ورود به سایت   عضویت
ورود به سایت
» » » شخصیت متعادل و میانه

شخصیت متعادل و میانه

شخصیت متعادل و میانه

 

روح، نفس و عقل سه عنصر از عناصر اصلی ساختار وجود انسان می باشند که هر کدام از این سه عنصر در مثبت و یا منفی نمودن هویت آدمی نقش مهمی را ایفا می کنند و هرگونه عیب و نقصی در یکی از این عناصر، موجب آشفتگی و بی نظمی در هویت انسان می شوند، دوره ی سنی، سطح درک و فهم، اصول فکری و فرهنگی و محیط زندگی از جمله چیزهای هستند که در ساختار عناصر سه گانه تأثیرگذار می باشند.

به همین خاطر است که در رشته های روان شناسی، اجتماعی و علوم تربیتی به این سه عنصر اصلی توجه بیشتری می شود و اصول، قواعد علمی و قانونی را برای آن طرح ریزی می نمایند و تمامی جوانب و صور قدرت و ضعف هویت آدمی را مورد بررسی قرار می دهند تا بتوانند عوامل پیشرفت و عقب افتادگی را به بیانی شیوا و رسا بیان دارند و در نهایت شخصیتی متعادل و متوازن و میانه را معرفی کنند که مورد پذیرش خدا و مردم باشد.

پس برای مسلمان آگاه و فهیم لازم است که خود را به آن صفات مزین کند و خود را در آن قوالب جا دهد و به طرف آن قدم بردارد.

اینک ویژگیهای یک هویت متعادل و میانه:

۱) تعامل و واکنش متوازن:

گذر زمان، وقایع روزگار و مواضع گوناگون، از جمله نکاتی هستند که انسان را عجول پرورش می کنند و او را از میانه روی دور می نمایند و در نهایت آثاری منفی را بر پیکر او به جا می گذارند، پس لازم است هر کس به مقتضای اوضاع و شرایط و به اندازه ی نیاز و طبق موضوع در میدانهای مختلف زندگی و در حین ارتباط با دیگران تعادل خویش را حفظ کند و از آن محافظت و پاسداری نماید.

و از جمله مواضعی که لازم است انسان واکنشی متعادل و میانه را در برابر آن نمایش دهد موارد زیر می باشند:

در هنگامی که چیزهای مختلفی با هم قاطی و مخلوط و مفاهیم آنها مبهم و پیچیده می شود.
در هنگام اجرای امور.
کشش میان دو امر و تعامل میان دو واجب.
در هنگام مسابقه و مبارزه.
هنگام رو در رویی با مشکلات و مواضع سخت و ناگوار.
اینها مشتی از خروار در میان بسیاری از میدانها می باشد که لازم است انسان واکنشی میانه را در برابر آن اتخاذ نماید.

۲) تولید کننده و مولد:

این شخصیتی تولید کننده و سازنده است، زیرا طبق قوانین و برنامه های زندگی قدم بر می دارد و از تمامی عوامل خیر برای رسیدن به اهداف عالی خویش استفاده می کند.

تولیدات در زمینه های مادی، اقتصادی، سیاسی و... به همان اندازه ی درخواست و اهداف تحقق می یابد و امکان پذیر می باشد و انسان نیز متناسب با آن قدم بر می دارد و تولید می کند.

اما بهترین روش آن است که انسان طبق فقه اولویات و مقایسه و متعادل سازی میان تولیدات قدم بردارد و دستاورد خویش را بر عرصه ی زندگی به نمایش بگذارد.

۳) نرمش و انعطاف پذیری

نرمش صفت جذابی است که در زمینه های مختلف زندگی انسان را برای پذیرش صفات متعالی آماده و مهیا می سازد.

و از جمله قدرتهای که انسان در این زمینه کسب می کند نکات زیر می باشد:

توانایی بر شکل گیریهای گوناگون و عادات مختلف.
توانایی کامل بر برنامه ریزی و طراحی های صحیح و درست.
توانایی بر تعامل با محیطهای گوناگون و شخصیتهای مختلف.
توانایی بر تغییرات مثبت و متعالی.
توانایی بر رویارویی با فاجعه ها و مشکلات.
توانایی برای تحولات در میدانهای تلاش و کوشش.
توانایی بر کنترل وسائل و روش استفاده از آنها.
۴) به کارگیری تجربه های شخصی و استفاده کردن از تجربه های دیگران:

شخصیتهای پیروز و نوآور و خلاق، این گزینه را بسیار مورد استفاده قرار می دهند و از دیدنیها و شنیدنیها و خواندنیها بهره می گیرند؛ به طوری که بدیها را به دیوار می زنند و بهترینها را دنبال می کنند و همچنین از تجربه ها و تواناییهای پیروزمندانه ی خویش در میدانهای مختلف زندگی بهره برداری می کنند.

پس شخصیت متعادل کسی است که در تمامی میدانها پا به پای ضروریات زندگی نکات زیر را دنبال می کند:

حلال مشکلات
تکمیل پروژه ها
تسهیل فرامین
چگونگی ارتباطات
و در برنامه ی اسلامی نیز با توجه به قرآن و سنت نبوی استفاده کردن از تجربه ها، مسأله ای واضح و دنبال شدنی است، زیرا مدام قرآن به ما یاد می دهد که تجربه های پیغمبران و امتهای گذشته را مورد بررسی خویش قرار دهیم و از آنها پند و اندرز بگیریم (وکلاً نقص علیک من أنباء الرسل ما نثبت به فؤادک وجاءک فی هذه الحق وموعظة وذکری للمؤمنین = این همه از اخبار پیامبران بر تو فرو می خوانیم، کلا برای این است که بدان دلت را بر جای و استوار بداریم. برای تو در ضمن این حق آمده است و برای مؤمنان پند و یاد آوری مهمی ذکر شده است ) ‹‹ ۱۲۰ / سورة هود ›› ( لقد کان فی قصصهم عبرة لأولی الباب ( و پیغمبر (ص) نیز جهت پند و اندرز و پرورش امت خویش، ضرب المثلها و داستانهای گذشتگان ( همانند سه نفری که وارد غار شدند ) را برای پیروان خویش تعریف می کند. و خود نیز از تجربیات عصر خویش استفاده می کرد و آنها را به کار می گرفت ؛ مسأله ی تلقیح درختهای خرما در کتابهای سیره مشهور و زبان زد خاص و عام است.

به طور عموم این مسأله از جانب دین حنیف و عقل سلیم مقبول و مؤید می باشد و شخصیتهای متعادل به صورت متوازن از این مسأله بهره می برند و بدون هیچ گونه افراط و تفریط و یا تعصبی با آن برخورد می کنند.

۵) تعامل و برخورد اجتماعی

به خاطر اهمیت داشتن این ویژگی لازم است از همه بیشتر به این مسأله اهمیت بدهیم، زیرا انسان طبیعتا موجودی اجتماعی است و داشتن این طبیعت ویژگیهای عقلانیت و روحانی بودن و تعادل درونی و رفتار با هم نوعان خویش را در انسان به وجود می آورد، پس شرعا و عقلا لازم است بر حسب واقعیات و نیازمندیها با دیگران رفتار نمود.

این ویژگی تمامی میدانهای زندگی را در بر می گیرد و در بسیاری اوقات پایه و مغناطیسی برای شهروندی و همبستگی و رهیافت متقابل می باشد.

پس لازم است اشخاص فهیم و دانا قوانین این ویژگی و عامل اساسی تأثیر گذاری را بپذیرد.

و اینک جهت آسان جلوه دادن مسئولیات این ویژگی پایه های محکم و اساسی آن را معرفی می نماییم:

احساس به وابستگی شهروندی
توجهی متعادل و میانه به دایره ی عاطفه ها
اجرا کردن مسئولیتهای شهروندی
ضایع نکردن حقوق شهروندی به دلیل مشکلات جانبی
تقسیم کردن دائره های اجتماعی طبق نقشه ای میانه و متوازن
صبر کردن در برابر مشکلات شهروندی با استفاده از روحیه ای متعالی و تفاهم واقعی
۶) تعادل در میان کلیه ی میدانهای زندگی

بدون شک هر کدام از ما از جوانب مختلفی با زندگی ارتباط و هماهنگی داریم پس انسان عاقل و منظم کسی است که با استفاده از نسبتهایی متوازن در میان کلیه ی میدانها، تعادل و توازنی دقیق و مدام را راه اندازی می کند و متعادلانه میان آنها زندگی را به سر می برد.

و این را هم اضافه کنم که تساوی نسبتها با هم مهم نیستند، بلکه آنچه مهم و حساس می باشد عبارت است از اینکه اهتمامی جدی به آن نسبتها در کلیه ی زمینه های زندگی بشود ؛ به عنوان مثال:

تاجر می تواند ۵۰./. از وقت خویش را مخصوص تجارت و مسایل اقتصادی نماید و تنها ۱۰./. و یا کمتر را برای کسب علم و دانش باقی بگذارد، ولی باید به طوری دقیق و جدی روی آن درصد پافشاری کند و از آن غافل نشود. و بعد دستاور موفق و عالی خود را برای دیگران بیان دارد و به نمایش بگذارد. و باید همین گونه در کلیه ی زمینه ها به درصد تعیین شده توجه و اهتمام داده شود.

و به نظر نگارنده زمینه های اصلی در زندگی نه به طور کلی حول برنامه های زیر می چرخند.

۱) برنامه ی تربیت فرهنگی، درونی، روانی و...

۲) برنامه و پروژه های امرار معاش و فراورده های حلال

۳) در حد نیاز آگاهی از سیاست روز، دعوت، نقشه کشی و طراحی کردن

۴) پروژه های اجتماعی میان زندگی خانواده و ارتباط با دیگران همراه با رعایت کردن اختلاف مقام و منزلت اجتماعی و مرحله ی سنی و اهتمام دادن مرحله ای برای هر جنسی بر حسب ظروف و شرایط خویش.

به این امید که همه ی ما بتوانیم در زندگی متعادلانه و به گونه ای میانه قدم برداریم و زندگی را سپری بنماییم.
توسط : مشاورفا  در تاریخ : 8-12-1393, 17:24   بازدیدها : 1490   
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .