در یاد منی حاجت باغ و چمنم نیست (شفیعی کدکنی)

شروع موضوع توسط Nazanin ‏30/7/15 در انجمن شعر و ترانه

  1. Nazanin

    Nazanin Moderator عضو کادر مدیریت

    ارسال ها:
    16,244
    تشکر شده:
    60
    امتیاز دستاورد:
    38
    af35a4a426093475234aa6a4d0367e8b.jpg

    در یاد منی حاجت باغ و چمنم نیست

    جایی که تو باشی خبر از خویشتنم نیست

    اشکم که به دنبال تو آواره ی شوقم

    یارای سفر با تو و رای وطنم نیست

    این لحظه چو باران فرو ریخته از برگ

    صد گونه سخن هست و مجال سخنم نیست

    بدرود تو را انجمنی گرد تو جمع اند

    بیرون ز خودم راه در آن انجمنم نیست

    دل می تپدم باز درین لحظه ی دیدار

    دیدار ‚ چه دیدار ؟ که جان در بدنم نیست

    بدرود و سفر خوش به تو آنجا که رهاییست

    من بسته ی دامم ره بیرون شدنم نیست

    در ساحل آن شهر تو خوش زی که من اینجا

    راهی به جز از سوختن و ساختنم نیست

    تا باز کجا موج به ساحل رسد آن روز

    روزی که نشانی ز من الا سخنم نیست