مشکل اخلاقی

291 بازدید
سوال شده خرداد 15, 1394 در ارتباط توسط سعید
سلام. بنده پسری 24 ساله فارغ التحصیل مهندسی هستم.3 سال هست که با دختر خانمی که 4 سال از بنده بزرگتر و فارغ التحصیل ارشد روانشناسی عمومی هستند در ارتباط نزدیک هستم. هدف بنده ازدواج است و نگاه آینده نگرانه ای نسبت به رابطم دارم. ایشون اما خیلی آزادانه فکر میکنند طوری که فکر میکنم قید و بندی برای خود قاءل نیستند. خیلی بحث بینمون پیش آمده اما چون همدیگه رو دوست داریم کنار اومدیم. ایشون از نظر احساسی به فرد دیگه ای فکر نمیکنن ولی بنده رو هم همیشه در لبه تردید میذارن... طوری که به عنوان مرد احساس میکنم نقش اصلیم رو در رابطه ایفا نمیکنم.گاهی پیش آمده 2 ماه با حالت قهر به هم فرصت فکر کردن دادیم اما دیدیم اختلافاتمون واقعا چیزی نیست که بابتشون جدا شیم! برای من این رابطه حتی از ازدواج رسمی با ارزشتر و قویتره... معمولا هم من ازش عیب میگیرم و بحث ایجاد میکنم.. چون من قبل ازین رابطه رابطه دیگه ای نداشتم ولی خانمم آدم با تجربه ای هست، اغلب این ظن رو دادم گه من هم یک مورد هستم شاید تو زندگیش جدی نیستم... و این عمیقا من رو آزار میده؛ چون عمیقا دوستش دارم و هر کار که از دستم برمیاد براش انجام میدم. از بزرگتربن چیزهایی که گاها آزارم میده اینه که خانم بدون هیچ ترسی دوست دارن آرادانه با آقایون مثل خانمها ارتباط اجتماعی داشته باشه ... اما خودم قویا ایمان دارم که به من خیانت نمیکنن.
مثلا به عنوان نمونه... یکبار خیلی آرام و دوستانه بهشون گفتم عزیزم در استفاده از اپلیکیشین های ارتباطی تلفن احتیاط کن و رعایت بعضی چیزهارو بکن... همینطور در استفاده از فیس بوک و این چیزها... اما خیلی تند عکس العمل نشون داد که  من حق ندارم اینطور مسایل رو بهش بگم... حتی ممکنه از این حرفش ناراحت بشه، اما غرورش رو نمیشکنه و عذرخواهی نمیکنه.
خیلی وقتها فکر میکنم رابطمون رو جدی نگرفته... و خیلی از مساءل رو به شوخی میگیره... یا شاید اگر هم جدی باشم براش، یک دوستی جدی گذرا!  چیزی که من اصلا نمیخوام... از ابتدا هم باهاش درمیون گذاشتم و همیشه بهش میگم...
نکته ای که هیت اینه که وقتی من و اون فقط باهم هستیم هیچ چیز نمیتونه توجه مارو از همدیگه کم کنه... همین که کمی از هم دور میشیم و کمتر ازهم خبر داریم نگرانیهای من شروع میشه... محافظه کار میشم و تذکرهای پیاپی من شروع میشن... در نتیجه اون خسته میشه و بحث پیش میاد.
من واقعا برای رابطمون زحمت کشیدم، و احساس میکنم با رعایت بعضی چیزها میتونم این مساءل رو برطرف کنم البته بر این باورم که خانمم هم باید بعضی چیزها رو مراعات کنن... اما گیج هستم... لطفا راهنماییم کنید.
سپاسگزارم

1 پاسخ

پاسخ داده شده خرداد 15, 1394 توسط سیداحمدمرتضوی
سلام سعید جان

اولین نکته که خیلی مهم است و باید بدانید و واقعا روی آن تفکر کنید این است که ./ هیچ کس نمی تونه کس دیگر رو تغییر بده تا اون طرف خودش نخواهد . / یعنی اگر فکر می کنی من می تونم برای تو کاری انجام بدهم اشتباهی است و بهترین زمان های عمرم از دست رفته است . من می تون فقط دانش خود م را به تو اضافه کنم و درمقابل ./    (که خیلی خیلی خیلی مهم است) اگر شما تمایل داشته باشی به دانش خودت اضافه کنی آنها را دریافت می کنید و بعد به واسطه ی دانش شما اضافه شده است نگاه شما احساس و رفتار شما تغییر می کند و وقتی نگاه شما تغییر کرد احتمالا در دیگری تغییر ایجاد می کند و اگر تغییر ایجاد نکرد شما آسیب نمی بینید . مثلا در مثال شما که خود بیان کردید با اضافه شدن دانش شما شما محافظه کار نمی شید. موقعی محافظه کار نشدید تذکر های پیاپی شما داده نمی شود . موقعی تذکر های پی یا پی نبود . اون خسته نمی شه و وقتی خسته و کلافه از شما نباشد بحث پیش نمی آید . / و در ثانی اگر یک تذکر دادید و او با همان یک تذکر هم خسته شد و بحث کرد شما ادامه دهنده ی اون نیستید و فکر و دریافت تون به این نیست که به تو توهین شده یا زیر سوال رفتی بلکه ایده ی خودت را بیان کردید و ایشون می تونه موافق باشد و یا نباشد .

اما در صورتی می توانید ناراحت شوید که تک تک مواردی را که برایمان مهم است به اشتراک رسیده باشیم و هردو باهم برای خود تعهد ایجاد کرده باشیم برای رسیدن به یک هدف مشترک به آن پایبند باشیم . /  

در ادامه آنچه خیلی مهم است چون در شرایط رابطه قبل از ازدواج هستید و این برای شما محکم مشخص است و معلوم نیست با بیان شما که طرف مقابل شما هم واقعا همین نظر را دارد یانه . این است که عروسی کنیم درست می شه / بعد رفتیم زیر یک سقف خودم می سازمش / از پدرو مادرم جدا شدم فرق می کنه/ بچه بیاد حل می شه / خونه داشته باشیم/ ماشین باشه/ دکترام را بگیرم/ سر کار برم و...  هیچکدوم از اینها آن تصور که ما داریم با عمل فرق دارد و فقط و فقط شما می تونی در خود تغییر ایجاد کنی آن هم با شرایطی که گفته شد .

نکته ی مهم دیگر حدود 50 مورد را باید شما باهم به توافق برسید و بعد می تونید به عنوان یک زوج در کنار هم زیر یک سقف قرار بگیرید.

و از همه مهمتر اینکه گفتید برای رابطه تون زحمت کشیدید . اگر ملیاردها هزینه کرده باشید و لی در پارامتر های اساسی قبل از آن با تایید نرسیده باشید و به علت وابستگی که در این مدت به وجود آمده وارد ادامه زندگی شوید بدانید شما آسیب را مثل اینکه خورشید زیر ابر است و از تو آسمون حذف نشده / برای خود قرار می دهید و به محض اینکه عروسی کردید یا 6 ماه یک سال و... گذشت خود رو نشون می دهد که آن موقع خیلی سخت تر از الان خواهد بود

در نهایت برای آنچه می خواهید در آینده زمان بگذارید الان زمان بگذارید . باید الان چشم ها را واقعا باز کرد و تظاهر به دیدن نکرد با چشم بسته و فکر کنیم که باز است . یک مثال زنبور عسل را زدم در یکی از سوالات لطفا در صورت تمایل مطالعه فرمایید.

شاداب و سربلند باشید.

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شماره تلفن : 09121312713 , 22878323
شنبه و دوشنبه 10 صبح الی 19 خیابان شریعتی بالاتر از میرداماد بعد ازپمب بنزین ، نرسیده به ظفر ،کوچه ی امانی ، پلاک 2 ، طبقه 5 واحد 9 ، مرکز مشاوره ی راه سبز
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...