وسواس فکری و احساس گناه بیش از حد

12,176 بازدید
سوال شده تیر 7, 1395 در اختلالات روانی توسط HamidHrt
بسم الله الرحمن الرحیم

 

سلام

من حمید هستم یک پسر 18 ساله

درست نمیدونم ولی فکرکنم از سن 10 سالگی وسواس فکری وعملی داشتم .اولش با چیزهای کوچیک شروع شد که اکثرا در مورد مساعل مذهبی مثل نجس وپاکی و رزوه وغسل و... بود .

در طی این سالها  چنددوره وسواس من قدرت میگرفت واذیتم میکرد  ولی حداکثر 4 یا 5 ماه بیشتر طول نمیکشید و پس از مدتی بابیخیالی و تغییر کانون توجه ام از قدرت کاسته میشد و اظطراب و احساس گناهم کم میشد  هرچند که به طور کلی از بین نمی رفت و همیشه بامن بود و یه جورایی جزع باورهای بنیادی من شده بود .

 

حدود یکسال و نیم پیش با یک استاد موفقیت آشنا شدم و تصمیم گرفتم که زندگیمو تغییر دهم.

حدود یک ماه بعداین اتفاق  ، وسواس من سر یک مسله مذهبی  دوباره  قدرت گرفت ولی اینبار بسیار قدرتمند .احساس گناه واضطراب من هر چه زمان میگزشت بیشتر و بیشتر میشد  تاالان که از حد خارج شده و غیر قابل کنترل شده و میشه  گقت من تقریبا تمام روز را  در اضطراب و احساس گناه بسیار بدی به سر می برم  .

فکرهای منفی من به شدت زیاد شده و در مورد مساعل خیلی کوچیک احساس گناه واضطراب شدیدی مگیرم. فکر هایی که شاید اگر به بعضیا بگویم خنده اشان بیگرند...

مثلا :

تو نباید شاد باشی اگر شاد باشی میری جهنم

تو نباید ثروتمند بشی اگ بشی میری جهنم

و.....

گاهی وقتها چیزهای  که اصلا ربطی به هم ندارم را به هم ربط میدهم و احساس گناه و اظطراب زیادی میگریم

حتی همین الان که دارم این متن را برای شما می نویسم اضطراب گرفتم.

 

من دومرتبه هم به روانپزشک مراجعه کردم و دارو مصرف کردم  ولی میشه گفت تقریبا هیچ تاثیری نداشته

یک بار هم به یک روانشناس مراجعه کردم ولی آنقدر ان روانشناس مبتدی و در خلاف باورهای که من میخواستم بود  یه جورایی حالم را بدتر کرد و من از آن بع بعد احساس خوبی به مشاروه رفتن نداشتم

احساس می کنم اگر به روانشناس مراجعه کنم اوضاع بدتر میشه هرچند که  الان هم از نظر مالی وضعیت خوبی ندارم و با توجه اینکه هزینه مشاوره بسیار بالاست .

 

لازم است بگم که تو این مدت که با اون استاد موفقیت آشنا شدم   مطالبی زیادی یاد گرفتم و خیلی چیزها را میدونم

مثلا میدونم باورهای ما از فکرهایی که بسیار تکرار شده تشکیل شده  و میدونم این وسواس به خاطر باورهایی است که در کودکی در من ایجاد شده

یامثلا میدونم به هر موضوعی که توجه کنیم اساس اون موضوع تو زندگیمون گسترش پیدا میکنه و همینطور هم شد شاید اگر من ا ز همان اول موقعی که وسواسم زیاد قدرت نداشت کنترلش میکردم وانقدر بهش توجه نمیکردم و نگرانش نبودم الان اینجور قدرتمند نمیشد

 ویا حتی مطالبی در مورد خطهای شناختی مثل باورهمه یا هیچ  و...

 و مطالبی بسیار زیادی دیگری ...

 

با وجود این همه اگاهی ها هروقت  خواستم تغییر کنم به شدت دچار اضطراب میشدم

تمام ارزوی من اینه که باورهای و و وجدان خود ساخته داشته باشم که خودم  باتحقیق و اطمینان ئر خودم ساختم و نمیخوام بقیه باورهای من را بسازند   ولی این احساس گناه و اظطراب ها . به شدت کار را سخت کرده

 

از شما متخصصان عزیز میخواهم به من کمک کنید

اگر کتاب یا فیلمی یا تمرین یا راه حلی برای حل مشکل من دارید خواهش میکنم معرفی کنید

 

متاسفانه من الان نمیتونم به روانشنانس یا روانپزشک مراجعه کنم

 

