مشکل ارتباطی

419 بازدید
سوال شده اسفند 4, 1394 در ارتباط توسط نیلوفر
سلام . من زنی هستم 46 ساله که 10 سال قبل با وجود اینکه دو سال بود از همسرم جدا شده بودم و یه پسر 9 ساله داشتم با یه آقای جوان و زیبا و بسیار متعهد و مجرد ازدواج کردم . الان یه پسر 7 ساله دارم که زبانزد خاص و عامه .

اوایل همه مخالف ازدواج ما بودن ولی به یاری خدا از زیر صفر شروع کردیم تا به جایی رسید که هر دو برای خانواده هامون نمونه بودیم البته الان برای خانوداه همسرم من نمونه ام . . یه سال قبل همسرم با یه خانم آشنا شد و من از چک کردن گوشیش فهمیدم هر چی گفتم زیز بار نرفت و من افسرده شدم و طی یه ارتباط بسیار مزخرف با عموی همسرم که همسن خودش است از درد دل کردم به اتفاقی که نباید می افتاد رسید .

همسرم فهمید و با گرفتن اقرار کتبی از جفتمون هر دو رو بخشید . اون رفت سر خونه و زندگیش و منم الان هستم . 5 ماه از این ماجرا میگذره و تونستم صداقتم رو به همسرم ثابت کنم ولی اون برگشته درست مثلف قبل از این اتفاق . از وقتی پا میزاره خونه سرش توی گوشیش هست تا ساعت 12 الی 1 یا دو شب که میخواد بخوابه و منم فقط و فقط بهش خدمات میدم . میدونم دوستم داره . آدم متعهدی است ولی مطمئنم با یه خانم در ارتباطه که گاها باهاش میخنده یا به بهانه ای میره بیرون باهاش حرف میزنه و ...

من الان به زندگیم و همسرم و فرزندم میرسم و تمام تلاشم رو میکنم که خونه آروم و مرتبی داشته باشم . ظاهر خودمم مرتب باشه و ناراحت هم نباشم ولی همش ظاهری است . منتظرم از در برن بیرون . پسرم مدرسه و همسرم سر کار ( البته قبلا من کارمند بودم ولی به خاطر این اتفاق اومدم بیرون ) یا دعا میزارم یا برنامه های دینی و گریه امانم نمیده ..... هیچ تلفنی به کسی نمیزنم و هیچ ارتباطی هم ندارم . تازگی اومدم بازار بورس و ... اما هیچ چیز خوش آیندی رو برای خنده نمیخوام ....

مشکلم اینه که چطوری با این رفتار شوهرم کنار بیام . با تنهایی خودم راحت میسازم .

ممنون از پاسختون که منتظرتونم
دارای دیدگاه اسفند 5, 1394 توسط بی نام
یه سوال خارج از این بحث میتونم بپرسم؟


اینکه ازدواج مجدد کردین با وجود فرزند پسرتون مشکلی نداشتید؟

منظورم رفتار همسرتون با پسرتونه

من هم با وجود یک فرزند میخوام ازدواج مجدد کنم و خیلی از اینکه رفتار همسرم با دخترم خوب و مناسب نباشه میترسم
دارای دیدگاه اسفند 7, 1394 توسط بی نام
پسر بزرگ من با پدرش زندگی میکنه ولی تو را خدا مواظب باش خیلی مواظب باش . من دارم داغون میشم داغون و هیچکس عیر از خودم نمیدونه چی داره به سرم میاد . هر کاری میکنی صادق باش و فقط و فقط با خدا باش و از اون کمک بخواه

1 پاسخ

پاسخ داده شده اسفند 6, 1394 توسط سیداحمدمرتضوی
سلام

اگر به مسائل اتفاق افتاده ی شما کاری نداشته باشیم و نگاه کنیم به آنچه در آخر سوال کردید.این مطرح است که شما دارید با نوع عملکرد خودتون ساختار روان خود را تغییر می دهید. و این تغییر برای شما آسیب های روانی را به وجود می آورد و استفاده از دارو و شرایط نا مساعد و مشکلات جسمی به ادامه ی آن.

با توجه به کارمند بودن اگر امکان دارد به سر کار برگردید و یا اینکه دوباره برای کار اقدام کنید.

سه نکته اساسی در هدف خلقت انسان مهم است .

1- بودن = زنده بودن // اگر شما زنده نباشید آیا عملکرد همسر معنا دارد. آیا چی کار میکنه؟ وووووو = عملکرد رفتاری که پیش گرفته اید به بودن شما آسیب می زند.

2- سالم بودن= اگر الان شما از گردن فلج بودید چی کار می کردید. / آیا تمام این مسائلی را که در ذهن و فکر درگیر آن هستید معنا دارد؟= این عمل شما سالم بودن را از شما می گیرد.

3- ارتباط در راه بودن و سالم بودن=نوع ارتباط شما در راه نبودن و سالن نبودن است.

شما با دانش افزایی و نگاه به زوایای زندگی تون می تونید شروع تازه ای را آغاز کنید.

همراه شدن با متخصص بالینی بسیار تاثیرگذار می باشد.

شاداب و سربلند باشید

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شماره تلفن : 09121312713 , 22878323
شنبه و دوشنبه 10 صبح الی 19 خیابان شریعتی بالاتر از میرداماد بعد ازپمب بنزین ، نرسیده به ظفر ،کوچه ی امانی ، پلاک 2 ، طبقه 5 واحد 9 ، مرکز مشاوره ی راه سبز
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...