مشکلات زندگی من و همسرم

3,725 بازدید
سوال شده تیر 11, 1395 در مشکلات جنسی توسط امیر
سلام 35ساله هستم من نزدیک 8سال هست ازدواج کردم و حاصل زندگی من و همسرم یک فرزند پسر 4/5ساله هستش من از زمان مجردیم تنوع طلب بودم و هر روز با یکی بودم حتی در یک روز به چند نفر سکس داشتم واز زمانی که ازدواج کردم همشونو گذاشتم کنار و به زن وزندگی ام چسبیدم ولی الان یکسالی هست که از همسرم سرد شدم و با دو تا خانوم دیگر خودم را تخلیه میکنم و هیچ حسی به خانومم ندارم از انجای که همسرم نسبت به این دوتاخانوم خیلی سرتر هستش هم از لحاظ قیافه و اندام ولی من حسی به این قضیه ندارم یعنی یه جوری شده از روی اجبار واز ترس اینکه خانومم یه موقعی فکر خیانت به سرش نزنه باهاش سکس میکنم الانم که به زود انزالی دچار شدم و مجبورم با استفاده قرص ترامادول و یا قرص های دیگر این مشکلم را برطرف کنم هرروز کارمان شده دعوا و پرخاشگری به همدیگر یعنی یکجوری شده از یکماه 5روزش رو باهم خوبیم الباقی باهم قهر و این قضیه برامون عادی شده این را هم بگم من تحصیلات دانشگاهی دارم و خانومم سیکل و خانومم 10سال از لحاظ  سنی از من کوچکتر هستش لطفا یه راه حلی واسم بزارین چون زندگی ام را دوست دارم زنمم دوست دارم ولی نمیدونم چیکار کنم
دارای دیدگاه تیر 15, 1395 توسط بی نام
یعنی واقعا اسم خودتونو گذاشتین مرد.من نمیدونم بعضی از این مردا که اینقدر هوس باز و شهوتران هستن چرا زن میگیرن..سوالم از شما اینه چرا زن گرفتی چرا با احساسات یه زن بازی میکنی..زندگی شو خراب میکنی..خوب کسی مجبورت نکرده بود.متاسفانه تا دلت بخوادزن آشغال ریخته تا آخر عمرت با همونا حال میکردی هر روزهم دو تا عوض میکردی کسی هم کاری بهت نداشت چرا دیگه زندگی یه زن و خراب کردی زنی که داره عمرشو برای تو بچه ت میذاره...اون روزا برای تو تو خونه آشپزی کنه و بچه تو بزرگ کن بعد اونوقت تو ......فقط میتونم بگم برات متاسفم آدم هایی مثل تو با حیوون هیچ فرقی ندارن..
دارای دیدگاه تیر 15, 1395 توسط بی نام
من روانشناس نیستم و صرفا نظر شخصیم رو بیان میکنم امیدوارم بخاطر این اظهار نظر به ساحت روانشاسان محترم جسارتی نکرده باشم ( هرچند به امید یزدان در آینده خودم هم روانشناس خواهم شد )
خیانت هیچگونه توجیهی ندارد مسائل و مشکلات زناشویی را باید از راه درست و منطقی حل نمود نه اینکه صرف وجود مشکلات به خیانت مبادرت ورزید مثل اینکه من تصادف کردم و پام شکسته بجای مراجعه به بیمارستان و درمان ، برای رهایی از درد و فراموشی مشکل بوجود آمده ،برم فوتبال بازی کنم ( این مثال اغراق آمیز صرفا جهت آگاه شدن از موضوع هست)خب این نوع طرز مواجه شدن با مشکلات شاید به ظاهر مرهمی موقت و کوتاه مدت باشه اما یقینا نه تنها در دراز مدت جواب نمیده بلکه عواقب سوء آن باعث وخیم تر شدن مشکل و شرایط میشه
راه حل مشکل این است که در یک فضای صادقانه توأم با صمیمیت و صراحت مشکلات رو طرح کنید و اول به این تواقق برسید که در پاره ای از مسائل تفاهم ندارید یعنی قدم اول عزم برای حل مشکل از طریق طرح و شناسایی مشکلات در یک فضای آرام و بدون تشنج است ( زندگی میدان جنگ نیست و برنده و بازنده نداره)
قدم دوم پس از شناسایی مشکل و اولویت بندی آن شروع مذاکره برای حل آن است
لازم به ذکر است بدلیل اینکه بسیاری از مردم مهارتهای لازم وکافی جهت مقابله درست با مشکلات از جمله مسائل زناشویی رو ندارند و اغلب دارای نگرشهای اشتباه و سوگیرانه نسبت به موضوعات هستند بهتر است برای این حل این موضوع از کمک یک متخصص مجرب و کارآزموده و آگاه استفاده کرد و مراجعه به یک روانشناس درین مرحله قدم مفید و موثری است لازم به یادآوری است طرح مشکلات در خارج از فضای روان درمانی و در جلسات مشاوره ، امری است کاملا مذموم و اشتباه که نه تنها به حل مشکلات کمکی نمیکنه بلکه بخاطر عدم آگاهی اطرافیان و یا حتی غرض ورزی ناآگاهانه آنها میتونه مشکلات رو وخیم تر کنه ( بعنوان مثال طرح کردن مشکل با یکی از نزدیکان که شاید برای حل مشکلات ما راه حلهایی ارائه بده اما احتمالش بصورت ناخودآگاه یا شاید هم خودآگاه قصد برهم ریختن زندگی ما رو داره مثلا بخاطر حس رقابت یا مشکلات روحی و روانی خودش حتی اگر واقعا هم دلسوز باشه دلیلی نمیشه بتونه راه حلی درستی بده همانطور که برای مشکل جسمی به متخصص مراجعه میکنیم و نه اطرافیان برای مشکلات زندگی اختلالات روحی روانی و موضوعات مشابه بایستی به متخصص امر مراجعه کنیم )بنابراین مسائل زندگی مشترک مسائلی نیست که از طریق طرح و مشورت با اطرافیان به شکل مناسبی بتوان با آن روبرو شد
نکته ای که شما باید به آن توجه کنید هم مشاوره خصوصی هم مشاوره خانوادگیست
مشاوره خصوصی با یک تراپیست جهت حل مشکل تنوع طلبی  جنیستون و مشاوره خانوادگی یا زوج درمانی برای حل مشکلات جنسی و غیر جنسی فی ما بین
علت زودانزالی احتمالا میتونه از افسردگی و اضطراب باشه بنابراین حل در مشاوره خصوصی که خدمتتون عرض کردم احتمالا بایستی روی این مسئله نیز کار کنید
هر مشکلی را راه حلی است عاقلانه و مدبرانه که خیانت مسلما راه گشای مشکل شما نخواهد بود بنابراین با قبول مسئولیت زندگی زناشویی و بدور از تعصب و عیب جویی خالصانه در راه حل مشکلات با همسرتون قدم بردارید و همسرتون هم بایستی این دیدگاه رو داشته باشه چرا که خصومت و عدم طرح مشکل و دشمنی و مشاجره تاکنون هیچ مشکلی را حل نکرده
امیدوارم این عرائضم حداقل چراغی رو برای شما روشن کرده باشه نه اینکه حرف مهمی زده باشم گاهی یک چراغ هم میتونه ما رو از افتادن به دره ای نجات بده
موفق باشید
دارای دیدگاه تیر 25, 1395 توسط بی نام
خجالتم خوب چیزیه. چ راحت ب زنش خیاینت میکنه و واسه زنش کم میذاره بعد توقع داره همسرش بهش خیانت نکنه. میخواستی ازدواج نکنی
دارای دیدگاه تیر 27, 1395 توسط بی نام
پاسخی نداری لطفا الکی و بدون اطلاع و با تعصب جواب ندید تاثیر منفی دارد
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...