خودارضایی ناشی از استرس با درمان دارویی امکان پذیر است؟

Question

سلاام.

دختری دانشجو هستم. همیشه موقع امتحاناتم گرفتار مشکل خودارضایی میشم.کلا متوجه شدم که موقع قرار گیری در شرایط استرس زا این مشکل برام ایجاد میشه.

در صورت امکان راهنمایی بفرمایید که مشکل من درمان دارویی داره یا نه؟ و آیا نشانه ای از افسردگی هست  یا خیر؟ چون من چندین بار اقدام به ترک با تلقین و رفتن به کتابخانه و ... کردم که با شکست های پی در پی مواجه شدم و وضعیتم از نظر اعتماد به اراده و توانم کاهش پیدا کرده این مسئله ی بی ارادگی در کنار سایر مشکلاتم باعث ایجاد ترس بیشتر و ناراحتی و تالم عمیق قلبی ام شده.بارها با خودم فکر کردم که این مشکل از کجا شروع شده و در نهایت به استرس ها و ترس های کودکیم در سن 4-5 سالگی رسیدم و فکر میکنم شروع خودارضایی در من اون سالها بوده.بنابراین کاری از روی منطق و انتخاب عاقلانه نبوده و صرفا بازی کودکانه اون روزها من رو به چنین فلاکتی رسونده که در حال حاضر  قدرت منطق و اراده رودر من خاموش کرده که در موقع ترس مثل کبک سرم رو زیر برف کنم!!!!

اینکه این عادت کهنه رو بتونم با اراده حل کنم برام امکان پذیر نیست و دوست دارم بدونم از نظر علم روانشناسی آیا چنین چیزی امکان پذیر هست که بتونم روزی خودم رو فارغ از این دردسر آزاد و رها ببینم و مسئله ی دیگه اینکه موقع شرایط استرس زا احساس میکنم کلا هیپنوتیزم شدم و کنترل خودم در دستان خودم نیست!!! تمام اون استدلال ها و تصمیمات  و ساعتها بحث و جدل و برنامه ریزی  در آنی در ذهنم خاموش میشه و دیگه مغزم کار نمیکنه!!!

با توجه به اینکه موقعیت استرس زا همیشه و همه جا هست و من واقعا خسسسسسسسته شدم از اینکه میبینم این همه انرژی بیخود رو دارم از دست میدم باید چه اقدامی انجام بدم؟

متشکرم از وقتی که برای مطالعه پرسش من گذاشتید و پیشاپیش از پاسختون تشکر میکنم .

Comments

دقیقا من هم همین مشکل رو از سن 4-5 سالگی بدون اینکه بدونم چی هست و اصلا لذت داره یا نه انجام دادم و متاسفانه مادرم هربار به جای درمان من فقط تهدیدم کردند که میبرمت دکتر و خوب بچه ها از دکتر میترسیدند و شاید مواقعی میشد که چندین روز باهام قهر میکردند برای همین فهمیدم که باید یواشکی این کارو انجام بدم.بماند که چه حس عذاب وجدانی به سراغم میومد ولی هنوز هم با وجود گذشت 30 سال و ارتباط جنسی این عادت ازم دور نمیشه و بعد از این کار به شدت بی حال میشم و خوابم میگیره برای همین مطالعه کردن برام سخت شده چون اصلا زمان خاصی نداره و ناخودآگاه این کار رو پشت میز انجام میدم شاید روزی 3 یا 4 بار .لطفا من رو هم راهنمایی کنید

Answer 1

سلام و ادب

نیاز جنسی کشانندۀ قدرتمندی است که بایستی به روش مناسب برآورده گردد. در غیر این صورت به جای ایجاد آرامش موجب رنجش و آزار خواهد شد. تنها راه درست شرعی، عرفی و علمی برآورده کردن این نیاز ازدواج است. متاسفانه امروزه با وجود موانع فراوان بر سر راه ازدواج به هنگام مشکل افراد دو چندان شده است. تمایلات جنسی از بدو تولد تا پایان عمر همراه انسان است اما یک فرد متمدن به خود اجازه ابراز آشکار آن را (مثل ابراز آشکار نیاز به خوردن و خوابیدن) نمی دهد. و از این رو اغلب مورد غفلت قرار می گیرد که همان طور که برای شام شب باید برنامه داشت برای تمایلات جنسی هم نیاز به برنامه ریزی هست. اگر میل جنسی را مدیریت نکنید میل جنسی زندگی شما را مدیریت خواهد کرد! پس به جای انرژی گرفتن از آن انرژی از دست خواهید داد. اما توصیه هایی که برای افراد مجرد می شود از جمله خویشتن داری ، ورزش، تنها نبودن، روزه گرفتن و ... جملگی روش های موقت هستند که بُرد کارآیی آنها کم است چنانچه افراد در اجرای آن بسیار با شکست مواجه می شوند. بنابراین لازم است والدین از همان کودکی همانطور که به پرورش استعدادهای مختلف کودک شان در زمینه های مختلف تحصیلی ورزشی اجتماعی و ... می پردازند به آموزش های ضروری و اجتناب ناپذیر در زمینه این نیاز اساسی و قدرتمند توجه ویژه داشته باشند. اما به قول معروف ماهی را هر وقت از  آب بگیرید تازه است! پس توصیه می شود از همین امروز به فکر اداره و مدیریت تمایلات جنسی خود در بستر ازدواجی آرامش بخش باشید تا باقی عمر را بهتر بگذرانید.

پیروز و پاینده باشید

---

دکتری تخصصی روان شناسی
مرکز مشاوره راه فردا
تلفن تماس :021-88370598 021-88561758

Comments

ببخشید ممنون از پاسختون ولی من عرض کردم با وجود ازدواج و رفع نیاز جنسیم کماکان به این کار ادامه میدم...راهکار این مشکل چیه؟و البته این خود ارضایی برای رفع نیاز جنسی نیست یه جور بحرانه...یعنی وقتی استرس داریم بیشتر اینکار انجام میشه

---

سلام و تشکر از وقتی که برای بنده گذاشتید و همچنین خدمت مراجع محترم همدرد.
من مجرد هستم و فعلا شرایط ازدواج رو ندارم و مطمئنم همون طور که شما فرمودید با ازدواج به آرامش خواهم رسید و در کنار بحث روابط جنسی، این حس امنیت خاطر بابت روشن شدن مسیر آینده خودش حلال بسیاری از مشکلات من و البته هر مجردی خواهد بود :) اما واقعیت اینه که من اینکار رو با درصد خیلی پایینی برای کسب لذت جنسی انجام میدم و البته فکر میکنم به جز زمان خاصی که چند روز بعد از تغییرات هورمونی بدنم هست عموما لذت آنچنانی نمی برم البته بابت اینکه این طور صحبت میکنم معذرت میخوام ولی واقعا همیشه این زمان های خاص دوست دارم ازدواج کنم!!! و حسرت متاهلی رو میخورم . بقیه ی موارد کلا احساس بدی دارم بعد از انجام این کار چون عملا سودی نمیبرم.تجربه ی من به من میگه استرسی که من رو مجبور به این کار کرده فقط به طور موقت برطرف میشه و در واقع همون استرس به میزان چندین برابر به سراغم میاد.این برگشت دوباره ی استرس من رو دوباره به سمت انجام این کار میکشونه به نحوی که ممکنه روزی تا پنج بار هم مجبور باشم که مرتکب چنین عملی بشم.
اما نکته ی دیگه که میخوام بگم اینه که رفتن سراغ اینترنت و یا فیلم دیدن یا پرخوری که روش های رایج بنده برای فرار از استرس هست دردسرهای بزرگتری برای من ایجاد کردن که رسما فقط در صورت لزوم از اینترنت و کامپیوتر استفاده میکنم. من واقعا ترجیح میدم به جای ترک خودارضایی کنترلش کنم چون یا باید کلا استرس نداشته باشم که در واقع برای من تعطیلی کار و زندگیه و یا اینکه ازدواج کنم که الان واقعا نمیشه.خودتون که دارید تو این جامعه زندگی میکنید و مطمئنا متوجه هستید من دختر که نمیتونم برم خواستگاری کسی که از نظر خودم مناسبه!!! ازطرفی دوستمون که متاهل هم هستن همچنان درگیرند و انگار این مشکل برای افرادی مثل من ابدی خواهد بود.