من ایمیل خودم را هم مینوسم که اگر لازم شد به من کمک کنید
دارای دیدگاه تیر 21, 1395 توسط علی
سلام
من هم مثل شما هستم.....اما دارم خودم رو با برنامه هایی سرگرم میکنم که از لحاظ اعتقادی هم خیلی کمک میکنه.....اگر مسجد فعالی درمحل زندگیتون دارید حتما عضو بشید و در برنامه هاشون شرکت کنید.....اردوها....کلاس ها....حلقه های بحث و.....بستگی به علاقه خودتون هم داره.....برای من مسجد بهترین گزینه بود....و در کل توی جمع بودن خیلی خوبه....کلاس های ورزش هم شاید گزینه خوبی باشه.....خدا به همه ما کمک کنه.
دارای دیدگاه مهر 13, 1395 توسط رامین
با سلام بر شما دوست گرامی نگران نباشین  من هم بیماری وسواس فکری داشتم سپس با مطالعه و آگاهی و مشاوره خیلی حالم  بهتر شد توصیه میکنم سی دی های دکتر هلاکویی رو بشنوید ویا سخنان کوتاه در یو تویوب دارن گوش بدین خیلی موثره  ورزش منظم  و مراجعه به یک روانکاو خوب خیلی موثره  نگران نباشین با مشاوره قابل حل من شدیدتر از شما بودم ولی درمان شدم
دارای دیدگاه آبان 20, 1395 توسط محمد
به نام خدا که رحمتش بی اندازه و مهربانی اش همیشگی است
با سلام به نظر من اول با توکل بر خدا و مدد خواستن از خداوند شروع کنید و سپس هر وقت که فکر کردید گناهی مرتکب شدید درباره ی آن موضوع تحقیق کنید اگر گناه بود به درگاه خداوند متعال طلب استغفار کنید و این را باور داشته باشید که خداوند میبخشد او غفور است ولی اگر گناه نبود به صدایی که در مغزتان است توجهی نکنید که این ها ترفند های شیطان است .
به نظر من با صبر و مداومت در این کار گناه های واقعی را شناخته و به خاطر آنها استغفار می کنید و آن هایی را که نیز گناه نیستند را شناخته و به آن توجهی نمیکنید.
من روانپزشک یا دکتری نیستم و این فقط نظر من بود و فکر کنم که جواب دهد .
برای تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات
دارای دیدگاه خرداد 2, 1396 توسط بی نام
سلام...من هم قریب به دو-سه سال وسواس مذهبی داشتم به حدی که همه چیز رو نجس میدیدم برای نماز خوندن حموم باید میرفتم تا مططمئن بشم که تمیز شدم و.... تا این که آقای فرحزاد تو سمت خدا گفتن وسواسی ها بدونن طبق نظر دینی برای آدم وسواس حتی نجاست هم تمیزه !! چه برسه به شک!! از اون وقت همش میگفتم من که وسواسم پس برای من هیچ عیبی نداره اگه این لباسم مثلا نجسه و نماز میخونم وخلاصه به حدی شد که جدا درمان شدم.الان ته مانده هایی دارم از وسواس ولی نه در حد بیماری.
دارای دیدگاه خرداد 2, 1396 توسط بی نام
سوفی نشود ساقی تا در نوشد جامی بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
دوست من با تر ست مواجه شد و مطمئن باش که این کار گناه نیست بعد از چند بار تکرار میفهمی که این افکار بیخودی هستند و خود به خود درمان میشی
دارای دیدگاه دی 16, 1396 توسط محمد
سلام دوست من. من هم ذقیقا مشکل شما را دارم. کتاب وسواس فکری و درمان آن نوشته راب ویلسون ترجمه سیاووش جمالفر رو مطالعه کن. خیلی بهت کمک میکنه.
دارای دیدگاه بهمن 3, 1396 توسط فاطمه
سلام منم وسواس فکری مذهبی دارم تقریبا 9 سالی میشه درست از زمان پیش دانشگاهیم یعنی سال قبلش پدرم فوت کرد منم حالم زیاد خوب نبود دیگه درس خون نبودم یعنی نمیدونم چم شد حال و حوصلشو نداشتم وقتی رفتم دانشگاه هم اینطوری بودم وقتی میخوندمم نمره ام بازم کم میشد سوالارو میدیدم میدونستم خونم ولی یادم نمیومد خلاصه کارشناسی رو تو 6 سال با مشروطی تمومش کردم الان ترم 1 ارشدم امتحانتمو بد دادم خیلی داغونم از یه طرف این افکار مزاحم به مغزم فشار میاره از طرف دیگه تلاشی که بی فایده اس . زندگی چه فایده ای داره مریضی که چندین ساله دارم این همه از خدا خواستم حالمو خوب کن نشدم حتی نمیتونم یه نماز خوب بخونم نماز با این افکار چه ارزشی داره اینقد از زندگیم سیرم که نمیدونین واقعا این زندگیه من دارم .
دارای دیدگاه بهمن 7, 1396 توسط کاربر
دوست عزیز. سلام.
