ورود به سایت   عضویت
ورود به سایت
» » » راه علاج کم رویی کودکان و نوجوانان (1)

راه علاج کم رویی کودکان و نوجوانان (1)

خجالت و کم رویی ، مانند سرخک و یا بیماری های دیگر به یک باره و با ورود میکروب یا ویروس در بدن اطفال ظاهر نمی شود ، بلکه کم رویی و علت بروز و ظهور آن ، داستان مفصلی دارد . ریشه ی این احساس را بایستی از یک طرف در خلق و خوی طفل و شرایط و مقتضیاتی که طفل در آنها به دنیا آمده است و از طرف دیگر در تاریخچه ی زندگی کوتاه او جستجو کرد.

از وقتی که طفل پا به عرصه ی وجود می گذارد و به وجود پدر ومادر خود پی می برد ، احساسات والدین قسمتی از تاریخچه ی زندگی کوتاه او را تشکیل می دهد . عده ای از والدین ممکن است به احساس خجالت در اطفال خود به نظر نیک بنگرند و نوعی مزیت بشمارند و عده ای وجود آن را برای موفقیت های بچه در آتیه مضر تشخیص دهند.
نحوه ی احساس والدین را می توان موثرترین عامل برای آتیه و سرنوشت طفل دانست. بعضی از والدین ممکن است به احساس انزواطلبی و خجالت اطفال خود از همان کودکی و شاید در اولین تماس ها و بازی های او با هم سالانش پی ببرند در این موقع است که والدین پی می برند که چه طور طفلشان در گوشه ای تنها می نشیند و یا خود را خیلی به معلم نزدیک می کند و یا این که در بازی ها آخرین کسی است که برای بازی انتخاب می شود و چگونه خود را به تماشاچی محض بودن ، قانع و خرسند می سازد. در اینجاست که پدران و مادران شروع می کنند به مقایسه ی فرزند خجول و گوشه گیر خود با یک پسر یا دختر بچه ی خیلی شلوغ و با انرژی دیگر . این احساس خیلی باعث ناراحتی پدر ومادر می شود و در صدد چاره جویی برمی آیند.
 
علایم کم رویی
برای شناختن کودکان ، لزومی ندارد که انسان مطالعاتی در این زمینه داشته باشد . حالات مختلفی در طفل وجود دارد که با توجه به آنها به آسانی می توان بچه ی کم رو را از سایرین تشخیص داد . طفل کم رو همیشه مردد و نامطمئن است ؛ گویی همواره دو قوای مخالف از دو جانب او را به طرف خود می کشند . کودک کمرو نقایص خود را خیلی بزرگ تر از آنچه هست ، می بیند و رفتارش سبب می شود که دیگران نیز به این نقص ها پی ببرند . شاید بتوان گفت که او با حرکاتش دائم همه را متوجه کمبودهای خود می کند .
** یکی از علایم ظاهری کم رویی در کودک سرخ شدن او است . با کوچک ترین اشاره تمام صورت او چون لبو سرخ می شود ، او همواره سعی می کند که کسی از اعمالش مطلع نشود و به او نگاه نکند در حالی که بالعکس با رفتار ناشیانه ی خود توجه همه را به طرف خود جلب می کند .
** کودک کم رو همیشه از خجالت دست هایش مرطوب می باشد و به همین جهت از دست دادن با دیگران خود داری می کند .
** کودک کم رو نحوه ی حرف زدنش با دیگران تفاوت دارد . او از شدت ناراحتی و ترس از این که اشتباها مقصود خود را تفهیم کند اغلب دچار لکنت زبان شده و نمی تواند آن طور که باید مطالب مورد نظرش را بیان کند ، در حالی که اگر کسی حضور نداشته باشد بهتر می تواند صحبت کند و مقاصد خود را به زبان بیاورد .
** احساس ناراحتی در حضور بیگانگان .
** وحشت کردن از شنیدن صدای خود .
** تردید و بی تصمیمی در انجام کارها و یا رفتن به جاهایی که تازگی دارند .
به طور کلی افراد کم رو معمولا تنها هستند ، دوستان کمی دارند و معمولا به دنبال دوستان خردسال تر از خود می روند . از اصرار و پافشاری در امور حتی وقتی حق به جانب خودشان است خودداری می نمایند ، غم و اندوه و عقده را در درون خود نگه می دارند . در مسابقات معمولا شرکت نمی کنند و در برابر انتقادات حساس هستند و گاهی احساس شرمساری می نمایند
حیا و خجالت
حیا ، یکی از صفات برجسته ی انسانی است که تنها به این موجود والامقام عطا شده است و سایر موجودات ازآن بی بهره اند . اگر این صفت را انسان به کمال مطلوب برساند ، مثلا اگر انسان در هر حال خدا را ناظر اعمال خود بداند و در حضور او از کارهای زشت و خلاف دوری کند ، مسلما این گونه حیا ، هم برای خود فرد و هم برای جامعه مفید است . و همچنین حیا از مردم ، که عامل بازدارنده از کارهای ناشایست و ضامن اجرای قانون می باشد .
ولی گاهی این صفت ارزنده از مسیر اصلی خود خارج شده و به صورت منفی ظاهر می گردد و مانع شکوفا شدن استعدادهای درونی انسان می گردد که به آن خجالت می گویند . بچه های خجالتی ، بچه هایی هستند که زود قرمز می شوند ، سرشان را پایین می اندازند ، سر تا پا غرق عرق می شوند و احساس خستگی و بی رمقی می کنند .

چنین کودکانی نگاهی به شما می اندازند و پا به فرار می گذارند . قادر نیستند به چشم های شما نگاه کنند ، هر چه زودتر می خواهند از میدان توجه و دقت شما فرار نمایند . خلاصه باید گفت که ملاقات شما برای یک بچه ی خجالتی در حکم یک ضربه ی روحی است ، حالا باید دید چرا چنین است ؟
بچه ای که می بیند اطرافیان دوستش دارند ، حس می کند که دنیا قبولش دارد و دیگر چیزی در این دنیا وجود ندارد . ولیکن اگر عوض آن که تشویقش کنیم ، سرزنشش نماییم و یا به گفتار و رفتارش بخندیم و او را کوچک کنیم و به او بفهمانیم که کسی دوستش ندارد و قادر نیست کاری را که از دست دیگران ساخته است انجام بدهد ، تردیدی نیست که کودک در معرض خطر قرار می گیرد .
 
راه علاج خجالت
محبت ، موجب می شود که بچه ها احساس ایمنی کنند و ایمنی در واقع چیزی است که بچه بدون آن قادر نیست به زندگی خود ادامه دهد ،منظور از ایمنی این است که بچه بفهمد که اطرافیان حامی و پاسدار اویند و نمی گذارند آسیبی به او رسد ، اگر ببیند که محبت اطرافیان را از دست می دهد ، دستپاچه شده و به هر قیمتی شده به فکر جلب توجه می افتد تا متقاعد شود که هنوز می تواند زندگی کند .
 
راه پیشگیری خجالت
در مرحله ی اول نباید گذاشت این بیماری روحی عارض شود ولی اگر در این راه کوتاهی شود و این عارضه بروز نماید بهترین راه علاج را باید در مکتب و مذهب جستجو نماییم: فرزندان خود را گرامی بدارید و با روش پسندیده با آنها معاشرت کنید.
 
 عامل اصلی کم رویی :عدم اعتماد به نفس
 طفل کم رو همیشه احساس حقارت می کند و از این احساس رنج می برد ، او به امکانات خود اعتمادی ندارد و فکر می کند برای زندگی کردن ساخته نشده است ، رفتار ناشیانه ی او سبب می شود در اکثر کارهاشکست بخورد و این شکست را بهانه می کند و دست به هیچ کاری نمی زند . به هر حال او سعی می کند با کسانی دوستی و معاشرت داشته باشد که به نحوی از او پایین تر هستند . به این طریق تا حدی خود را ارضا می کند .
اشتباه او در این است که هیچ وقت سعی نمی کند قوی تر و بهتر از آنچه هست شود بلکه فقط این مسئله را در عالم رویا عملی می بیند و دلش نمی خواهد که هرگز از این رویا بیرون آید . ولی این کار برای او مضر است زیرا در عالم خیال تصور می کند که پیشرفت های شایانی کرده است ، در حالی که در عالم بیداری چنین نیست و این دو احساس ضد و نقیض بیشتر او راسرخورده و مایوس می کند .
بعضی اوقات احساس می کند که آلت دست دیگران قرار گرفته است واین احساس بیش تر او را به طرف تنهایی مطلق سوق می دهد . محبت بزرگ ترها او را خوشحال می کند و احساس می کند پشت و پناه دارد، دادن هدیه و اظهار محبت به طفل همواره او را خوشحال کرده ، برای مدتی ناراحتی ها را از یادش می برد
ولی متاسفانه طول این زمان ، بسیار کم و ناچیز است و دائم باید به عناوین مختلف تجدید شود . زیرا این ارضای آنی هرگز به او اعتماد به نفس واقعی را نمی دهد . کودک با حساسیت بیش از حد خود همه چیز را درک می کند ، اما پدران و مادران ، او را خیلی کوچک تر از آن می دانند که حرف های آنها را درک کند و مطالبی را که نباید در حضور او گفته شود به صرف این که چیزی سرش نمی شود در حضورش بیان می کنند ، غافل از این که طفل از صحبت های آنها نتایجی می گیرد و خیلی زود آنها را به کار می برد.
 

توسط : مشاورفا  در تاریخ : 24-05-1394, 00:40   بازدیدها : 813   
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .