یک نوع وسواس

511 بازدید
سوال شده خرداد 5, 1396 در اختلالات روانی توسط بی نام
سلام من مرد مجرد ۳۱ ساله و مدرک تحصیلیم فوق دیپلم. متاسفانه در حدود ۱۶ سال پیش به خود ارضایی عادت کردم و چند ماهی اینکار را میکردم و برایم لذت بخش بود تا اینکه کم کم وسواس گریبانگیر من شد یعنی در هنگام خود ارضایی من در ذهنم یک دختر زیبا مجسم میکردم و لذت میبردم ولی با این وسواس به زور و بر خلاف میلم تصاویر جنسی به ذهنم می آمدند که عده ای مرد به من تجاوز جنسی میکنند ( آنها فاعل و من مفعول) و این افکار بشدت برایم دردناک و غیر قابل تحمل بود چون میخواستم دختر در ذهنم باشد و نه اینها و همچنین من بشدت به هم جنس بازی و تجاوز مرد به مرد بیزارم و در نظر من اینکار تنفر آمیز و هزاران بار بدتر از قتل است .با توجه به این توضیحات در خود ارضایی این مساعل که عرض کردم به ذهنم می آمد و من برای رهایی از این وسواس و این عذاب در ذهنم تجاوز آن مردها به من را به خودشان بر میگرداندم و اگر میتوانستم خودم را قانع کنم تمام میشد وگرنه بارها این عمل را انجام میدادم( در همان هنگام خود ارضایی) تا قانع شوم و سپس مدتها از ترس گرفتار شدن در این وسواس خود ارضایی را ترک میکردم چند سالی ترک کردم ولی پس از حدود ۵ سال دوباره از شدت شهوت دست به خود ارضایی زدم و پس از چند بار دوباره این وسواس گریبانگیر من شد و اینبار به زحمت و پس از حدود ۳ ماه درگیری توانستم از شر این وسواس خلاص شوم. الان توبه کردم و تنبیهات سنگینی برای خودم انجام دادم مانند گرسنگی و تشنگی چندین روزه و ... و بشدت هم از خود ارضایی متنفرم هم از این وسواس میترسم و هم از کارهایی که در گذشته کردم احساس شرم میکنم.وسواس من الان دو گونه است یکی همین مطالبی که عرض کردم که خیلی وحشتناک عذاب آور است و باید این کارهای وسواسی ذهنی را درست انجام دهم تا قانع شوم و وسواس و عذابم پایان یابد. مورد دوم همین افکار مزاحم است که همیشه ۱۶ سال است که با من است یعنی تصاویر آمیزش جنسی و تجاوز جنسی خیالی با من که بر خلاف میلم به ذهنم هجوم میکنند ولی این مورد بر خلاف مورد اول زیاد آزار دهنده نیستند و میتوانم با آنها کنار بیایم.الان حدود ۴ ماهه به روانپزشک رفتم و داروهایی مصرف میکنم ولی بهبودی محسوس نیست با توجه به سنم فشار اطرافیان و نگاه های آنها که میگویند چرا ازدواج نمیکنی و از طرف دیگر ازدواج برایم مثل سم است چون ازدواج و کلا هر رابطه جنسی و هر کاری که موجب جنب شدن من شود مساوی است با وسواس کشنده و دردناک. خواهش میکنم بفرمایید با این مشکل چکار کنم خیلی ممنون.

1 پاسخ

پاسخ داده شده خرداد 5, 1396 توسط روانشناس
سلام بر شما
کاربر گرامی، برای اینکه درک کنید چرا دارو سبب بهبودی جنابعالی نشده است مثالی میزنم.
فرض کنید شما از چیزی می ترسید، نمیدانم چه مثالی بزنم! چون اصولا مردان از چیزی نمی ترسند!
فرض کنید از سوسک می ترسید.
 چه چیزی باعث این ترس شده؟ عموما الگو سازی یا مقارن شدن سوسک با یک واقعه نا خوشایند.
آیا ترس از سوسک با دارو درمان می شود؟ تا کنون خیر
پس چگونه درمان می شود؟
1 آگاهی از اینکه سوسک خطری ندارد
2  ارام ارام با سوسک مواجه شدن! تصویرش را دیدن
3یادگیری مهارتهای رفتاری برای کاهش استرس
4داشتن یک حامی و الگو
 5از کنارش رد شدن و مطمئن شدن از اینکه او از شما فرار می کند و بیشتر می ترسد!

حال مراحل ترس خود را با مثال زده شده بررسی کنید

نترسیدن از افکارتان، عموما افکار اشتباه از خودارضایی سبب ترسهای اشتباه و اعمال عجیب و غریب برای خنثی سازی می شود.
مرحله بعداز  اگاهی ،داشتن برنامه برای فکر کردن به تجسمات و با نظمی مشخص است.
سپس یادگیری مهارت ارام سازی هنگام حمله افکار
استفاده از حامی که می تواند مشاور باشد که او به شما برنامه  ای متناسب با شرایط بدهد.
شما نیاز به درک خود، شرایط و جایگزین سازی دارید.
موضوع به سا دگی مثال نیست و خیلی متفاوت است فقط خواستم درک کنید که دارو،  درمان شما نیست.
ترس شما از اعمالتان باید از بین برود.
 شما کمی تا قسمتی شرطی شده ای، افکار اشتباه دارید و به ماهیت احساس و فکرتان از تمایلات جنسی، بی پرده اگاهی ندارید.
موفق باشید.

مـریم غفـار
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
مشاوره تلفنی : شماره هوشمند 9099071000 را بدون پیش شماره گرفته و سپس کد 80195 را وارد نمایید
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...