سردر گمی برای رسیدن به کسی که دوسش دارم

663 بازدید
سوال شده مرداد 10, 1394 در ازدواج و طلاق توسط محمد رضا
سلام...من پسری 28ساله ..دارای مدرک تحصیلی لیسانس هستم...تقریبا 4سال پیش با دختر خانمی 5سال از خودم کوچکتر آشنا شدم...رفتاراشو دوست داشتم...و عاشقش شدم...اونم خوب تو این چند سال واقعا منو دوست داشت..اما به مراتب صبور تر و بی اعتناتر بود بطوری که دقیقا بالای هشتاد درصد من دنبال اون بودم...احساس من این بود که اون بیشتر تو خودش میریخت و شایدم دلیل دبگه ای داشت...سرباز بودم...بهش گفتم بیام خاستگاری گفت  بزار سربازیت تموم شه...سربازیم تموم شد گفت کار..کار و جور کردم..اما مادرش از مادر من خواست به منزلشون بره و گفت اگر شرایط مارو میپذیرید بیایید خاستگاری..مادر منم گفت شرایط ما دسته آقایونه ...انقدر وقت تلف کردن که بلاخره رفتیم خاستگاری...خاستگاری هم برای خودش داستانی بود ما بهترین چیز هارو گرفتیم اما اونها واقعا ن فرهنگ رفتاریشون درست بود ن پذیراییشون..دقیقا انگار ما مهمان ناخوانده بودیم...پدرشم مشکوک به اعتیاد بود...اون چیزی که از خانوادش گفته بود واقعا اون نبود...مثلا به من میگفت بابام کوه میره...البته خود دختر هم توقعاتی داشت که به نظر ما نامتعارف بود مثلا میگفت من با مادر شوهر زندگی نمیکنم...خونه پایین تر نمیرم...آپارتمان کوچیک باشه اما مستاجر نباشم و از این قبیل حرفا....از خاستگاری الان یکسال گذشته...چند  روز شدید تو فکرش بودم...تا به مادرش زنگ زدم..مادرش بهم گفت شیرینی خوردس...با خودشم حرف زدم گفت عقد نکردم...من نمیخام رابطه کسیو بهم بزنم اما واقعیت داغون شدم...دوسش دارم بخاطر نجابتش هرچی بود هرز نبود...خبا کسی دیگه نمیتونم رابطه برقرار کنم...فقط از عطر رفتار اون خوشم میاد ...واقعا صداش بهم آرامش میده ...حتی اذیت کردناش...حالا به نظر شما من باید چیکار کنم..؟ البته معلوم نیست قضیه شیرینی خوردنش راست باشه یا اینکه صد در صد باشه..متشکر

2 پاسخ

پاسخ داده شده مرداد 10, 1394 توسط madani
باسلام

ببينيد دوست عزيز توي اين دنياي بزرگ يه سري مسائلي هست كه از كنترل ما خارجه. مثل جواب مثبت كسي كه ازش خواستگاري كرديم. ما روي نظر ديگران كنترل خيلي كم و يا اصلا كنترل نداريم ما مي توانيم تقاضايمان را بيان كنيم و با صداقت كاري كنيم تا نظر مساعد طرف مقابل راجلب كنيم. ولي در نهايت بايد منتظر جواب اون بمونيم.

شما به خواستگاري اين دختر رفتيد و موارد اختلاف نظر و يا سليقه وجود داشت. آيا مي توانستيد تمام اين موارد را برآورده كنيد؟ حتي استنباط من ازصحبت هايتان نيز اين است كه در اين رابطه شما مشتاق تر بوده ايد. در صورتيكه يك عشق و زندگي پايدار در صورتي اتفاق مي افتد كه دوجانبه باشد.

به هر حال اگر ايشان واقعا كس ديگري را انتخاب كرده اند و شما هر چه بيشتر ايشان را دوست داشته ايد  پسنديده است كه بيشتر به انتخاب ايشان احترام بگذاريد هرچند كه مي دانم  انتخابش باب ميل شما نيست.

فرض كنيد اتفاقي عكس اين مي افتاد و دختري از شما بسيار خوشش مي آمد و مشتاق ازدواج با شما بود ولي شما شرايط بهتري را خواستار بوديد. آيا شما به صرف علاقه  طرف مقابلتان  به او بله مي گفتيد؟ احتمالا  اينطور نيست.

اميدوارم  كه راهنمايي تان كرده باشم و موفق و پيروز باشيد.

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شماره تلفن : 09107622133-77957732
نارمك -خيابان سمنگان-كلنيك عصر اميد زندگي
دارای دیدگاه مرداد 10, 1394 توسط بی نام
ن دقیقا بر عکس تو مجلس خاستگاری پدر و مادر من قبول نکردن ...یعنی اگه رو مهر 100تا قبول میکردیم کار تموم بود ...اما چون سطح خانوادشون پایین بود بابای من و مامانم گفتن 14تا...بعدشم گفتن 14تام ارزش نداره...اما حالا که مادرم دید خیلی دوسش دارم گفت اگه با 14تا حاضر شدن برو جلو...پا خودت
پاسخ داده شده مرداد 10, 1394 توسط madani
الان نكته اي كه هست اينه كه شما بايد بدونيد موضوع شيريني خوردن ايشان واقعيت داره يانه؟

اگه واقعيت داره بايد دنبال كس ديگري بروي.

در مورد مهريه هم بايد بدونيد كه ميزان آن در خانواده ها  بصورت عرف در آمده است. آيا اين عرف در خانواده شما 14 عدد است ؟ يعني مادرتان براي خواهرتان هم همين ميزان را در نظر دارند؟

تازه شما يك طرف قضيه هستيد . طرف مقابل چي ؟ عرف آنها چقدر است؟ چقدر با هم اختلاف داريد؟

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شماره تلفن : 09107622133-77957732
نارمك -خيابان سمنگان-كلنيك عصر اميد زندگي
دارای دیدگاه مرداد 10, 1394 توسط بی نام
چشم...بزارید کامل بفهمم بعد اصلا باید حضوری بیام...
دارای دیدگاه مرداد 12, 1394 توسط مهدی
با سلام عزیزم این طبیعت هر انسانی وقتی عاشق می شود  کور و کر میشه باید شما هم بیشتر دقت کنید و با درایت کامل با موضوع برخورد کنی چون یک عمر  زندگی را با چشمانی باز شروع کنی من نیز با عشق و عاشقی زندگی را شروع کردم ولی بخاطر همین موضوعات که به نظر خیلی ساده و کوچک هستند   بعد از پنج سال جدا  شدم و اکنون با گذشت ده سال افسوس میخورم که چرا نادانی کردم امیدوارم با صحبت با بزرگترها و مشاوران مشکلتان حل شود,....
دارای دیدگاه مرداد 22, 1394 توسط بی نام
میشه بیشتر توضیح بدی چی شد مهدی جان؟
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...