در این صورت من تنها چیزی که میخوام اینه که این انرژی که دارم بابت کار بیخود از دست میدم رو حفظ کنم بدون اینکه وقتم رو در جای دیگه هدر بدم و همین طور بدنم رو سالم تر نگهداری کنم.با توجه به اینکه تعداد خودارضایی که دارم از نظر خودم بالا هست و آسیب میرسونه به بدنم یه وقت بیماری یا اختلال روحی نباشه؟در صورتی که اختلال شخصیتی مثل خودآزاری!!! نیست، خواهش میکنم اگه دارویی هست که کمک کننده باشه و مضراتش کمتر از خودارضایی باشه بفرمایید که استفاده کنم.
با تشکر.

---

آقای دکتر ظاهراً عاقد مراسم ازدواج هم هستن!

---

سلام دارهای ضد استرس وافسردگی مصرف کنید همراه با اراده در ترک . انشالله موفق میشید

---

چه جواب بی ربطی فقط کپی شده بود.متاسفم واقعا.

Answer 2

سلام و درود

پاسخ بنده خطاب به سوال کننده محترم بود.

اما در مورد شما که فرمودید با وجود ازدواج و برآورده شدن نیاز جنسی بازهم خودارضایی می کنید راهنمایی و مشاوره کافی نیست و لازم است برای درمان به یک رواندرمانگر امور جنسی مراجعه بفرمایید

به روز و به روان باشید

---

دکتری تخصصی روان شناسی
مرکز مشاوره راه فردا
تلفن تماس :021-88370598 021-88561758

Answer 3

سلام و درود

به خاطر داشته باشید که مشکل شما در واقع خودارضایی نیست! بلکه مشکل شما راهی است که برای پاسخ به یک نیاز طبیعی (کشاننده جنسی) انتخاب کرده اید. درست مثل اینکه فردی نیاز به تغذیه اش را با خوردن میوه مصنوعی (خوراک پلاستیکی) بخواهد برآورده کند!!!!  حالا شما دنبال دارویی هستید که جلوی خوردن میوه مصنوعی را بگیرد؟!!!!! مراجعی می گفت کاش با خودارضای، خود، ارضاء می شد! که البته نمی شود چرا که راهش این نیست. چون اگر می شد نیاز به تکرار چندبارش در روز (و شب) نبود. متاسفانه یا خوشبختانه، تنها راه درست برای برآورده کردن کشاننده جنسی ازدواج موفق و روابط جنسی موثر است... بازهم تکرار می کنم اگر تمایلات جنسی تان را اداره نکنید آن تمام زندگی شما را اداره خواهد کرد. این جبر طبیعت است که البته با زندگی و تمدن امروزی بشر سر ستیز دارد...

شاید بتوانید مهارت مهار فشار روانی را فراگرفته ، تمرین کرده و به مرور زمان در آن مهارت پیدا کنید و از این طریق از سطح فشار روانی خودتان بکاهید... اما فردی که روزی چند بار خودارضایی می کند دیگر استرس ندارد ...بلکه اضطراب فراوان دارد.... و لازم است در اولین فرصت برای درمان مراجعه کند.

به طور خلاصه، صرفِ خودارضایی مشکل نیست بلکه نشانۀ مشکل است. بنابراین بایستی مشکل را شناسایی کرده و آن را از ریشه برطرف کرد. تلاش برای حذف محصول مشکل ، مشکل را برطرف نمی کند.

شاد و خداخشنود باشید

---

دکتری تخصصی روان شناسی
مرکز مشاوره راه فردا
تلفن تماس :021-88370598 021-88561758

Comments

با تشکر فراوان از پاسختون.خیلی خوب من رو توجیه کردین در مورد طبیعی بودن این نیاز.
 قبلا ها این نیاز رو دوست نداشتم و انکار میکردم چون فکر میکردم در آینده با بهبود شرایطم ابراز این نیاز و رسیدن به آن برایم دست یافتنی خواهد بود. بعدها تلاشم رو در جهت بی اعتنایی  متمرکز کرده بودم اما باز هم تاثیر آنچنانی نداشت و بالاخره هم در کار و هم در درس افت داشتم. واقعا نمیشه با طبیعت مبارزه کرد.
من جوابم رو از شما گرفتم و تشکر میکنم ازتون اما به عنوان دردل باید بگم با وجود تمام مشکلاتم همیشه تلاش کردم و با قدرت منطقم سعی کردم راهی رو برای بهبود زندگیم پیدا کنم و امیدوارانه ادامه بدم اما اشتباه روی اشتباه به خاطر بی تجربه گی و عدم داشتن همراه فکری من رو واقعا خسته و نا امید کرده.
قطعا آنچه که من رو به سمت اضطراب کشونده ترس از آینده ی مبهمی هست که دارم چون واقعا احساس میکنم هیچ تسلطی بهش ندارم و حرف مردم و دیدن کمبودهام نسبت به دیگران دلهره ی عمیقی رو در قلبم ایجاد کرده. متاسفانه هنوز هم که هنوزه نیازمند تحسین دیگران هستم و افرادی رو در نزدیکترین اطرافیانم دارم که همیشه نقص و عیب های من رو چنان محکم تو صورتم میکوبند که کاملا گیج میشم و اتفاقا همیشه منتظر کوچکترین تعریف از دهان این افراد هستم. فکر میکنم منبع ترس های من شکست در مقابل حرف این افراد و اثبات بی لیاقتی هایم هست هر چند بارها به این نتیجه رسیده ام که راست میگویند و من واقعا اونچه که فکر میکنم نیستم و محکومم به ادامه ی زندگی در شرایطی که نمیخواهم و من رو چه به داشتن هدف!!! در تلاشم که تغییر دهم تمام آنچه را که آزارم می دهد اما گویا مشکل اصلی اینجاست که من نمی دانم چه چیزی را باید همون طور که هست بپذیرم و چه چیز را با تمام وجودم قبول نکنم و تلاش کنم که بهبودش دهم مثل همین نیاز طبیعی جنسی. اگر قرار باشد ازدواج کنم به خاطر مجموع شرایطم باید مثل مادر و  مادربزرگ هایم زندگی کنم و تنها معنی من به عنوان زن دستگاه تولید بچه باشد!!! تنها موفقیت یک زن داشتن بچه است و شوهر!! نه تحصیل و کار یا حتی انسان بودن. که این دیدگاه تحقیرآمیز باعث میشه از خودم به عنوان یک دختر فرار کنم این روزها گاهی از خودم میپرسم چه دلیلی داشت سالها برای تحصیل تلاش کنم؟چه چیز از تلاش هایم عاید من شد جز بی خوابی شبانه و مشتی پول که یک آرایشگر بی سواد چندین مشت از ان را دارد!! و به علاوه کلا در زندگی اش هیچ حسرتی هم ندارد!!! چون واقعا معنی حسرت را نمیداند!!.وقتی دختری با نصف سن من ازدواج میکند و راضی است از زندگی اش و اونقدر شاد است که من به اصطلاح تحصیل کرده!!! باید سرکوفتش را بشنوم در حالی که اونچه را که من میدانم و در دانشگاه عمرم را بابتش گذاشته ام از مخیله اش هم نمیگذرد چون نیازی ندارد، چرا من اصلا به فرهنگ خانواده و جامعه ام توجه نکردم و این راه را انتخاب کردم؟
کاش میتونستم با یک ازدواج خوب که خودم در انتخابش نقش داشتم به زندگی این روزهایم رنگ دهم اما آیا این انصاف است که هیچ اختیاری در سرنوشتت نداشته باشی و مجبور باشی بین بدبختی و بدبختی بیشتر تلاش کنی که بدبخت تر نباشی ؟؟؟؟؟
ممنون بابت اینکه دردل های من رو خواندید.

---

این دیدگاه به دلیل غیرعلمی بودن با اجازه مدیریت حذف گردید

Answer 4

سلام و درود

از محبت شما سپاسگزارم و برایتان آرزوی خیر و خوبی دارم.

اندکی صبر سحر نزدیک است. امید نصف زندگیست و تدبیر نیم دیگر آن.

آینده پیش روی شماست. پس آستین ها را بالا بزنید و تصویری را که دوست دارید برای آینده تان نقاشی کنید.

تندرست و عزتمند باشید

---

دکتری تخصصی روان شناسی
مرکز مشاوره راه فردا
تلفن تماس :021-88370598 021-88561758

Comments

هنگامی که صحبت از یک سایت مشاوره وروان شناسی میشود  انتظار هست که مبنی پاسخ ها به کسانی که بهر جهت به مشکلی برخورد کرده اند  هم علمی باشد وعلم عبارت است از راهنمایی در حزییات قابل انجام  یعنی عبارت کلی مانند  انشاالله و... باید مدیرت نمودن .. امثالهم در کجای علم روان شناسی است ؟ وامروز که برخلاف گذشته فرهنگ مشاوره در حال اعتمادکردن است بهتر نیست که این اعتماد را با درک پرسش کننده ونیز پاسخ رهبردی وکار بردی پاسخ داد؟ واما دوست گرامی موضوع خود ارضایی که در همه جوامع دیده شده در بدو امر نه تنها  گناه ویا بیماری نیست بلکه در نوع خودش یک عمل کاملا طبیعی است که کودک ویا نوجوان به دلیل لذتی که در امن خودش می برد انرا دامه میدهد ودر ابتدا مطلقا نگاه جنسی به ان ندارد  ولی شیوه برخورد فرهنگ وخانواده ها  وبلطبع ناخود اگاه خود فرد میتواند این موضوع را به عادت مبدل نماید که انگاه به عادتی نا پسند  مبدل میشود واز جهت ذهنی نیز بر رابطه جنسی طبیعی هم موثر میشود . در خصوص مورد شما ریشه را در علت استرس ویا خود ازاری باید جست وگرنه خود ارضایی بهانه ای است برای تشدید همان  اضطراب ومیل به اذار دیدن خودتان

---

سلام
با توجه به مشکلاتی که من خودم هم با ان میجنگم مشکل وسواس فکری و عملی است وسواس فکری موجب استرس و اضطراب میشود و متاسفانه بیشتر افراد در کل همه برای رهایی از وسواس به سمت خود ارضایی میروند که همان وسواس فکری تبدیل به وسواس عملی میشود. به عنوان مثال ترس از باکتری وسواس فکری است که موجب استرس هست و ۴ بار در روز حمام کردن از استرس فوبیای میکروب میکاهد. علت خود ارضایی هم تشابه با مثال ما دارد. ممکن است شما فکر جنسی یا وسواس جنسی داشته باشید و برای رهایی از استرس آن خود ارضایی کنید.فکر کردن به غیبت دیگران آن هم با احتمالات نوعی وسواس فکری است که حتما باید درمان شود علائم وسواس فکری برای اشخاص متفاوت است ولی کلیات مسله این است که روزانه به موضوعی بارها و ناخودآگاه به آن فکر کنید می باشد