در بزم پادشا نگر این کاروبار گل (مسعود سعد سلمان)

شروع موضوع توسط Nazanin ‏31/7/15 در انجمن شعر و ترانه

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    ded6345d2170f9028dff0117337263fc.jpg

    در بزم پادشا نگر این کاروبار گل

    وین باده بین شده به طرب دستیار گل

    گل چند ماه منتظر بزم شاه بود

    وز بهر آن دراز کشید انتظار گل

    دیدار گل شده ست همه اختیار خلق

    تا بزم شاه ساخت همه اختیار گل

    گلبن ملونست چو دیبای هفت رنگ

    تا لعل سبز گشت شعار و دثار گل

    تا با می کهن گل نو سازوار شد

    گل پیشوای می شد و می پیشکار گل

    در بزم تو گل است در آمیخته به هم

    با هم نثار زر بود و هم نثار گل

    خیزد گل از نشاط که پر زر ساده شد

    همچون کنار سایل خسرو کنار گل

    فخر و شرف نبینی جز در شمار شاه

    لهو و طرب نبینی جز در شمار گل

    شاها همه ز شادی بزم رفیع توست

    این سرخ رویی گل و این افتخار گل

    از روزگار گل دل و جان شاد و خرمست

    یارب چه روزگارست این روزگار گل