واقعا خسته شدم

287 بازدید
سوال شده تیر 3, 1395 در ازدواج و طلاق توسط یک دختر پشیمون
سلام
من دوسال ونیمه که ازدواج کردم شوهرم همکلاسیمه
زندگی ما جوریه که همه حسرت مارو میخورن اما در واقع من از درون دارم نابود و نابودتر میشم
از همون اول زندگی شوهرم خیلی عیب وایراد داشت بزرگترینش نداشتن اعتماد بنفس بود درواقع باید بگم هیچ عزت نفسی نداشت
اما به مرور و با خون دل خوردن من کمی بهتر شد
اما مساله اصلی هنوز باقی مونده واونم اینه که شوهر من با حرف مردم زندگی میکنه
وقتی از دست کسی ناراحت بشه تو جمع چیزی نمیگه و تمامشو تو خونه وتو رختخواب تو سر من خالی میکنه
انقد با حرفاش تو مخم راه میره که من به خودزنی میفتمو فقط جیغ میزنم که صداشو نشنوم
بارها سعی کردم بهش بفهمونم که بیا زندگی خودمونو بچسبیم اما فایده نداره .من تا دختر بودم سرشار ا ز خنده و انرژی بودم اما الان از بس حرص میخورم وسط سرم از مو خالی شده
واقعا از زندگیم خسته شدم .اونموقعا عاشقش بودم اما الان حتی شنیدن صداش برام عذابه . یعنی حالم از شخصیت ضعیف وبدبختش بهم میخوره
واقعا دلم میخواد از همه چیز و همه کس فرار کنم
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...