بی علاقگی به همسرم و ادامه زندگی با ایشون

329 بازدید
سوال شده شهریور 27, 1396 در ازدواج و طلاق توسط بی نام
سلام قبلا هم سوال پرسیده بودم.من28ساله هستم و 5سال هست ک ازدواج کردیم و یک دختر یکساله دارم.خانواده های ما از نظر فرهنگی و اقتصادی تفاوتهای زیادی باهم دارن و شاید عامل اصلی مشکلات ما و در نهایت سردی من هم از همینجا نشأت بگیره.وضع مالی همسرم خوب نیس و خانواده من خیلی حامیان میکنن اوایل من خیلی حرص میخوردم و سرکوفت میزدم اصلا موافق کمکتون نبودم.علاوه بر مشکلی ک مطرح کردم ب شدت نگران آینده بچم هستم. خانواده همسرم شهرستان هستن ک زیاد از تهران هم دور نیس من کلا از اول با رفت و آمد مشکل داشتم چون برام قابل تحمل نبود ک چند روز چه اونا بیان چه ما بریم.الانم ک با بچه سختترم شده برام و اونا هم همش اصرار به این رفت و آمد دارن چندبار باهاشون صحبت کردم که وضع ما خیلی مناسب مهمونی های چند روزه نیس اما ..... این دعواهای ما اوایل شاید بخاطر این بود ک نمیخواستم شوهرم ب کسی غیراز من توجه کنه یا چطور بگم شاید از علاقه زیاد بود اما حالا ب قدری سرد شدم ک حتی دعوایی هم ندارم فقط حرف نمی زنم شاید واقعا من مشکل دارم اما میدونین خانوادش از لحاظ مالی هیچ کمکی نکردم ب پسرش و تک حمایتهای پدرم نبود الان وضعمون خ بد بود حالا انگار تحمل اینکه خانواده شوهرم توقع رفت و آمد زیاد رو داشته باشن ندارم اگه فقط پدر و مادرش بودن خوب بود خواهر کوچکترش ک طلاق گرفته و خواهربزگتر و دامادشون و بچشون هم هستن درواقع هرجا بخوان برم باهم می رن نه فقط اینجا شوهرم هم میگفت اون اوایل نمیتونم بهش بگم شماها نیایین البته چون دامادشان خ ساپورتشون میکنه از لحاظ مالی نمیتونن بهش بگن.کلا خانواده ای هستن ک هیچی رو سخت نمیگیرن خ سعی کردم کنار بیام با این وضع اما نمیشه نمیتونم همین مسائل شاید از نظر شما پیش،پا افتاده باشن و  حاشیه ای اما بحثهای زیاد دراین مورد یکی از عوامل سردی من ب همسرم و بهتر بگم متنفرم نسبت بهش شده در واقع فقط بخاطر بچه تحمل میکنم اما من نمیتونم تا ابد بمونم میدونم خانواده سنتی هستن و اعتقاد دارن به هر نحوی ک هست باید بمونم بخاطر بچه اما بچه توی محیط پر استرس و دعوا باشه آسیب پذیر تره نمیدونم چیکار کنم فقط میدونم نمیتونم ادامه بدم اگه امکانش هست راهنماییم کنین
دارای دیدگاه مهر 14, 1396 توسط رها
این مشکلاتی که گفتید همه مشکلاتی اند که تو هر زندگی ای میتونه پیش بیاد و اگه خوب مدیریت کنین و سخت نگیرید به موقع کوتاه بیاین و به موقع مطالبه کنید میتونید با سیاست زندگیتونو درست کنید،شاید حسی که به شوهرتون دارین به خاطر فکر زیاد رو نقلط منفی ایشون بوده، پیشنهاد میکنم رو نقاط مثبت همسرتون بیشتر فکر کنید و به دلایلی که از اول انقدر دوستش داشتین که نمیخواستین به کس دیگه ای توجه کنه حتی...این سردی بعد فرزند آوری ممکنه ولی بهتون پیشنهاد میکنم همسرتون رو راضی کنید و از مشاوره دو نفره و زوج درمانی برای جبران کاهش علاقه کمک بگیرید
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...