شروعی دوباره با نامزد سابق

507 بازدید
سوال شده دی 7, 1395 در ازدواج و طلاق توسط بی نام
با عض سلام و احترام

(ببخشید طولانیه ولی به کمکتون واقعا احتیاج دارم)

دختر22 ساله هستم ؛ سال گذشته با پسر 31 ساله ای که ازاقوام دور بودند با معرفی نامزدشدیم.هنوز 1 ماه هم نشده بود که تماس مشکوکی از ایشون دیدم و با کنکجکاوی متوجه شدم که رابطه ای قبل از من بوده که من فکر کردم ادامه داره.وقتی از نامزدم سوال  کردم قضیه را انکار کرد وبا دروغ های ایشان من نسبت بهشون بی اعتماد شدم.و خواستار جدایی شدم.بعد از جدایی ما,ایشون بار ها برای عذر خواهی و توضیح نزد من اومدن اما من فکر میکردم ک دیگ نمیتونم بهشون اعتماد کنم.حتی ایشون پیش مشاور رفتند و طبق مشاوره شون صادقانه رایطه ی قبلیشونو برام تعریف کردند و یک جلسه هم باهم نزد مشاور رفتیم اما انگار اعتماد من بهشون کاملا تخریب شده بود.ما دیگ هیچ ارتباطی نداشتیم بجز پیام هایی که ایشون به من ارسال میکردند و به هر نحوی خواستار درست کردن رابطه مون بودند و بسیارهم تلاش کردند.اما من بهشون گفتم که منو فراموش کنند.

بعد از تقریبا 2 ماه که دیگ ارتباطی با هم نداشتیم و من از احساساتم و فشار هایی که روی خودم احساس میکردم بیرون اومده بودم کم کم متوجه اشنباهاتم شده بودم و احساس پشیمانی داشتم فهمیدم که من هم توی جدایی مون مقصر بودم.بنابراین به ایشان پیام ارسال کردم و ازشون عذر خواهی کردم برای رفتار ها و قضاوت ها ی نادرستم؛و گفتم که اگر موافق باشند میخوام فرصتی به خودم و ایشون بدم.

اما ایشون بهم گفتند که نامزد کردند و گفتند :چرا زودتر نیومدی؟من بخاطر خانوادم مجبور شدم ازدواج کنم چون تو دیگه بهشون گفته بودی که منو نمیخوای؛وگر نه من سالها منتظرت میموندم.

و واقعا هم اینطور بود.

ازم پرسیدند من تورو میخواستم ولی الان چه کنم؟ اگر جای من بودی با این شرایط چه میکردی؟من هم در پاسخشون گفتم که دیگ نامزد کردی و کاریش نمیشه کرد.وبعد از مدتی خبر عقدشون رو شنیدم.چند وقت پیش هم خبراین رو شنیدم که ایشون به معرفمون گفتند من الان چکار کنم نامزدیمو بهم بزنم؟

من خیلی پشیمونم و تازه تو این مدت به شناخت درست ایشون دست پیدا کردم و متوجه شدم ک دربارشون اشتباه میکردم اینو فهمیدم که هیچ کس به اندازه ایشون نمیتونه خوشبختم کنه اما افسوس که دیر!حالا از شما کمک میخوام آیا امیدی برای رابطمون هست؟الان 4 ماهی هست ک از عقد آنها میگذره و نمیخوام از این هم دیرتر بشه.من با تمام وجودم میخواهم که رابطمون دوباره ساخته بشه.ولی از طرفی نمیدونم اصلا کارم درست و اخلاقی است یا نه.من توی این مدت خیلی تغییر کردم و به مشکلات زندگی آگاه شدم و فهمیدم که نباید با لجبازی و نادانی ام ب مشکلات دامن بزنم بلکه باید ب درست کردن رابطم فکر کنم نه تمام کردن آن.

