بداخلاقی شوهر

589 بازدید
سوال شده اردیبهشت 19, 1394 در ازدواج و طلاق توسط طلبه
شوهرم طلبه است یک سال و نیمه کارمند رسمی وزارت دفاع شده ولی میخواد از اون جا بیاد بیرون و تو حوزه علمیه کار کنه من کاملا مخالفت کردم چون تو وزارت دفاع آینده اقتصادیمون خیلی بهتره ولی گوش نکرد و حالا داره میاد بیرون خیلی ناراحت شدم حالا اون سر مسایل علکی و جزیی داد و هوار میکنه فحاشی میکنه چیز پرت میکنه و کتک کاری میکنه احساس میکنم دیوانه شده از کنارش بودن واقعا میترسم و احساس امنیت نمیکنم  بچه هفت ماهه ای دارم که وقتی باباش این کارارو میکنه گریه بد جور میکنه و میترسه، شوهرم میگه برو خونه بابات دیگه دوست ندارم باهات زندگی کنم پدرم هم اخلاقش تعریفی نداره دیگه شوهرم رو دوست ندارم و پشيمونم که باهاش ازدواج کردم دوست دارم بره بمیره خواهش میکنم کمکم کنید بیست و پنج سالمه فوق دیپلم حسابداری دارم و طلبه سال چهارم

2 پاسخ

پاسخ داده شده اردیبهشت 19, 1394 توسط سیداحمدمرتضوی
سلام به شما عزیزان

براساس اصل آسیب شناسی سه نکته ی اساسی را اگر ما بتوانیم در هر اقدام رعایت بکنیم طرح ما موفق خواهد بود هرچند که نقص هایی هم داشته باشد.
1. چه کار بکنیم که آسیب به وجود نیاید.
2. چه کار کنیم آسیب به وجود آمده را حل بکنیم.
3. اگر نمی توانیم آسیب را حل بکنیم چه کار بکنیم که زمینه ی ایجاد آسیب در آینده نشود.
و اگر این سه نکته ی کلیدی در تمام مراحل درمان مد نظر باشد اطمینان بر عدم آسیب را به ارمغان خواهد آورد.

بر این اساس نگاه من این گونه است . امید وارم دانش من به دانش شما اضافه کند .

دانش شما اضافه شود نگاه شما تغییر می کند.

نگاه شما تغییر کرد در احساس و رفتار شما تغییر ایجاد می شود

رفتار و عملکرد شما تغییر کرد در دیگرات ایجاد تغییر می کند بر اساس نوع رفتار و احساس تغییر یافته ی شما

اگر در طف مقابل تغییر هم ایجاد نشود به شما آسیب وارد نمی شود.

مثلا همسر شما تا وارد خونه می شود شما شروع به سوال و جواب می کنید و او هم به خاطر اینکه شما دائم سوال نکنید یا اینکه فکر می کند دارید کنجکاوی می کنید و می خواهد از زیر این مسئله شانه خالی کند با سوال شما شروع به داد زدن و اخم و تم که حوصله ندارم و...  حالا اگر شما او وارد خونه می شوید و از او استقبال و همنوازی می کنید و از سوال و جواب خبری هم نیست . مبینید بعد از مدت زمانی همسر شما خودش که وارد خونه می شود شروع به صحبت خواهد کرد و از مسائل برایتان بیان می کند و حتی در جایی شاید نظر هم بخواهد . واین رفتار چون به خواسته ی خودش ایجاد شده در مقابل دیگر آن احساس مورد سوال شدن وجود ندارد و داد و فریاد هم خبری نیست و اگر هر از گاهی به وجود بیاید به اصل رابطه شما آسیب نمی رساند.

پس آنچه مهم است بر اساس تحلیل رفتار متقابل هر آنچه ما انجام می دهیم یا احساس است یا رفتار و یا هردو . و آنچه منبع آن است که به وجود می آورد . یا یک فکر یا یک خاطره  یا عوامل بیرونی یا عوامل درونی و آنچه باعث شکل آن می شود نیاز است اگر نیاز برآورده شود می خندم بوس می کنم . دعوت می کنم و... اما اگر نیاز بر آورده نشود . داد میزن / فحش می دهم / پرت می کنم / قهر می کنم / بهانه می گیرم و...

مسئله شما به تحلیل بیشتر دارد و قابل درمان است به شرط آنکه اراده ی قوی و زمان را برایش قرار بدهید.درخدمتیم در صورت تمایل

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شماره تلفن : 09121312713 , 22878323
شنبه و دوشنبه 10 صبح الی 19 خیابان شریعتی بالاتر از میرداماد بعد ازپمب بنزین ، نرسیده به ظفر ،کوچه ی امانی ، پلاک 2 ، طبقه 5 واحد 9 ، مرکز مشاوره ی راه سبز
پاسخ داده شده اردیبهشت 20, 1394 توسط ده باشیان
باسلام
خانم محترم ،ممنون که با ما ارتباط دارید
آیا ناسازگاری بین شما از زمانی که ایشان موضوع را مطرح کردند و شما مخالفت کردید،بوجود آمد?
من فکر می کنم،بخش های مختلف روابط و زندگی با همسرتان را بررسی کنید .کمی خودشناسی کنید و رفتارها و واکنش های خودتان را بررسی کنید،
آیا پرخاش و لجاجت تا بحال راه گشا بوده?
باید بتوانید در یک فضای آرام ،باحال خوش با همسرتان گفتگو کنید،به او بفهمانید که او را درک می کنید و هر کاری بکند او را قبول دارید،مرد اگر تایید و اطمینان را از همسرش بگیرد و بداند که زنش او را قبول دارد.از چیزی دریغ ندارد.....سپس توضیحات و دلایل او را بشنوید و پاسخی ندهید.فقط از او بخواهید از مشورت غافل نشود ،همیشه امکان رها کردن هست،اما باید سنجید چه بدست می آوریم و چه از دست می دهیم و آیا راه برگشت به کدام سمت باقی مانده.

با یکی از دوستان یا همکارانش که تاثیر زیادی بر ایشان دارد ،صحبت کنید،دلایل همسرتان را بازگو کنید و بخواهید غیر مستقیم سرصحبت رابازکند و با ایشان صحبت کنند،این می تواند موثر باشد.
مهم ایجاد و حفظ محیط آرام،گرم و بانشاط در خانه و رابطه ایی شاد و پر محبت با همسرتان است که باید در این راه تلاش کنید.

در نهایت توکلتان به خدا باشد، و بخواهید آن چیزی که خیر است اتفاق بیافتد،کسی از فردا خبر ندارد!

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...