شما تونستید به تحصیلات ارشد برسید و بنظرم این خیلی هم خوبه. آره حس واقعا بدیه اما تنها کاری که میشه درموردش کرد اینه که بیخیالش شد. نماز رو در هر حال بخون حتی اگه فکر میکنی اینطوری ارزش نداره منم دقیقا همینطوری فکر میکردم اما این فکر رو شیطان تو ذهن آدم میندازه. هیچ ایرادی نداره. مطمئن باش این دوران تموم میشه. منم خیلی عذاب میکشیدم اما تموم شد. فقط بیخیالش شو. اونی که داره روی مخت راه میره، شیطانه.
میدونم که اگه بهش فکر کنم دوباره میاد سراغم این حس، اما باید قوی باشی دربرابرش. من شما رو نمیشناسم و نمیخوام قضاوت کنم ولی بهت اطمینان میدم که اگه بخوای و ضعف نشون ندی، درست میشه. از بین میره این حس.
دارای دیدگاه اسفند 22, 1396 توسط فاطمه
سلام واقعا این طوره ادم باید بیخیال این فکرا بشه و خودشو سرگرم کنه هر کاری که بشه یکم این فکر از سرش دور شه یه مدتی کمتر میاد این فکرا به سرم حالم خوبه انگار وقتی نیستن تو بهشتم احساس ازادی می کنم خوشحالم دعا کنیم همه کسایی کسایی که این مریضی رو دارن تو سال نو خوب بشن امین.
دارای دیدگاه اسفند 24, 1396 توسط بی نام
سلام.منم مثل شما ازاین مریضی رنج میبرم.قبلا جوری بود که میتونستم کنترلش کنم اما الان سه ماهه واقعا کم اوردم.پیش روانشناس وروانپزشک میرم بهم دارو داده.دعا کنید خوب بشم به هیچ کدوم از کارام نمیرسم.تمام روز استرس واضطراب دارم.هربار میگم این فکرا عمدی نیست ولی بازم وقتی میان سراغم عذابم میدن.
دارای دیدگاه فروردین 26, 1397 توسط بی نام
منم همین طور . التماس دعا
دارای دیدگاه تیر 22, 1397 توسط ابوالفضل
سلام .وسواس ریشه اضطراب افراد رو نشون میده هرچی اضطراب بره بالا وسواس فزونی میکند من نه مشاورم و نه روانشناس من هم وسواس گرفتم خیلی مریضی بدی هست و باید مقابله کنیم اگر فکر میکنید توجه کنید فکر میکنید بدنتان نجس هست باهمون بدن نجس نماز بخونید به گمان خودتون اگر دچار شک میشید تو یک قضیه بی خیالش شید و بهش اعتنا نکنید بی اعتنایی کنید مطمعن باشید موفق خواهید شد ببنید مطمعن من امتحان کردم کمی از وسواسم کاهش یافته وسواس یک تلقین بیش نیست! ماباید اگر بگیم  چیژی نجسه روش قسم بخوریم که نجس توجه کنید قسم نکه همین طوری الکی این نجس فلان نجس ...و من شما رو درک میکنم تو این بیماری نمیخواد به روانشناس و پزشک مراجعه کنید شما خودتون میتونید اراده کنید و بندازینش از فکرتون بیرون بگین من میخوام با بدن نجس نماز بخونم به گمان خودمون این شیطانه که میخواد ما رو تز همه کارهای اعم از عبادی و کار و درس بندازه و برما مسلط شه بی خیال باشین هرجا یقین داری نجس بشور یقین نداری پاکه مثال براتون بزنم حضرت علی با یکی از اصحابش از کنار خونه ای رد شد از ناودان خانه ابی روی حضرت ریخت بعد گفت شاید این اب بول باشد که روی شما ریخته حضرت گفتند من که نمیدانم اب است یا بول برای من پاک است و به ان اهمیت نمیدهم یاحق
دارای دیدگاه مرداد 14, 1397 توسط سمیه
سلام.خدایا همه وسواسی هارو از شر افکار احمقانه نجات بده تا با یه زندگیه عادی خوشبختی رو احساس کنند.سخته با این افکار کنار اومدن.چند سال تجربه کردم وهنوزم درگیرشم.به امید روزیکه با ارامش خاطر زندگی کنیم.""الهی امین""
دارای دیدگاه شهریور 12, 1397 توسط نسترن
سلام من هم مشکل دارم اوایل وسواس تو غسل و شستشو بود ولی الان فکرای ازار دهنده هست .مثلا وقتی فکری از یه شخصی یا یه کسی میاد تو ذهنم و دارم یه کاری می کنم یا یه چیزی می خرم پیشه خودم میگم چون به فلانی فکر کردم اون کارم باطله و اون خریدم بدرد نمیخوره .دوستم ندارم این فکرا بیاد تو ذهنم .
دارای دیدگاه شهریور 16, 1397 توسط بی نام
سلام امیدوارم همه ما خوب شویم من هم چند سال هست به وسواس فکری شدید مبتلا شدم خیلی رنج میبرم فقط کسی که به این درد کشنده مبتلا هست درک میکنه تور وخدا برام دعا کنید
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...