برخورد باخانواده همسر

375 بازدید
سوال شده آبان 11, 1394 در ازدواج و طلاق توسط بی نام
با سلام وخسته نباشید.من خانومی هستم 26ساله تحصیلاتم لیسانس.حدود 7 ماه هست که ازدواج کردم ومراسم عقد وعروسیم همزمان یک شب بود.همسرم 3ماه بعد ازدواج بخاطر کارش به شهر دیگه رفت والان من درشهر خودمون طبقه فوقانی منزل پدرشوهرم زندگی میکنم.زمانی که همسرم برای کارش رفت من از همون روز بیشتر به خانه مادرم میرفتم واونجا میموندم وهراز گاهی به خونه خودم ومادرشوهرم اینا سرمیزدم.متاسفانه چون جو خانواده شوهرم دوست نداشتم خیلی کمتر میومدم چون خیلی سختم بود.خانوادم به من گفتن ما از اینکه بخوای پیشمون بمونی مشکلی نداریم فقط ناراحت این هسیم که سرگردان هستی و مشخص نیس تا کی این وضعیت باشه بنظرما به خونه خودت برو حتی اگه مادرشوهر گفت بیا پایین و.... بگو میخوام خونه خودم باشم راحت باشم و....من کاملا باحرفشون موافق بودم ودیدم که اره خودم سختمه دیگه مدتی هس کمتر منزل مادرم میروم در حد یک ساعت ولی وقتی به خانه خودم می آیم مادر شوهر وخواهرشوهر میگن بیا پایین تنها نمون .یا موقع خواب میکن بالا نخواب سخته میترسی درصورتی که من نمیترسم ودوست دارم تنها باشم از زندگیم لذت ببرم وزندگی کنم نمیتونم اونا رو قانع کنم خیلی کم پیش میاد بتونم قانعشون کنم که نه من نمیترسم دوس دارم تنها باشم.اصلا نمیتونم حرفم رو بهشون بزنم بگم معلوم نیس که تاکی وضعیت ایجور باشه تا منم بر پیش شوهرم شاید طول بکشه پس بذارید اوجوری که میخوام زندگی کنم.ولی خب دیگه کل روز من میش خانواده شوهرم هستم اگه بخوام برم بیرون از خونه خیلی سختمه که بهشون بگم میخوام برم بیرون یا هرکاری میخوام بکنم.خیلی خودم میخورم تا بگم اخرشم با ترس واسترس.یا اینکه اگه مادرشوهرم چیزی میگه نمیتونم حتی باخنده جواب بدم.یا از خودم دفاع کنم.بعضی از حرکات مادرشوهرم خیلی من وآزار میده جوری که بعضی وقتی گریه میکنم.به بعضی چیزا حساسم.خیلی زود ناراحت میشم ودلم میگیره.درحال حاضر هم از نظر مالی وضعیتمون جوری نیس که بخوایم برای زندگی به محل کار همسرم برویم.ممنون میشم اگه من وراهنمایی کنید.
دارای دیدگاه آبان 12, 1394 توسط sangesaboor
سلام دوست عزیز. شما راجب خونواده ی همسرتون اطلاعات کمی دادید. منطورتون از اینکه بعضی رفتارهاشون آزارتون میده چیه؟ چه رفتاری مثلا؟ میدونید بعضی وقتا بعضی رفتارها و حرکات از روی بدجنسی هست ولی گاهی اینطور نیست و ممکنه برداشت شما اون هم در شرایطی که همسرتون ازتون دورن و کمی ناراحتی دارید باشه. در این صورت کاری ک میتونید برای بهبود شرایط انجام بدید فرق میکنه

1 پاسخ

پاسخ داده شده آبان 13, 1394 توسط سیداحمدمرتضوی
سلام

برداشت های ما از دیگران ذهنیت ما ها است نه آنچه که اون ها فکر می کنند. مگر اینکه از هم سوال کنیم تا مطمئن شویم یا بفهمیم خواسته ی اون ها همان است که ما فکر می کنیم. و این با این دو سوال حل می شود .

1/در مقابل خواسته ی اون ها بیان کنیم ببینید من درست دریافت کردم مقصود شما این بود و خواسته ی آنها را برای آنها بیان کنید . و بعد از تایید اگر موافق یا مخالف هستید . یا اگر می توانید یا نمی توانید انجام دهید واقعا بیان کنید براشون. من مخالفم / من موافقم / من نمی تونم انجام بدهم / من می توانم انجام بدهم.

2 / در مقابل خواسته ی خودتون بپرسید میشه بیان کنید من چی گفتم/ یا میشه خواسته ی من رو شما دوباره بیان کنید.

معمولا ما خواسته طرف مقابل و یا طرف مقابل خواسته ی ما را با ذهنیت خود دریافت می کند. و این زمینه ی آسیب های جدی را به وجود می آورد.

شاداب و سربلند باشید

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شماره تلفن : 09121312713 , 22878323
شنبه و دوشنبه 10 صبح الی 19 خیابان شریعتی بالاتر از میرداماد بعد ازپمب بنزین ، نرسیده به ظفر ،کوچه ی امانی ، پلاک 2 ، طبقه 5 واحد 9 ، مرکز مشاوره ی راه سبز
دارای دیدگاه آذر 11, 1394 توسط بی نام
با سلام.حرفای شما کاملا درسته.
الان من مشکلاتی داره واسم پیش میاد از جمله اینکه چن مدت پیش شوهرم از مرخصی امده بود مادرشوهرم کاری کرد این مرخصی از جون ما زهر بشه.9ماه پیش که ماعروسی کردیم من جهزیم که اوردم تمام وسایلا وعکسای اتاق مجردیم باخورم اوردم ودوباره عکسا گذاشتم .چن مدت پیش مادر شوهرم وبرادر شوهرم اومدن بالا که مدل بخچال تی وی بپرسن وبرادر شوهرم ببینه.خلاصه من عکس پدرم که فوته شده باچن تا عکس دیگه تو سالنم بود.حتی عکس پدر شوهر ومادرشوهرم بود.خلاصه روز عروسی مادر شوهرم یه عکس از خودش و پدرشوهرم گداشته بود تو اتاق من حتی از روز عروسی به روخودم نیاوردم که جرا این کار کرده.تا اینکه چن روز پیش هی به شوهرم میگفت عکس بیار
تا اینکه سرعکس بحثمون شد گفتم خودشون بدون اجازه اوردن حالا هم میگن بیار خودشون بیان بگیرن.خلاصه یکی دوهمون شد تا اینکه ازپایین صدا زدن بحث کشید به طبقه پایین عکس بردم گفتم چیه چرا بخاطر عکس ازامش پسر خودت میگیری خلاصه بهم گفت میتونی عکس خانواده خودت بذاری جلودید ولی عکس ما تو اتاق قایم کنی.گفتم مگه من گذاشتم خودتون گداشتین.گفت تو باید بوده روز عروسی میگفتی میاوردیم بالا نگفتی خودمون اوردیم .گفتم شمالباس شوهر من بهد عروسی دادین هیچی ندادینش حالا ایجور مادر شوهرم بهم میگه تو عکس بچه 2ساله گذاشتی احترام ما نداشتی عکسمون بذلری جلو دید رفتم قاب اوردم ممیگم عکس شماهم هس میگه اینم چون خودت کنارمون بودی گذاشتی درصورتی که من تو این چیزام نیسم.یا بهم میگه میوه برات میارم بشقاب خخودت میشوری ولی مال من نمیبری درصورتی که اگه خورده باشه میبرم.یابهم میگه من جارو میرنم توقع داره من کاراش کنم.خودتون قضاوت کنین ایا کارای خونه مادرشوهر وظیفه منه؟؟من واقعا شوهرم دوست دارم حاضر نیسم بخاطر خانوادش از دستش بدم.کمکم کنید
دارای دیدگاه آذر 13, 1394 توسط سیداحمدمرتضوی
سلام برای فهم بهتر باید تلفنی تماس بگیرید.

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شماره تلفن : 09121312713 , 22878323
شنبه و دوشنبه 10 صبح الی 19 خیابان شریعتی بالاتر از میرداماد بعد ازپمب بنزین ، نرسیده به ظفر ،کوچه ی امانی ، پلاک 2 ، طبقه 5 واحد 9 ، مرکز مشاوره ی راه سبز
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...