زندگی با خواهر شوهر در یک منزل بعد از عروسی

Question

با سلام . من یک دختر 27 ساله هستم و لیسانس هم هستم. خواهری نداشتم و تنها یک برادر که از خودم چند سال کوچکتر است دارم. شاعر و نویسنده و در کل عاشق هنر هم هستم. دفتری هم دارم که کارهای تبلیغاتی انجام میدهم و ساعت رفتن به سر کارم دست خودم هست.  کاملا احساسی و  برون گرا و شلوغ. بعضی از روزها اما کمی درونگرا میشوم و دوست دارم در لاک خودم باشم و فقط چیزی بنویسم و یا شعری بگویم. و علاقه به کار دیگری ندارم..  

(   پارسال از  خرداد ماه به مدت پنج ماه نامزد بودم. عقد دایم نبودیم. اما سر دخالت های خانواده ی نامزدم و بچه بودن نامزدم ( خودش هم خیلی بچه گاه فکر میکرد و در خانواده شان خواهر و برادرهایش هر کدام دو سه بار نامزدی و عروسی کرده بودند و بعد جدا شده بودند) خیلی مشکلات داشتیم و با توافق یکدیگر نامزدی را بهم زدیم. من هم آن موقع چیزی از اخلاق و روحیات آقایان بلد نبودم و عاقلانه و با سیاست رفتار نمی کردم. اما مدتی هست که کتاب های رازهای درباره ی مردان و .... و سمینارهای خانواده و از این قبل را دنبال کردم و خیلی اطلاعاتم بهتر شده است).

الان یک خواستگار دارم که از لحاظ فرهنگی، موقعیت اجتماعی و اقتصادی در  سطح بالایی قرار دارند. اما پدر و مادر آن آقا چند سالی هست که فوت کرده اند . آن آقا (خواستگارم ) دو خواهر دارد. که یکی ازدواج کرده اما دیگری مجرد و از خواستگار من هم کوچکتر است. از طرفی آنها گفته اند که بعد از عروسی باید در خانه ی خواستگارم که الان اجاره است و مستاجر که بلند شد برویم و زندگی کنیم. و خواهر آن آقا هم بیاید و با ما زندگی کند.  خودم هم دلم برایش می سوزد و می دانم اصلا کار درستی نیست که تنها باشد . اما راستش من یک دختر گرم مزاج، احساسی و رمانتیک هستم و همیشه دوست داشتم بعد از ازدواج برای همسرم در منزل با لباس های تنگ و کوتاه و آرایش های غلیظ باشم ( بیرون از منزل چادر می پوشم و محجبه  هستم ) بلاخره آدم ابتدای ازدواجش دوست دارد روابطش با شوهرش بسته نباشد و در روابط ج ن سی هم آزاد باشد چون بعد از آمدن بچه و مدتی که از زندگی مشترک بگذرد دیگر آدم شور و شوق سابق را ندارد و جلوی خواهر شوهر هم که جوان و مجرد باشد اصلا کار درستی نیست و با کمی سر و صدا بیرون رفتن از اتاق خواب در نیمه شب ممکن است ایشون آه بکشند .   من هم یک هفته قبل از عادت ماهیانه کمی حساس و پرخاشگر میشوم. حتی گاهی بی اختیار گریه ام می گیرد. قطعا آن دختر خانم هم مثل بقیه ی خانم ها چنین تغییری در روحیه شان به وجود می آید و با خود می گویم قطعا ان زمان ها با هم ممکن است دعوایمان شود. از طرفی دوست ندارم مشکلات و بحث های با شوهرم را هم در آینده نه خانواده خودم چیزی بفهمند و نه خانواده ی شوهرم.

 اصلا دوست ندارم کسی از دستم ناراحت شود و دوست دارم در آینده و همیشه روابطم با خانواده ی شوهرم خوب باشد. به خصوص که ایشون الان نقش پدر رو برای این خواهرشون دارن و واقعا درکشون میکنم. و از طرفی هم دوست دارم برای شوهرم در آینده در منزل سنگ تمام بگذارم .  به نظر شما آیا ازدواج با این آقا و زندگی با خواهرشون در یک منزل  کار درستی هست؟ یا اشتباه

نظر خودم این است که یک منزل دو طبقه آن آقا تهیه کنند و یک طبقه خواهرشون و یک طبقه هم ما باشیم. و زمان هایی هم بهم سر بزنیم . هنوز نظرم را به ایشان نگفته ام . و نمیدانم قبول کنند یا خیر. از طرفی با خود می گویم شاید الان قبول کنند اما بعدا بزنند زیر حرفشان و بگویند باید در یک منزل زندگی کنیم. به نظر شما  اگر  یک آپارتمان باشد و یک واحد ما و یک واحد خواهرشون. آیا کار درستی و یا اشتباهی هست؟

از پاسخگویی شما ممنونم

Answer 1

سلام
دوست عزیز،زندگی دونفره و زوج هرگاه سه نفره شروع شود حتما دچار آسیبهای جدی خواهد شد،قاطعانه مخالفت خود را با این موضوع اعلام نمایید.
شاد و سلامت باشید.

---

نازی قنبری
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
تلفن تماس: 021_23584444
داخلي 1 - کد مشاور 4640
موبایل: 09193809255