیل خانواده و ازدواج باشد.
 
فقدان جو تفاهم و گفت و شنود در مورد مسائل گوناگون، بین والدین و نوجوان
در زندگی امروز خانواده‌ای که دارای فرزند نوجوان است، نمی‌تواند به این مسئله بی‌توجه باشد. این قبیل خانواده‌ها باید شرایطی را فراهم آورند که فرزندانشان بتوانند به آسانی افکار و تمایلات خویش و مشکلات و تعارضات خود را با والدین و حتی با برادران و خواهران خویش، در میان بگذارند.
خانواده‌ای که نوجوان در آن احساس بیگانگی و تنهایی می‌کند و کسی را به عنوان هم راز و هم سخن و هم کلام نیابد، نمی‌توان آن را خانواده مطلوبی به لحاظ تربیتی به شمار آورد.
 پدران و مادران بسیاری، شرایط را به گونه‌ای ایجاد کرده‌اند که فرزندان‌شان نمی‌توانند در یک موقعیت آرام و مناسب با آنها به گفتگو بنشینند و احساس تنهایی می کنند.
خانواده‌هایی که در آن برنامه و نظام مشخصی از کار، تحصیل و استراحت و حتی تماشای تلویزیون، رفتن به دید و بازدید دوستان و آشنایان وجود دارد، و در عین حال محبت، لبخند و صبر نیز از اجزی لاینفک آن است، خانواده‌ای است مطلوب. بنابراین، اقتدار هرگز با صمیمیت و دوستی مغایرت ندارد. پدر و مادری که در زندگی جدی هستند، می‌توانند اقتداری همراه با ملاطفت و ملایمت و دوستی با فرزندان خود، داشته باشند.
در گفتار بعد که آخرین مقاله از سلسله مقالات ارتباط دختر و پسر است دو مورد دیگر از تاثیر گذاری خانواده رابررسی می کنیم و به نقش اجتماع در برقراری ارتباط ناصحیح دختر و پسر می پردازیم
توسط : مشاورفا  در تاریخ : 26-05-1394, 02:35   بازدیدها : 874   
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .