ورود به سایت   عضویت
ورود به سایت
» » » مخالفان خویشتن داری، بخوانند!

مخالفان خویشتن داری، بخوانند!

***
در زمان ما، یک چالش جدّى و رو به گسترش، میان فرهنگ غربى و فرهنگ دینى در جریان است و هر کدام، شیوه خاصّى از حیات جنسى را ارائه مى‏کنند. داشتنِ «سَبْک»، لازمه زندگى موفّق و کامیاب است. در سطح کلان، هیچ زندگى‏اى، بدون داشتن سبک و روشى خاص، به موفّقیت دست نخواهد یافت. یکى از ابعاد انسان، غریزه جنسى اوست، لذا ما به یک سبْک، در حیات جنسى خود نیاز داریم. این جاست که چالش میان سبک غربى حیات جنسى و سبک دینى آن به وجود مى‏آید.
 
سبک غربى حیات جنسى
در این زمینه، غرب، دوره‏هایى را گذرانده است که آگاهى از آنها، هم پیامدهاى بى‏عفّتى را نمایان مى‏سازد و هم ضرورت عفاف در زندگى را روشن مى‏کند. دوره اوّل را مى‏توان دوره «ارتباط آزاد (Free Sex)» نامید که در آن، هیچ محدودیتى براى ارتباط جنسى قائل نبودند. گسترش این ایده ـ که با عفافْ بیگانه بود ـ ، پیامدهایى به دنبال داشت که اندیشمندان غربى را نگران ساخت. مهم‏ترین آنها عبارت‏اند از:
1. شیوع بیمارى‏
2. افزایش باردارى‏هاى ناخواسته در نوجوانى؛
3. افزایش فرزندان نامشروع و بى‏سرپرست؛
4. افزایش نگرانى‏هاى خانواده‏ها، نوجوانان و جوانان؛
5. کاهش ازدواج و تشکیل خانواده؛
6. سست شدن بنیان خانواده‏ها؛
7. کاهش جمعیت و پیر شدن آن.
این پیامدها، اندیشمندان غربى را به چاره‏اندیشى واداشت که در نتیجه آن، ایده جدیدى به نام «(Safe Sex)» شکل گرفت و جامعه را به مرحله دوم از سبک حیات جنسى، وارد کرد. در این سبک، روابط ، آزاد است، امّا براى پیشگیرى از پیامدهاى منفى آن، از وسایل لازم استفاده مى‏شود. با فراگیر شدن این ایده در جامعه، مشخص شد که در پیشگیرى از آن پیامدهاى منفى، ناکارآمد است و این شکل از روابط غیر عفیفانه، همچنان سلامت جسمانى و بهداشت روانى و موجودیت جامعه را به خطر مى‏اندازد.این معضل اجتماعى، اندیشمندان غربى را به طرح ایده‏اى واداشت که مى‏توان آن را یک نقطه عطف دانست و این چیزى نیست جز «خویشتندارى جنسى».

خویشتندارى جنسى
اندیشمندان غربى (بویژه امریکایى‏ها) اکنون از چیزى به نام «خویشتندارى جنسى (Sexul Abstinence)» یاد مى‏کنند. شعار این اندیشمندان این است: «فقط خویشتندارى جنسى، تا هنگام ازدواج». یعنى تنها راه نجات از آن پیامدهاى هولناک و زندگى‏سوز، عفاف یا خویشتندارى جنسى است. بر همین اساس، برنامه «فقط خویشتندارى» (ProgramAbstinence only) را طراحى کرده‌اند و بر مبناى آن، به ترویج عفاف در میان جوانان و نوجوانان امریکایى مى‏پردازند.
هم اکنون سازمان‏هاى غیر دولتى (NGOها یا سازمان‏هاى مردم نهادِ) فراوانى مثل: «بهترین دوست (Best Friend)»، «عشق حقیقى منتظر مى‏ماند (True Love Waits)» و «حلقه نقره‏اى (Silver Ringe)»، در حال اجراى این برنامه در امریکا هستند.
در سال 1981 میلادى، برابر با 1360 خورشیدى، قانونى به نام «قانون عفاف (Chastity Law)» در کنگره امریکا به تصویب رسید که بر اساس آن، دولت، به حمایت مالى از سازمان‏هاى غیر دولتى فعال در برنامه «فقط خویشتندارى» موظّف شده است.
 
فواید خویشتندارى جنسى
تجربه غرب، نشان داده که عفاف، یک ضرورت زندگى است، نه یک تشریفات دینى. خداوند متعال، عفاف را جز براى سعادت و بهروزى بشر نخواسته است.
در برنامه مورد بحث، به بحث پیامدهاى مثبت خویشتندارى جنسى نیز پرداخته شده و فواید آن براى جوانان و نوجوانان تشریح شده است. در یکى از این موارد، بحثى تحت عنوان «آزادى‏هایى که خویشتندارى جنسى به ما مى‏بخشد (Freedoms of Sexual Abstinenece)» طرح شده و از این موارد، به عنوان «فواید خویشتندارى»، یاد شده است:
1. آزادى از خطرات فیزیکى ناشى از داشتن شُرکاى متعدّد: در این بحث، به خطرات جسمانى این نوع از آزادى  اشاره شده و بیان شده که با خویشتندارى مى‏توان از این خطرات، رهایى یافت.
2. آزادى از مشکلات کنترل زاد و ولد.
3. آزادى از فشار زود ازدواج کردن: روابط آزاد، چه بسا موجب فشار روانى براى پیدا کردنِ نا به‏هنگامِ شریک جنسى یا زود ازدواج کردن مى‏شود که نتیجه آن، شتاب‏زدگى در ازدواج و اقدام بدون تأمل و اندیشه است؛ امرى که مى‏تواند راه زندگى را منحرف سازد و آینده زندگى را به خطر اندازد و آرزوها و اهداف جوانان و نوجوانان را به باد دهد؛ اما خویشتندارى، این امکان را مى‏دهد که با آرامش و با تأمّل و تفکر درباره ازدواج، تصمیم گرفته شود.
4. آزادى از درد رها کردن کودک: کسانى که روابط آزاد دارند، چه بسا به باردارى‏هاى ناخواسته دچار مى‏شوند و در نتیجه، مجبور مى‏شوند که کودک خود را سقط کنند و یا به پرورشگاه بسپارند. این مادران، با درد رها کردن کودک، چه خواهند کرد؟
5 . آزادى از استثمار کردن دیگران یا استثمار شدن توسط آنان: در آزادى جنسى، فرد، یا استثمار کننده است یا استثمار شونده که هر دو ناپسند و ناجوان‏مردانه است؛ اما کسى که خویشتندارى جنسى را برمى‏گزیند، نه ستم مى‏کند و نه ستم مى‏پذیرد.
6. آزادى براى کنترل بدن خود: در آزادى جنسى، کنترل بدن جوانان و نوجوانان (بویژه دختران)، دست خودشان نیست و پیوسته از طرف استثمارگران، آزار مى‏بینند؛ امّا در خویشتندارى جنسى، فرد، بر بدن خود مسلّط است و اجازه سوء استفاده را به دیگران نمى‏دهد.
7. آزادى که شریکت را به عنوان شخص بشناسى، نه وسیله لذت: در آزادى جنسى، روابط افراد، بر اساس وسیله لذت بودن شکل مى‏گیرد، نه به عنوان یک انسان. خویشتندارى جنسى، این بناى توهین‏آمیز را بر هم مى‏زند و روابط را بر اساس شخصیت افراد تنظیم مى‏کند.
8 . آزادى براى کنترل زندگى و آینده: هر چند آزادى جنسى، لذّت حال را تأمین مى‏کند، امّا آینده را نابود مى‏سازد، به همین دلیل، کسانى که آزادانه به روابط جنسى مى‏پردازند، کنترلى بر آینده زندگى خود ندارند؛ امّا خویشتندارى جنسى، آینده زندگى را تأمین می‌کند و لذّت پایدار را به ارمغان مى‏آورد.
9. آزادى که به خود، احترام بگذارى: آزادى جنسى، به معناى شکستن حرمت و شخصیت خود است. احترام به خود، یعنى این که خویشتندار باشى و تا هنگام ازدواج، از روابط نامشروع پرهیز کنى.
10. آزادى که با اشتیاق، منتظر ازدواج باشى: آزادى جنسى، اشتیاق به ازدواج را از بین مى‏برد. کسى که بارها و بارها روابط جنسى را تجربه کرده، اشتیاقى براى ازدواج نخواهد داشت. این، در حالى است که اشتیاق براى ازدواج، یکى از لوازم زندگى موفّق و پایدار است. اگر زندگى مشترک، با یک انرژى قوى آغاز نگردد، در ادامه راه، دچار مشکل خواهد شد.
خویشتندارى جنسى، این آزادى را به انسان مى‏دهد که با اشتیاق، منتظر ازدواج باشد و با شور و شوق، زندگى مشترک را شروع کند.
11. آزادى تشکیل زندگى با یک نفر، براى یک عمر: بر اساس این دیدگاه، تعدّد شرکاى جنسى، نامطلوب شمرده شده، از تشکیل زندگى با یک نفر براى همه عمر، به عنوان یک امتیازْ یاد شده است. خویشتندارى جنسى، چیزى است که مى‏تواند این امتیاز را به ارمغان آورد.
 
آسیب‏شناسى این برنامه
آمار، نشان مى‏دهد که 88 درصد کسانى که وارد برنامه «فقط خویشتندارى» شده‏اند، نتوانسته‏اند تا هنگام ازدواج، به خویشتندارى پایبند باشند. سؤال مهم، این است که: چرا این طرح، موفّق نبوده است؟ روشن شدن پاسخ این پرسش، جلوه آموزه‏هاى دین درباره عفاف را مشخص‏تر خواهد ساخت.
علّت ناکارآمدى برنامه «فقط خویشتندارى» در الگوى اجرایى آن است. هر چند که اصلِ چنین برنامه‏اى، گامى مثبت به شمار مى‏رود، امّا شیوه اجرایى آن نقص دارد. الگوى اجرایى این برنامه، چیزى است به نام «عشق، بدون رابطه .»در یکى از سایت‏هایى که به این مسئله پرداخته، از امورى همچون با هم وقت گذراندن، با هم به سینما رفتن، با هم تفریح کردن، و ...به عنوان راه‏هاى عشق بدون رابطه، یاد شده است. امّا جالب این جاست که بلافاصله یادآور مى‏شود که: «امّا مواظب باش و به یاد داشته باش که اگر مراقب نباشى، انجام دادن این فعالیت‏ها ممکن است به رابطه بینجامد!».
 
همه حرف دین، همین جاست. این برنامه، عفّت و خویشتندارى را فقط در امر رابطه دانسته، دیگر امور را در اختیار دو طرف و آزاد گذاشته است، در حالى که نمى‏توان مقدّمات را آزاد گذاشت و انتظار داشت که عفّت زنان و مردان حفظ شود.
طراحان این برنامه، پس از این آسیب‏شناسى، معتقد شدند که براى حفظ عفاف باید مهارت‏هایى را کسب نمود. لذا مسئله جدیدى به نام «مهارت‏هاى خویشتندارى » را طرح کردند و هم‏اکنون به آموزش این مهارت‏ها مى‏پردازند.
در مقاله ی بعد به راه هایی که غرب توصیه می کند تا به خویشتن داری جوانان کمک بیشتری بشود ، می پردازیم.البته ما در مقالاتی پیشنهاد های دین برای خویشتن داری را بیان کرده ایم اما این بار به سراغ کسانی می رویم که آزادی کامل را تجربه و مشکلات آن را دیده اند. با ما باشید.

توسط : مشاورفا  در تاریخ : 25-05-1394, 22:13   بازدیدها : 769   
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .