دروغگوهاي کوچکدروغ گو به فردي اطلاق مي شود که بدون نياز و از روي عادت دروغ مي گويد و يا بعبارتي بيان کردن مطلبي که فرد به قصد فريب دادن ديگران با آنکه خود مي داند که نادرست است اظهار مي دارد. اين گروه از کودکان در دسته کودکان ضد اجتماعي يا جامعه ستيز طبقه بندي مي شوند.
کودکان دروغ گو تمايل به تکذيب حقيقت يا دروغ گويي موضوع دارند و به تدريج اين مسئله جزو عادات آنها مي گردد. اين گروه از نظر رواني داراي وضعيت عصبانيت، بي قراري و نا آرامي مي باشند.
مواردي که کودک به دروغ گويي متوسل مي شود
1. دروغگويي جهت آزار و انتقام از افرادي که مورد خشم او قرار گرفته اند و يا به نحوي اورا مورد تنبيه قرار داده اند که فرد خود را محق آن نمي دانسته است.
2. جهت فرار از تنبيه خود يا دوستان
3. جهت خود خواهي و رسيدن به يک نياز
4. دروغ هاي خيالي يا داستان پردازي که سعي مي شود بصورت واقعيت جلوه کند.
5. عوامل محيطي نقش زيادي طبق تحقيقات دارند: در خانواده هايي که داراي اختلافات درون خانوادگي مي باشند معمولا کودکان دست به دروغگويي بيشتري مي زنند.
6. احساس محروميت در جامعه، جلب توجه و ترحم اطرافيان نيز عامل مهمي است.
7. در محيط هايي که دروغگويي وسيله اي براي بدست آوردن امتياز است، کودک با تقليد از اطرافيان خود به اين عمل مبادرت مي ورزد.
8. افراد ناآرام، بي قيد، ترسو يا ابله تمايل بيشتري به منفي بافي و دروغگويي نشان مي دهند.
9. گاهي اوقات کودکان بدين خاطر دروغ مي گويند که اجازه ندارند حقيقت را بر زبان بياورند. وقتي کودک به مادرش مي گويد که از برادرش متنفر است، مادر شايد او را به خاطر اين حقيقت گويي تنبيه کند. اگر همين کودک در آن لحظه برگردد و اشکارا به دروغ اظهار کند که حالا ديگر برادرش را دوست دارد مادرش به پاداش دهد و او را محکم در آغوش بگيرد و ببوسد. خوب، شما فکر مي کنيد اين کودک چه نتيجهاي از اين تجربه خواهد گرفت؟
وي نتيجه خواهد گرفت که آدم را به خاطر حقيقت گويي کتک مي زنند و به خاطر دروغگويي پاداش مي دهند و نيز به اين نتيجه مي رسد که مادرش دروغگو هاي کوچولو را دوست دارد.
اگر قرار است کودک صادق و راستگو بار بيايد پس نبايد او را تشويق و تحريک کرد که درباره احساساتش دروغ بگويد، حال اين احساسات چه مثبت
باشد و چه منفي
ما اگر مي خواهيم راستگويي و صداقت را به کودک ياد دهيم پس بايد براي گوش دادن به حقايق تلخ به همان اندازه ي حقايق شيرين زمينه داشته باشيم. اگر قرار است کودک صادق و راستگو بار بيايد پس نبايد اورا تشويق و تحريک کرد که در باره احساساتش دروغ بگويد، حال اين احساسات چه مثبت باشد و چه منفي . کودک از واکنش هايي که ما در برابر احساسات بيان شده ي او نشان مي دهيم، ياد مي گيرد که آيا صداقت و راست گويي بهترين حقيقت است يا نه؟
دروغ هايي که محرک داشته اند
والدين نبايد سوالاتي از کودکان بپرسند که کودک به منظور دفاع از خود پاسخ دروغ به انها بدهد. کودکان از اينکه پدر يا مادر از آنها سوال و پرس و جو کنند متنفرند. بخصوص هنگامي که گمان کنند والدينشان از قبل پاسخ ها را مي دانند. کودکان از سوالاتي که نقش دام را دارند بيزارند سوالاتي که وادارشان مي کند يا ناشيانه دروغ بگويند ويا حقيقت را بر زبان بياورند و خجالت بکشند.
دروغگويي در کودکان
وقتي کودک قطعا دروغ مي گويد واکنش ما نبايد غير اخلاقي و داراي هيجان شديد باشد بلکه بايد واقعي و دور از احساس باشد. ما مي خواهيم کودکانمان بدانند که نيازي ندارند به ما دروغ بگويند.
به طور مثال: وقتي از مدرسه اطلاع مي دهند که بچه مان در امتحان رياضي اش مردود شده نبايد از او بپرسيم:آيا در امتحان رياضي قبول شدي؟ مطمئني؟ خوب اين دفعه ديگر دروغ دردت را دوا نخواهد کرد! ما با معلمت صحبت کرديم و دانستيم جناب عالي با چه وضعي مردود شدي.
در عوض به طور صريح و پوست کنده به فرزندمان بگوييم (( دبير رياضي ات به ما گفت که تو در امتحان نمره قبولي نياورده اي. ما به خاطر اين مسئله نگرانيم و نمي دانيم چه کمکي از دستمان بر مي آيد تا برايت انجام دهيم.))
|
توسط : مشاورفا در تاریخ : 14-05-1394, 01:22 بازدیدها : 685
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .