ورود به سایت   عضویت
ورود به سایت
» » » چگونه از سیگار کشیدن نوجوانان جلوگیری کنیم ؟

چگونه از سیگار کشیدن نوجوانان جلوگیری کنیم ؟

 

چگونه از سیگار کشیدن نوجوانان جلوگیری کنیم ؟

 
 
شروع سیگار کشیدن بعضی از جوانان معمولاً با آغاز دوره استقلال، بزرگ شدن و به قول معروف «داخل آدم شدن» نوجوان همراه است. نوجوان ، وقتی سیگار کشیدن را سمبل بزرگی، آقایی و بلوغ دانست به طرف آن می رود، گاهی هم برای غلبه بر کمرویی به آن متوسل می شود، با این کار می خواهد به خودش ثابت کند که بزرگ شده و چون بزرگ شده، پس حق دارد مثل بزرگترها سیگار بکشد.


متاًسفانه ممکن است سیگار کشیدن نوجوانان ، به صورت یک عادت، باقی بماند و چون فکر می کنند سیگار اثر آرام کننده ای دارد، با هر پیش آمدی دست به طرف سیگار می برند و به خیال خود آرام می شوند به خصوص جوان ها که دلایل زیادی برای طغیان و سرکشی خود دارند، به خود حق می دهند که دست به چنین اقدامی بزنند.

علت سیگار کشیدن نوجوانان
از طرفی نوجوان پیش خود خیال می کند که سیگار کشیدن نوعی تفریح است و این کار را از روی بی کاری و بی برنامگی انجام می دهد؛ بویژه وقتی که سرگرمی مفید و سالمی ندارد تا به آن بپردازد. جوان ها وقتی به هم می رسند و یا در جایی جمع می شوند، باید کاری انجام دهند. حال اگر این کار کمی خطرناک و احتمالاً ممنوع هم باشد، برای آنها هیجان آورتر به نظر می رسد! این سن آنهاست. از دستشان عصبانی نشوید. در نظر آنها کمی خلاف برای یک نوجوان ، نوعی تغییر و تکامل است. بیشترین علت سیگار کشیدن نوجوانان اینست که وقتی دوستشان به آنها سیگار تعارف می کند خجالت بکشند که بگویند «نه»؛ قبلاً «نه گفتن» را به آنها یاد دهید.

پدرها و مادرها در اولین برخورد با یکی از این موارد، به شدت بیمناک می شوند و بلافاصله از خود واکنش متفاوتی نشان می دهند. حق هم دارند، زیرا نگران سرنوشت فرزندانشان هستند. پدری بعد از این که از سیگار کشیدن پسر خود اطلاع یافت او را به شدت تنبیه کرد. تنبیه نوجوان چنان سخت و طاقت فرسا بود که هرگز توانست پدرش را ببخشد. پدر دیگری که زیر تشک پسرش پیدا کرده بود، بیشتر از یک ماه با پسرش طرف صحبت نشد. مادر این نوجوان می گفت: «روزهای اول پسرم خیلی ناراحت بود که چرا پدرش با او حرف نمی زند، ولی رفته رفته به این وضع عادت کرد. نه تنها سیگار کشیدن را ترک نکرد، بلکه چون رابطه اش با پدرش به هم خورده بود، در کارش افراط بیشتری هم کرده و سیگار کشیدن فرزندم بیشتر شده است. همسرم، اکنون حیران مانده است که چه کار باید بکند. نه غرورش اجازه می دهد که در آشتی پیشقدم شود و نه از کاری که پسرم می کند راضی است؛ مانده ایم که چه کار باید بکنیم.»

