نیاز عاطفی شدید

Question

سلام .من یه پسر19 ساله و دانشجوی ترم اول دانشگاه فرهنگیان هستم.من مدت زیادی هست که با احساس حقارت و مهم نبودن و دوست نداشتنی بودن از درون به سر می بردم تا اینکه به مشاور مراجعه حضوری کردم و این مشکل تا حدی حل شده و درمان ادامه دارد.این احساس حقارت درونی مانع ایجاد ارتباطات صمیمی و نزدیک با دیگران می شد .چون حس میکردم مهم نیستم ونباید به دیگران نزدیک بشم .چون اونها من و این نزدیکی رو دوست ندارند و میخواهند زود از دست من خلاص بشوند .این موضوع ادامه داشت تا اینکه پنج شش ماه پیش یعنی درست زمانی که تازه وارد زندگی خوابگاهی دانشجویی شدم ، در خوابگاه 12 نفره مان شرایط متفاوتی رو مشاهده کردم.در این خوابگاه پسری که از شهری دیگه آمده بود می آمد و به من توجه نشون می داد و با من صحبت میکرد .این اولین باری بود که حس می کردم کسی داره به منی که حس مهم نبودن دارم ، توجه میکنه .این پسر ظرافت ها و زیبایی خوبی هم دارد.این نزدیکی او حالا به هر دلیلی که او داشت برای کارش ، موجب شد که من هم به او نزدیکتر شده وصمیمی شوم . بعد از حدود یک ماه من و اویی که با هم غریبه بودیم به حد زیادی با هم صمیمی و دوست شدیم .تا حدی که گاهی بچه های دیگه به شوخی میگفتن که مگه شما زن وشوهرید آخه ؟ من در کنار حس مهم نبودنی که همواره داشته ام ، یک نیازی فراتر از این حس نیز همیشه حس میکردم و اون نیاز به دوست داشته شدن و محبت عاطفی و در آغوش کشیده شدن و نوازش شدن از طرف فردی دیگر هست . در واقع نیاز شدید عاطفی دارم . این همه مقدمه ای بود تا سوال اصلی من مطرح بشه.در طول این رابطه صمیمانه که در عمرم تازه دیده بودم ،گاهی در گپ وگفت های بین من ودوستم حالت هایی در غریزه جنسی من ایجاد میشه که نگرانم میکنه چون ممکننه از طرفی منجر به سوء تفاهم بشه و از طرفی هم شاید خدایی نکرده دوستیمون به جاهای دیگه بکشه . البته ذکر این نکته برام جالبه که من هیچگونه تفکر و تخیلی جنسی در مورد این دوستم نه از قبل و نه درحین صحبت کردن باهاش نداشته ام و به طور ناخودآگاه و غیرارادی بود که آلت جنسی من خود به خود در صحبت کردن های زیاد با او بلند میشد و گاهی حتی رطوبتی هم خودبخود بدون فشار و جهش خارج میشد ازش.مشکل درکجا میتونه باشه که این حالت ایجاد میشه و راهکار مقابله با ان چیست ؟ در ضمن من با جنس مخالف هم رابطه دوستانه ای تابحال نداشته ام و ندارم و نمیخواهم داشته باشم . آیا ارتباطات صمیمی و عاطفی با افراد همجنس خودم که تا حدی زیبا و ظریف هستند مثل این دوستم ، میتونه این مشکل رو رفع کنه ؟ من شبکه دوستیم رو تا حدودی دارم گسترش می دم چون اون حس حقارت و مهم نبودن درونی رو تا حدودی با مراجعه حضوری به روانشناسی حل کرده ام و اجازه روابط بیشتر پیدا کرده ام اما در اونها این حد از صمیمت و مهرعاطفی جریان نداره و این حالتها ایجاد نمیشه .این حالت فقط یکبار دیگه در زندگیم رخ داده و اون زمانی بود که یک دختر زییا و ظریفی همچون دوستم ، باما داشت تئاتر کار میکرد و در اونجا وقتی که او از نزدیک با من صحبت میکرد ناخودآگاه بدون این که فکری جنسی کنم آلت من بلند میشد.در ضمن من این دوستم رو به شدت دوست دارم و گاهی دل تنگش میشم و وقتی هم که ترم تموم شد به حدی بغض کرده بودم که یه هویی بار و بندیلم رو جمع کردم و بدون اینکه کسی خبر داشته باشه اومدم برای تعطیلات تابستانی به شهرخودمون .چون نمیتونستم رو در رو خداحافظی کنم .چون اگر این اتفاق رخ می داد من شاید حوصله رفتن به خونه رو دیگه پیدا نمی کردم . البته گاهی رفتارهای بدی هم این دوستم داشت ولی برای من اون صمیمیت تازه پیدا شده در عمرم ، این بدی ها و کمبود های رفتاری او رو پر میکرد.ممنون.

Answer 1

سلام
دوست عزیز با توضیحاتی که دادید دچار وابستگی افراطی هستید که به گفته روانشناسان شخصیت وابسته دارید .در مورد تحریک جنسی طبیعی است و جای نگرانی نیست .نیاز جنسی به صورت طبیعی دارید و در معرض تحریک که قرار بگیرید دچار نعوظ می شوید.سعی کنید از لمس و شوخی های فیزیکی بی مورد بپرهیزید و زمینه تحریک را فراهم نکنید.در مورد کاستن از وابستگی هم ارتباط با روانشناستان را ادامه دهید این کار نیاز به زمان دارد و تغییرات را مشاهده می کنید. رعایت و کسب مهارت در زمینه های زیر هم ارزشمند است، که می توانید از روانشناستان کمک بگیرید:
بیان قاطعانه ی احساسات
بیان قاطعانه ی انتظارات
مهارت درخواست کردن چیست و چگونه می توان از دیگران درخواست کرد؟
چگونه می توان خشم را به شیوه ای سالم ابراز کرد؟
فعالیت بدنی : ورزش کنید-فعالیت بدنی انجام دهید-فعالیت های هنری
تقویت باورهای مذهبی و انجام مناسک عبادی و...

موفق و سلامت باشید

---

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی

Comments

سلام

کاش منم همچین دوستی را در زندگیم داشتم ...
(نه به خاطر انحراف و یا غیره)
بخاطر همون دلمون و محبت بین دوستیش
ای خدا .....