عذاب وجدان

474 بازدید
سوال شده مهر 21, 1394 در ازدواج و طلاق توسط بی نام
سلام خسته نباشید من خانمی بیست ساله هستم که یک دختر دو ساله هم دارم. خودم و شوهرم بسیار مذهبی و عاشق همدیگه هستیم.مشکل من برادر شوهرم هست که چند سالی از شوهرم بزرگ تر است و متاسفانه با خانمش خیلی مشکل دارد .مشکل از خانمش هست که رفتار های بد زیادی دارد و لی خودش خیلی مرد خوب و صبور و موفق البته مغروری  هست و از کسی زیاد تعریف نمی کند اماخیلی دلش می خواهد خانمش مثل من باشد این را در چند مورد مستقیم و غیر مستقیم گفته است  چون تو فامیل از نظر اخلاق و هنر ...خیلی خوب هستم و این طور که میگن نسبت به سنم فهمیده تر هستم همه ازم تعریف می کنند اما مشکل من این است که هر بار برادر شوهرم را می بینم احساس عجیبی دارم دوست دارم جلب توجه کنم اما از این کار خیلی بدم می اید و با مرد ها اصلا ویا در حد ضرورت صحبت می کنم .مدام افکار گونا گونی تو ذهنم هست و دوست دارم او راببینم اما هر جا که هر دو باشیم حس بدی دارم و عذاب وجدان دارم اما کنترل افکارم دست خودم نیست و هر چیزی بهانه فکر کردن به او می شود در صورتی که اصلا راضی نیستم و حتی فکرهای ناخوداگاهم را خیانت به شوهرم می دانم .تا حد امکان رفت و امدم را کم کرده ام و خانمش هم چند باری صحبت و نصیحت کردم تا سر عقل بیاید اما فایده نداشته است الان هم با خانمش رابطه خوبی ندارم یعنی هیچ کس ندارد چون خیلی دیگران را ازار می دهد. خیلی دلسوز هستم و شاید این فکر ها هم برای همین است البته از نظر خصوصیت اخلاقی به هم شبیه هستیم یا به قول شوهرم اگر من مرد بودم حتما مث برادرش ادم موفقی می شدم اما به خاطر همین افکار افسردگی گرفتم و از خودم بدم میاد چون شوهرم را خیلی دوست دارم و هیچ مشکلی با هم نداریم .کمکم کنید چه کار باید بکنم
دارای دیدگاه مهر 22, 1394 توسط مریم
سلام دوست عزیز
اینکه یک مرد از شما تعریف کرده و حس خوبی رو در شما نسبت به وی که میگید با اینکه مغروره و از کسی تعریف نمیکنه اما از شما تعریف کرده ایجاد کرده و براتون خوشایند امده با توجه به سنتون دور از ذهن هم نیست. اما یادتون باشه اگه اون مرده واقعا خوبی بود هرگز همسرشو با زن دیگه ای مقایسه نمیکرد. اگه این رفتارو همسر خودت داشت چه حالی داشتی؟ اگر همسرش مشکلی داره حلش راهی داره که باید بدنبالش باشه.
اینو یادت باشه مرد شایسته به حریم زندگیش و همسرش احترام میذاره و مسائل زندگی و همسرشو جایی بازگو نمیکنه و همسرشو با کسی مقایسه نمیکنه. هیچ رابطه ی بدی یک طرفه خراب نمیشه فقط درصد خطای دو طرف کم یا زیاد هست. توی اون رابطه هم هردو مقصرن بی تردید.
خوبی های همسرتو یادداشت کن و تا 1 هفته روزی 2بار و بعد روزی 1بار بخونشون. خوشحال باش که مردی شایسته و مومن داری.
دارای دیدگاه مهر 23, 1394 توسط بی نام
حرف شما صحیح است اما همه فامیل از دست خانمش به امان امده اند و با اینکه برادر شوهرم تا حد امکان پنهان کاری می کند اما خانمش باز قابل پوشش نیست .البته برادر شوهرم نیت بدی ندارد اما من شاید بد فکر می کنم و مدام با خودم درگیرم دوست دارم اصلا به این موضوع فکر نکنم اما ناممکن است...من تا به حال با وجود توانایی هام اصلا اهل خودنمایی نبودم و نیستم و شوهرم را تاپای جان دوست دارم و از زندگیم راضیم تنها همین افکار بیهوده تمام ارامشم را از بین برده به طوری که حتی شب ها از عذاب وجدان خوابم نمی برد .من چه طور باید از این احساس و افکار خلاص بشم؟

1 پاسخ

پاسخ داده شده مهر 23, 1394 توسط Mitra Hasanzadeh

سلام حسی که دارید تجربه می‌کنید به نظر میاد حس خوشایندیست براتون و با جنسیت زنانتون تطبیق داره مهم مدیریت این حس هست .میفرمائید همسرتون رو دوست دارید و اعتماد ایشون به شما و عشق به هم دارید  .اینکه تو این لحظه حس موفق بودن دارید بخشی‌ به دلیل زندگی‌ زناشویی موفقتون هست که نتیجهٔ عشق شما و همسرتون به هم هست همین که خودتون رو دور میکنی‌ خوبه و این که یه جور وسوسه فکری پیدا کردید ذهنتون مربوط به خودتونه و احصأ گنهتن فقط حالتون رو بد میکنه و دوباره به افکارتون میرید و دوباره حالتون بد می‌شه و ادامش منجر به وسواس عملی‌ میشه . عشقی‌ که به همسرتون دارید پر رنگ و می‌تونه این عشق شما رو دور کنه از این احساستون  و قشنگی رابطتون با همسرتون به دلیل تفاوت‌هاتون هست که ایشون از شما تعریف میکنند و برادر ایشون که شبیه به شماست خودشون نیاز به توجه دارند و این موضوع رابطه با همسرشون و هر کسی که تو رابطه باشند رابطشون رو آسیب میزنه. به احساستون نگاه کنید به آرومی و هم زمان همسرتون و عشقتون به همسرو نگاه کنید با چشم بسته و کم کم ذهن شما همسرتون رو انتخاب میکنه و برادرشون از ذهنتون کم رنگ میشن اگه ادامه پیدا کرد با روانشناس مراجعه کنید.


کارشناس ارشد روانشناسی
شماره تلفن : 22777430-2
تهران شریعتی . دولت بلوار کاوه ساختمان کیمیا طبقه چهارم مرکز ره سلامت
دارای دیدگاه مهر 24, 1394 توسط بی نام
ممنون حرفاتون خیلی بهم کمک کرد ان شالله که می تونم از پس خودم بر بیام بازم ممنون
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...