تورا خدا کمکم کنید احساس گناه دارم ممکنه خودکش کنم

1,003 بازدید
سوال شده شهریور 5, 1394 در اختلالات روانی توسط حمید
من قبلا  سوال کردم ولی در سایت نمایش داده نشد خواهش می کنم کمکم کنید

باسلام

من حمیدرضا  18 ساله از  اصفهان هستم   ودر رشته کامپیوتر تحصیل می کنم.

من مشکلی که دارم که میتونی من را نابود کنه و از مسیر درست دور کنه  و حتی تا الآن چند بار فکر خودکشی به سرم زده است ولی به لطف خدا تا الآن تونستم به سختی  کنترلش کنم ولی میخواهم به کلی از بین ببرمش  ،چون میدونم در آینده من را دچار مشکل خواهد کرد .ممنون میشم کمک کنید

من از نظر مالی زیاد وضعیت خوبی فعلا ندارم و امکان رفتن به مشاوره ام برایم خیلی کمه برای همین تصمیم گرفتم  مشکلم را با شما در میان بگزارم

 

امیدوارم زیاد بودن متن باعث نشه که شما مشکل من را نخوانید .من بعد از خدا امید به شماست ،امیدوارم که کمکم کنید

 

((احساس گناه))

من با استادی آشنا شدم به نام آقای عباسمنش  که می گفت: ایمان به خدا  نه به ریشه نه به حجاب و....ایمان به خدا یعنی احساس آرامش  و توصیه می کردکه به جایی برسید که خدا ودینی که دارید واعمالی که انجام میدهید  به شما احساس آرامش بدهد واگر اینگونه باشد زندگی سراسر شادی را خواهید داشت.

و همچنین می گفت مهم نیست چه دینی داشته باشید لازمه بهشت رفتن ، 1.ایمان واقعی به خدا 2. اعتقاد به قیامت3.انجام عمل خوبه

این نکته را هم عرض کنم که آقای عباسمنش می گفت برای اینکه  موفق بشید باید باورهایتان  را تغییر بدهید  و برای اینکه اتفاقهای خوب را در زندگی ببینید  براساس قانون جذب شما باید احساس خوبی داشته باشید

من از دینی که دارم (اسلام ،شیعه) کاملا راضی ام و قصد ترک دینم را ندارم ولی چند موضوع  اعتقادی هست که باعث میشه من دیدگاه به دین اسلام عوض بشه و احساس  اجبار وناراحتی داشته باشم.

 

   چند موضوع اصلی که احساس گناه در من ایجاد می کنه عبارتند از:

 

1(((.موسیقی ورقص وشادباش)))

 

من فرد مذهبی هستم و نماز هم میخوانم .از وقتی با آقای عباسمنش آشنا شدم ،دیدگاهم به خدا وزندگی تغییر کرد . و یک جور حس عاشقانه به خدا پییدا کردم که خیلی احساس خوبی به من میداد.من علاقه زیادی به موسیقی و رقص دارم و وقتی دیدگاهم به زندگی و خدا تغییر کرد تصمیم گرفتم که  موسیقی های که گوش میدهم  علاوه برمثبت وشادبودن ،احساس عشقی که به خدا دارم را در من افزایش دهد.زیاد توجه به نوع موسیقی نمی کردم که مثلا سنتی ،مطربه، پاپه ،رپه و.....  و تنها چیزی که برای من مهم بود محتوا شعر وتکست خوانننده   بود.

 تا اینکه شش ماه پیش به طور اتفاقی فهمیدم که  مرجع تقلید خودم(آقای خامنه ای) موسیقی شاد و رقص وشادباش (شاباش) را حرام دانسته وطبق تحقیق که کردم بعضی مراجع حتی کلا موسیقی را حرام  کردند  و می گفتند که هرکسی موسیقی گوش بدهد گناه بسیار زیادی کرده و نماز وروزه اش هم قبول نیس و حتی  یک حدیثی وجود دارد که می گوید هرکسی موسیقی گوش بدهد در قیامت آب مذاب در گوشش می ریزند

خوب این اتفاق باعث شد که من احساس گناه پیدا کنم و دیدگاهم به دین تغییر پیدا کنه . من از شما انتظار ندارم  که بخواهید عوارض گوش دادن به موسیقی را به من بدهید چون تا دلتان بخواهد درموردش تحقیق کردم ولی من به موسیقی  و رقص علاقه خاصی دارم و دوست ندارم ترکش کنم .شاید کمی هم به خاطر فشار اطرافیان باشه ،زیرا در خانواده  و فامیل من موسیقی و رقص خیلی رواج داره  و یادمه وقتی با خانواده ام در مورد این موضوع حرف زدم من را مسخره کردند  ولی مهم تر از همه اینکه من خودم  نمیخواهم ترکش کنم ویادمه حتی یکبار تصمیم گرفتم روی علاقه  ام پا بزارم وموسیقی گوش ندهم و در طول این مدت فشار روانی بدی روی من بود و یه جور احساس اجبار بودن به یک کار  داشتم  ،خب طولی نکشید که من دوباره به موسیقی روی آوردم

با توجه به اینکه این روزا برنامه خندوانه خیلی رواج داره و من شخصا از این برنامه خیلی راضیم وعلاقه  و موسیقی هایی که در این برنامه پخش میشه بنا به گفته ی مراجع حرامه  ،من بیشتر احساس گناه پیدا میکنم

 به گفته ویلیام جیمز:تا وقتی قلب شما نخواهد ،مسلما مغزتان به چیزی اعتقاد پیدا نخواهد کرد.......

به نظر شما چه کنم ؟؟؟

 

 

 

2.(((ریش و تراشیدن ریش )))

یکی از دلایلی که  من  تصمیم گرفتم  این مشکل را باروانشناسان در میان دارم اینکه چون بعضی هاشون  ریش ندارند(البته من قصد هیچ توهینی به کسی ندارم)

به گفته ی خیلی از مراجع تراشیدن ریش حرامه  و  من در اینترنت تحقیق کردم و احادیثی بود که می گفت هرکس ریش نداشته باشد دشمن خدا است ویا مثلا  مسلمان نیست و یا مثلا این حدیث : رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
محاسن (ريش) را از ته زدن يک نوع مثله ( شکنجه و آزار جسم و روح ) است و کسي که خود را از شکنجه و اذيت کند لعنت خداوند بر او باد .

من خودم شخصا علاقه ای ندارم  به ریش بلند گزاشتن  وبرای خودم هم  زیاد مهم نیست که چه عذابی در آخرت در این مورد می کشم چون به عشقی که به خدا میخواستم رسیدم  ولی  نمیدونم چرا در مورد این موضوع احساس گناه پیداکردم

من از شما سوال دارم ! من این را میدونم  که ایمان نه به ریشه ،نه به چادر و.....  و نمیخواهم  بگم که شما چون  ریش ندارید آدم بدی هستید ولی من دوست ندارم از روی اجبار وترس به دینم عمل کنم واگر این اتفاق بیافتد من فکرنکنم آن احساس خوبی که من به خدا ودینم داشتم در من باقی بمونه

با توجه که شما ریش ندارید  میخواستم بدونم  شما از چه مکانیزمی استفاده می کنید که احساس گناه نداشته باشید؟؟؟

 

3. (((دین های دیگر)))

من وقتی حرفهای آقای عباسمنش را گوش میدهم انرژی می گیرم و احساس خوبی به زندگی پیدا میکنم

در یکی از کلیپ هاشون آقای عباسمنش عرض کردند که  مهم نیست که چه دینی داشته باشید مهم اینه که  ایمان به خدا ،معاد ،کارهای خوب  کرده باشید و به بهشت میروید

من ازآقای استاد الهه قمشه ای که مترجم قرآن هم هست و محبوبیت زیادی در بین مردم دارد  این موضوع را جویا شدم ودیدم که ایشان هم دقیقا همین دیدگاه را دارند

ولی وقتی در اینترنت سرچ کردم وحتی از چند روحانی ویکی از مراجع هم پرسیدم  به نتیجه رسیدم  که این دیدگاه را دارند که  اگر مسلمان باشید به بشهت می روید وبقیه دینها پزیرفته نیست

خوب این یک تضاد درمن ایجاد کرد که چطور ممکنه ؟؟؟ آیا خدا بین بندگانش فرق می گزارد ؟چطور ممکنه کسی در یک کشور غیر اسلامی  به دنیا بییاید  و با کسی کی در یک کشور اسلامی به دنیا آمده  برابر باشند چون محدودیتهایی از نظر فرهنگ ،ارزش و... وجود دارد که شاید بعضی ها نتوانند به اسلام روی بیاورند

وآیا کسی که یک فرد خوبی است ولی غیر مسلمان هست با کسی که فردی بدی است ومسلمان هست برابر باشند؟؟

خب این موضوع دوباره احساس گناه در من ایجاد کرد

به نظر شما چه کنم ؟؟من اصلا دوست ندارم که این مشکل را بایک فرد روحانی یا مذهبی  درمیان بگزارم چون فکر می کنم آن هم ارزشها وباورهای خودشان  وسخنان همان روحانی ها میخواهند به من تحمیل کنند

4 .((( عشق به خدا یا عشق به بنده )))

من  عاشق دختری  شدم وعلاقه خیلی زیادی بهش دارم  ولی یک موضوع احساس عشق را در من به کلی از بین می برد

اینکه فکر می کنم ارزشهای من با او تفاوت داشته باشد  و شاید آن من را دوست نداشته باشم

ومهم تر از همه اینکه فکر می کنم اگر عاشق دختری باشم ،عشقی که به خدا داشتم از بین می رود  و من دوباره دوچار احساس گناه می شودم

به نظر شما چکار کنم؟؟؟

5.((شک وتردید))

من تازگی ها به همه چیز شک می کنم به خدا وقران  و حتی حرفهای اقای عباسمنش و...........

