رفتم اما دل من مانده بر دوست هنوز (سیمین بهبهانی)

شروع موضوع توسط Nazanin ‏31/7/15 در انجمن شعر و ترانه

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    d45eb416f8786ce44bbad9a15ac92785.jpg

    رفتم اما دل من مانده بر دوست هنوز
    میبرم جسمی و دل در گرو اوست هنوز



    بگذارید بآغوش غم خویش روم
    بهتر از غم بجهان نیست مرا دوست هنوز



    گرچه با دوری او زندگیم نیست ولی
    یاد او میدمدم جان به رگ و پوست هنوز



    همچو گل یکنفسم جا بسرسینه گرفت
    سینه ی غمزده زآن خاطره خوشبوست هنوز



    رشته ی مهر و وفا شکر که از دست نرفت
    برسر شانه ی من تاری از آن موست هنوز



    بعد یک عمر که با او بوفا سر کردم
    با که این دردبگویم؟ که جفاجوست هنوز



    تادل ناله ی جانسوز بر آرم همه عمر
    همچو چنگم سر غم بر سر زانوست هنوز



    با همه زخم که "سیمین" بدل از اودارد
    میکشد نعره که آرام دلم اوست هنوز
    سیمین بهبهانی