2 پاسخ

پاسخ داده شده دی 8, 1395 توسط نازی قنبری
سلام
دوست عزیز،یک سوال? فرض کنید به یک رستوران رفته اید و گارسون غذای سفارشی و منحصر بفرد خود را که فقط یکی است و يکبار برای همیشه درست می کنند به شما پیشنهاد میدهد ،ولی به دلایلی شما قبول نمی کنید ،گارسون باز شما را تحریک و وسوسه می کند اما شما باز قبول نمی کنید ،بعد از مدتی که شما سفارش دیگری داده اید و منتظر آن هستید گارسون آن غذاي ویژه را به فرد دیگری پیشنهاد می دهد و او قبول می کند و سفارش می دهد و زمانی که او غذا را می خورد تازه شما متوجه می شوید که ای کاش من سفارش داده بودم ،اما دیگر کار از کار گذشته،آیا شما حاضرید ته مانده های غذای دیگری را بخورید ? یا اینکه غذای جویده شده در دهان اورا امتحان کنید?! (احتمالا کمی چندشتان شد،ولی باور بفرمائید ،اگر تصمیم دارید که باز به ایشان برگردید شاید خودتان متوجه نباشید اما روانتان همین گونه چند شش خواهد شد و بعدها شما را آزرده خواهد کرد).
بهتره این موضوع رو فراموش کنید ،و از تجربه ای که در این رویداد به دست آوردید در مراحل بعدی زندگی خود استفاده کنید ،ادامه دادن این رابطه اصلا به صلاحتان نیست،حتی حتی اگر خود این آقا با کمال میل از همسرش جدا شود و با شما ازدواج کند!!!
لطفا به خود و دیگران احترام بگذارید،شاد و سلامت باشید.

نازی قنبری
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
تلفن تماس: 021_23584444
داخلي 1 - کد مشاور 4640
موبایل: 09193809255
دارای دیدگاه دی 11, 1395 توسط بی نام
من ی سوالی رو با عنوان( علاقه به نامزد سابق و سرد شدن از نامزد جدید ) خوندم که دقیقا اتفاقات نامزد سابقم است ولی پاسخی براشون نبود.
دارای دیدگاه دی 11, 1395 توسط بی نام
سلام سپاسگزارم که پاسخ دادید
مثالی که بیان کردید خوب بود اما بنظرم انسان ها با غذا تفاوت دارند و اگر چیزی که میفرمایید باشه دیگه هیچ شخصی بعد از طلاق نمیتونه ازدواج مجدد داشته باشه.من متوجه منظور شما هستم و حتی از مشکل های دیگه ای که ممکنه سر راه باشه آگاهم و پذیرفتم .هر طور فکر میکنم با اینکه مدت زیادی گذشته نمیتونم ایشون رو فراموش کنم و چندین خواستگاری که داشتم رو بدون آشنایی رد کردم.
زندگی من در این2 سال از حالت عادی خارج و راکدشده و فقط بخاطر این مساله ست.حتی هر کاری رو که انجام میدم دوست دارم با ایشون باشه.
من متوجه این موضوع هم هستم که چه اتفاقاتی برای نامزد فعلی ایشون میتونه باشه  من برای زندگی نامزدشون احترام قائلم و ناراحتیم و اینکه نمیتونم سمت ایشون برم فقط نامزدشونه،وقتی از نامزدیشون مطلع شدم حتی ب خودم اجازه ارسال یک پیام رو هم ندادم؛ولی وقتی میدونم که ایشونم هم به فکر من هستند نمیتونم فراموش کنم.
بنظرم یک عمر زندگی رو نمیشود با نادیده گرفتن علاقه شدیدم بگذرونم و خیلی از موارد رو دیدم که باوجود زندگی مشترک به شخص دیگری علاقه دارند و نمی خواهم اینچنین آینده ای داشته باشیم.

بی صبرانه منتظر پاسختون هستم.
پاسخ داده شده دی 12, 1395 توسط نازی قنبری
سلامی دوباره
دوست عزیز،از توجهتون سپاسگزارم،در مورد ابتدای صحبت شما ،اگر خوب دقت کنید متوجه میشوید ازدواج مجدد بعد از طلاق با موضوعی که شما مطرح نمودید و مثال بنده کاملا متفاوت است.
پیشنهاد می کنم یک بار دیگر موضوع را از ابتدا برای خودتان مرور کنید یا نوشته اول خود را دوباره و با دقت بخوانید!
دقیقا از کجای ماجرا بود که احساس کردید کسی به اندازه ایشون نمیتونه خوشبختتون کنه?
و یک نکته ظریف و مهم در گفته های شما هست،که در واقع باید از جانب ایشون مطمن باشید که اتفاقی نخواهد افتاد!
در صورت تمایل می توانید بعد از هماهنگی از طریق پيامک ،با بنده تماس بگیرید.
شاد و سلامت باشید.

نازی قنبری
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
تلفن تماس: 021_23584444
داخلي 1 - کد مشاور 4640
موبایل: 09193809255
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...