دارم از عذاب میمیرم کمک کنید

6.(( وسواس))

من کمی هم وسواس دارم  در مورد مساعل دینی مثل نجاست و غسل و وضو و...

قبلا دچار وسواس شده بودم ولی ترکش کردم تا اینکه دوباره به سراغم اومده وداره دوباره قدرت میگیره

 

در اخر اگر توصیه ای وتمرینی وکتابی در مورد این موضوع هست برای من بنویسید من  وضعیت مالی خوبی ندارم و نمیتونم به روانشناس مراجعه  کنم  تورا خدا کمکم کنید زندگی خیلی برایم سیاه وتاریک شده   دلم میخواد بمیرم

 

من ایمیل را نوشتم  اگر پیشنهادی دارید به ایمیلم بفرستید اگر هم لازم باشه میتونم شما ره تلفتم را هم بزارم

hamidhrt77@yahoo.com
دارای دیدگاه شهریور 7, 1394 توسط یک دوست
من فکر میکنم شما دچار افراط شده اید و از اعتدال خارج شده اید در هر زمینه ای هرچقدرهم مثبت حتی دینداری که افراط کنید خودتان را از بین برده اید....به اعتقادات مذهبی تان احترام می گذارم ولی حداقل خ از مسایل را هم با منطق منطبق فرمایید
دارای دیدگاه شهریور 8, 1394 توسط توصيه هاي مادرانه
به نظر من شما به همه چيز خيلي موشكافانه نگاه مي كنيد واين به همان مشكل وسواس شما برمي گردد دين واحكام دين راخداي رحمان ورحيم براي بهتر شدن زندگي فرستاد براي مثال اعراب جاهل دختران را زنده به گور مي كردند وجهالتهايي ازاين قبيل پيامبر ما ارزش قائل شدن براي دختر رابه انها اموخت حالا شما موسيقي فيلم  وتراشيدن ريش وچيزهايي ازاين قبيل را كه هيچ ضرري براي كسي ندارد را گناه تلقي مي كنيد وخود را با اين افكار مخرب مريض مي كنيد وفكر مي كنيد ثواب مي كنيد خداوند انقدر مهر بان است كه اگر كسي كه بيمار است روزه بگيرد را نه تنها برايش ثوابي حساب نمي كند بلكه گناهكار مي داند چون به خودش آسيب رسانده اون وقت شما به جاي فكر كردن به درس ومفيد بودن براي جامعه وكارهاي خوب ديگر اجازه ورود افكار منفي را به خود مي دهيد امام علي ( ع)  به والدين مي فرمايند : فرزندانتان راهمگام با زمان انها بزرگ كنيد نه طبق زمان خودتان        ، حالا شما مي خواهيد با افكار بيهوده عمر گران مايه وجواني خود را هدر دهيد . سوره ناس را هر روز صبح بخوانيد واز خداوند بخواهيد از وسوسه هاي شياطين  دور بمانيد . واين را بدانيد كه هركاري وحرفي و كلا هرچيزي كه به خود وخلق خدا ضرر برسونه حرام است وگناه محسوب ميشود هر صبح با لبخند زدن وسپاس از خداوند مهربان وافكار مثبت روز خود آغاز كنيد دوران جواني خود را سن ١٨ سالگي بهترين سن انسان محسوب ميشه وديگه هيچوقت بر نمي گرده سعي كنيد با با دوستان خوب وسالم اوقات خوشي براي خود رقم بزنيد اگر اين كار را كنيد مطمئن باشيد خدا را از خود راضي نگه مي داريد   .... خيرالامور اوسطه  : در همه كار ها ميانه رو باشيد

1 پاسخ

پاسخ داده شده شهریور 8, 1394 توسط madani
با سلام

 شما فرمودين كه قبلا دچار وسواس بوديد و كنترلش كرديد. بايد به شما بگويم با اين توضيحاتي كه دادين مشخص است كه  همين الان در گير اختلال وسواس و آن هم از نوع مذهبي هستيد. اين موضوعات و مسائلي كه با اين نحو به شما هجوم آورده اند نوعي وسواس هستند.

درمان اين اختلال بصورت نوشتاري و اينترنتي اگر نگوييم غير ممكن ، بسيار دشوار است. توصيه مي شود كتاب چيرگي بر وسواس در 10 گام انتشارات ارجمند ترجمه فاطمه قديري را تهيه و مطالعه بفرماييد. اين كار اگر به درمان شما منجر نشود حتما درك و بينش جديدي نسبت به مشكلتان و راه غلبه بر آن به شما مي دهد.

براي درمان استفاده از دارو علاوه بر رواندرماني بهترين اثر بخشي را خواهد داد. با توجه به افكار خودكشي كه اشاره كرديد حتما نزد  متخصص برويد در اسرع وقت و حتما اين موضوع را با يك والد يا دوست صميمي كه با او بسيار راحت هستيد در ميان بگذاريد.

موفق باشيد.

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شماره تلفن : 09107622133-77957732
نارمك -خيابان سمنگان-كلنيك عصر اميد زندگي
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...