سیگار کشیدن نوجوانان
سیگاری شدن نوجوانان با «سیگار دود کردن!» فرق دارد. یک نوجوان برای این که سیگاری بشود، مدت ها وقت لازم دارد، زیرا در ماه های اول بدن نوجوان به نیکوتین عادت نکرده تا نتواند آن را ترک کند. باید با خونسری و حوصله سعی کرد که این تفریح جدید را از او گرفت؛ واکنش سخت، همراه با تنبیه بدنی، قطعاً نتایج بدتری را در پی خواهد داشت. طبیعی است که با مشاهده سیگار کشیدن نوجوان نمی توان آرام نشست و احتمالاً آن را نادیده گرفت. اغماض و عدم مذاکره جدی با او چه بسا او را تشویق به این کار نیز بکند.

نوجوان پس از ارتکاب چنین کاری انتظار دارد که مواخذه شود. اگر نشود، فکر می کند اولاً پدر و مادر به سلامت او اهمیت نمی دهند، ثانیاً کارش چندان زشت نبوده تا مواخذه شود. باید با فرزندتان صمیمانه، بسیار جدی و خیلی قاطعانه صحبت کنید و نوجوان را از مضرات سیگار ، از نظر جسمی و اجتماعی مطلع سازید. به او بیاموزید که هر عادتی مضراتی در پی دارد و سیگار، علاوه بر سایر زیان های پنهان دو زیان عمده دیگر دارد: اول اینکه پول انسان را به باد می دهد، و دوم به سلامت او لطمه وار می سازد.

راههای ترک سیگار
سعی کنید سرگرمی جدیدی برای نوجوان دست و پا کنید. با او به کوه بروید تا متوجه اشتباهش بشود، یا مثلاً کسانی که اقدام به سیگار کشیدن می کنند نمی توانند به راحتی چنین ورزشی بکنند. سعی کنید به او اعتماد به نفس بیشتری بدهید و بعضی خواسته های نوجوان را که از مدت ها پیش، برآورده نکرده بودید، اکنون برآورده سازید تا هر گونه بهانه ای را از دستش بگیرید، برای ترک سیگار فرزندتان ، بیش از حد او را تحت فشار قرار ندهید، فقط چند روزی از معاشرت با دوستانی که او را به این کار تشویق کرده اند محروم سازید.

پدر مادرها باید بدانند که نوجوان پس از این که در سایر زمینه ها به اعتماد به نفس کافی رسید، نیاز به سیگار کشیدن در او فروکش خواهد کرد. حالا اجازه دهید داستانی را که همسرم برایم تعریف کرد، اینجا بیاورم تا ملاحظه کنید که رفتار سنجیده یک پدر چه قدر در ترک سیگار دو دختر جوان مؤثر بوده است.

همسرم می گوید: «تحت تأثیر فیلمی که همان روز با دوستم دیده بودیم، هوس کردیم سیگار بکشیم. بنابراین سیگاری خریدیم و آن را به منزل دوستم بردیم. دو سه روزی که قرار بود من نزد آنها باشم، هر گاه که فرصت کردیم سیگاری کشیدیم. اغلب سیگار کشیدن ما با سرفه و سوزش سینه همراه بود، و از این تفریح جدید ناراضی بودیم. یک روز که داشتیم سیگار دود می کردیم، پدر دوستم که قرار بود در مورد رشته تحصیلی با ما صحبت کند، وارد اتاق شد. او نه تنها متوجه دستپاچگی ما گردید، بلکه بوی سیگار و دود سیگار هم او را متوجه قضیه کرد. پدر دوستم نگاه کوتاهی به ما کرد و بدون اینکه حرفی بزند در را بست و رفت. ما بی اختیار سیگار را خاموش کردیم و بی آن که بتوانیم حرفی بزنیم، برای مدتی هر دو ساکت ماندیم. آن روز دو سه ساعتی خود را در اتاق زندانی کردیم، نه از روی ترس، بلکه از روی شرم و حیا قدرت نداشتیم که به صورت پدر دوستم نگاه کنیم.

بالاخره پس از این که مادر دوستم به ما گفت شام حاضر است، به آنها ملحق شدیم ولی سر میز شام از بگو و بخند سابق و پرحرفی های دوستم هیچ خبری نبود. شام در سکوت مطلق صرف شد و ما دوباره بی آن که بخواهیم، به اتاق دوستم برگشتیم. پس از مدتی، پدر دوستم به اتاق ما آمد و بعد از این که مدتی در خصوص انتخاب رشته تحصیلی با ما صحبت کرد، خودش موضوع را به سیگار کشیدن ما کشاند. او آن شب با حوصله و متانت، مضرات سیگار را برای ما تشریح کرد. او در ضمن صحبت هایش به ما گفت: « سیگار کشیدن دختر یک فاجعه نیست، فقط کار خوبی نیست و به خصوص برازنده شخصیت یک دختر خانم جوان نیست، زیرا اجتماع به این گونه دختران به دیده احترام نگاه نمی کند.»

او پس از این که فهمید ما تحت تأثیر یک فیلم دست به چنین اقدمی زده ایم گفت: « غربی ها خیلی کارها می کنند که در فرهنگ ما کار زشتی است بنابراین ما نباید از آنها الگوهای غلط بگیریم. از طرفی اقدام به چنین تفریحی نه تنها موجب می شود که سلامت شما به خطر بیفتد بلکه اگر ادامه پیدا کند، ممکن است برای شما یک عادت بشود، که در این صورت وقتی در جایی نتوانستید سیگار بکشید، عصبی و کلافه خواهید بود و شما خود بهتر می دانید که آدم عصبی و کلافه، زود رنج و متوقع می شود و در نتیجه همه دوستانش را از دست می دهد.»

«پدر دوستم همچون معلمی راهنما بدون این که به ما توهین یا تحقیری کند، یا از رفتار ما انتقاد کند، فقط عوارض سیگار کشیدن را برای ما تشریح کرد و در آخر کار بی آن که بگوید چه کار باید بکنید، با خوش رویی با ما خداحافظی کرد. گرچه از آن تاریخ سال ها می گذرد، ولی نه من و نه دوستم به طرف سیگار نرفته ایم، و گرچه در مجالس هم شرکت می کنیم که دیگران در آنجا سیگار می کشند، ولی هرگز میل شدیدی به سیگار کشیدن نداشته ایم.»

سیگار کشیدن نوجوان
حالا بشنوید اعترافات خانمی را که ترک سیگار برای او سخت است و می گوید: «اکثر راههای ترک سیگار را امتحان کردم اما تاکنون نتوانسته ام سیگار را ترک کنم.» او تعریف می کرد: « ۱۶ ساله بودم که یک روز هوس کردم در اتاقم سیگار بکشم. پس از این که دو سه تا پک به سیگار زدم، پدرم سر زده وارد اتاق شد. من که همیشه از پدرم ترس زیادی داشتم، سیگار را در مشت خود قایم کردم. سیگار آنچنان دستم را سوزاند که سال ها اثر آن بر کف دستم باقی ماند. آن روز کتک مفصلی هم از پدرم نوش جان کردم و او چندین حرف نامربوط و تحقیر کننده هم نثارم کرد و سپس در را به هم کوبید و رفت.

گرچه از کار بد خود دفاع نمی کنم، ولی متأسفانه رفتار خشونت آمیز پدرم آن قدر بد بود که هیچگاه به کار بدی که کرده بودم فکر نمی کردم. همیشه با خود می گفتم که پدرم آن روز نباید با من چنین می کرد. گرچه سال ها از آن ماجرا می گذرد، اما من هنوز نتوانسته ام پدرم را ببخشم، در صورتی که او در سایر زمینه ها به من خیلی هم مهربانی کرده است. بنابراین نمی توانم سیگار را کنار بگذارم گرچه می دانم که به سلامتم صدمه وارد می سازد. ملاحظه می فرمایید که این خانم هرگز به کار بد خودش فکر نکرد و فقط به رفتار بدی که با او شده بود فکر می کند.
توسط : مشاورفا  در تاریخ : 12-05-1394, 13:04   بازدیدها : 1363   
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .