خیانت همسر

811 بازدید
سوال شده اردیبهشت 7, 1394 در ارتباط توسط بی نام
زنی هستم 45 ساله و شاغل و صاحب دو دختر من و همسرم روابط عاطفی بسیار بالایی داریم ضمنا من یک نقص عضو خیلی جزئی دارم و همسرم با موافقت من بمدت ده سال هست که با زنی رابطه دارد ولی بتازگی متوجه شده ام با دو نفر دیگر هم ارتباط دارد و پیامهای تلفنی که به همدیگر میدهند کاملا مرا افسرده کرده و نمیدانم چطور با همسرم در مورد این خیانت برخورد کنم از طرفی بچه ها و کاخ آرزوهایشان و از طرفی یک همسر به ظاهر رو راست ولی خائن لطفا راهنمایی کنید.

3 پاسخ

پاسخ داده شده اردیبهشت 7, 1394 توسط سیداحمدمرتضوی

آنچه بسیار مهم است این است که خیانت در خانواده و روابط زوجین بسیار مهم است . اما مهمتر از آن این است که ما خیانت را بشناسیم و بدانیم خیانت چیست ؟ ما بیش از 30 نوع خیانت داریم که در بین زوجین اتفاق می افتد و معنا و مفهوم خیانت می دهد و به کرات آنها را انجام می دهیم و با مفاهیم دیگر خود را مبرا می دانیم. و باید برای دانش افزایی خود قدم برداریم تا دچار قضاوت اشتباه نشویم.

اما مهمتر از همه ی اینها این است که نسبت به موضوعی در مقابل همسر خود می خواهیم صحبت کنیم باید مطمئن شویم مفاهیم از نظر هر دو یکسان است. مثال در مورد خرید نان که بسیار اتفاق می افتد . همسرمان به ما می گوید برای منزل نان بگیرید و شما هوس نان سنگک می کنید و نان سنگک می گیرید موقعی به منزل می رسید همسر شما اعتراض که چرا نان سنگک خریدید من می خواهم سمبوسه درست کنم و با نان سنگک که نمی شود در نتیجه بحث بالا می گیردو...

دراین مورد اگر همسرتان به شما گوش زد می کرد نان لواش بگیرید ، یا شما سوال می کردید نان خاصی مد نظر است هیچ گونه مسئله ای پیش نمی آمد. 

آنچه بسیار برای شما مهم است این است که در ابتدا بدانید هر رفتار و عملی از ما رخ می دهد . آنچه باعث به وجود آمدن آن می شود /یک فکر/ یک خاطره /عوامل بیرونی/ عوامل درونی/ و نوع و شکل آن بستگی به این دارد نیاز بر آورده می شود یا نه. پس بسیار مهم است و نیاز به جلسات روانشناختی دارد.

اما مهمتر اینکه شما باید در ابتدا خود را خوب بشناسید و قبول داشته باشید تا آسیب نبینید و نیاز به حد اقل چند جلسه ی روانشناختی است . آنچه مهم است اگر دانش شما اضافه شود نوع نگاه شما عوض می شود و در نتیجه رفتار شما تغییر می کند و در مقابل رفتار دیگراتن تغییر خواهد کرد و اگر تغییر نکند هم شما آسیب نمی بینید. در خدمتیم

لطفا برای مسائل اساسی زندگی با عجله و هیجانی تصمیم نگیریم و نسبت هایی که به یکدیگر می دهیم را دقت کنیم که موجب فاصله و ایجاد آسیب نشود

خواهشمند است به پاسخ های اینجانب جهت دانش افزایی بیشتر در سوالات دوستان مراجع کنید.


کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
شماره تلفن : 09121312713 , 22878323
شنبه و دوشنبه 10 صبح الی 19 خیابان شریعتی بالاتر از میرداماد بعد ازپمب بنزین ، نرسیده به ظفر ،کوچه ی امانی ، پلاک 2 ، طبقه 5 واحد 9 ، مرکز مشاوره ی راه سبز
پاسخ داده شده اردیبهشت 7, 1394 توسط qasdi
باسلام
در ابتدا باید خدمتتان عرض کنم  شما عنوان نکردید نقص عضو خیلی جزئی چیست و این اصلا دلیل قانع کننده ای برای این موضوع نیست درثانی خودتان این مسیر را برای همسرتان هموار ساخته اید پس:
در ابتدا آرامش خود را حفظ کنید و سریع واکنش نشان ندهید. باید این اجازه را به خود بدهید چند روزی از این مسئله بگذرد و در فرصتی مناسب با همسرتان این موضوع را مطرح کنید، دلایل این اتفاقات را بررسی کنید، علت این رفتار را بیابید و نگاهی به رفتار و عملکردهای خودتان در زندگی مشترک داشته باشید.
 از تصمیم گیری های عجولانه بپرهیزید. بیشتر افراد وقتی با این وضع روبه رو می شوند فورا از طلاق حرف می زنند. بهترین کار این است که بعد از ماجرا، سراغ مشاور بروید و مسائل را حل کنید و یک بازنگری در رابطه تان داشته باشید.
موید باشید

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
تلفن : 88277643-4
بزرگراه جلال بعداز پل گیشا روبروی شعبه بانک کشاورزی پلاک 135 واحد 3 طبقه 2 دوشنبه ها
دارای دیدگاه اردیبهشت 8, 1394 توسط بی نام
نقص عضو من لنگیدن جزئی پا هست ولی همسر من با اینکه خودش پیشقدم برای ازدواج شد گاها این نقص رو برام گوشزد میکنه که من دوست داشتم یک زن هم هیکل خودم داشتم و من بخاطر اینکه خودمو براش تحمیل نکرده باشم با اون موضوع موافقت کردم در حالیکه تحملش خیلی برام سخته الان میبینم از این اعتماد من سو استفاده شده و منو به بازی گرفته مثل یک مرد براش کار کردم و تو خونه هم از هیچ خدمتی دریغ نکردم الان یکماهه که رمز موبایلشو پیدا کردم و خودش خبرنداره که هر روز شاهد مکالمات و قرارهاش با این و اون هستم و توی حرفام غیرمستقیم بهش تذکر میدم که حیف این زندگی و بچه ها نیست که آدم بخاطر هوس ازش بگذره ولی در کمال پررویی میگه من تو و زندگیم رو با هیچ چیز عوض نیمکنم دیگه از این حرفای کلیشه ای حالم بهم میخوره ولی خوشبختانه بحدی صبور هستم که منتظرم شاید روزی خودش خسته بشه و برگرده ولی این زنایی که من دیدم محاله دست از سرش بردارن و هرروز به تعدادشون اضافه میشه. در ضمن من اصلا با طلاق موافق نیستم چون آینده دو تا دختر مطرح هست که اینو باید به پدرشون فهموند فقط میخوام بدونم چطور به خودش اجازه داده پنج سال با یکی حرف بزنه و از من مخفی کنه. مسئله خیلی جدی هست لطفا بیشتر راهنمایی کنین.
پاسخ داده شده اردیبهشت 7, 1394 توسط ده باشیان
بهترین راهکار این است که نگرانی هایتان را در یک گفتگوی دونفره،رودررو و چشم در چشم زمانی که هر دو سرحال هستید و حس و حال خوبی دارید با همسرتان با آرامش مطرح کنید و حرف های او را بشنوید،خاطرات شیرین گذشته،تلاش هایی که هردو برای ساختن این زندگی کرده اید و فرزندان را اول یادآور شوید،طلبکارانه صحبت نکنید .از قبل روی کاغذ حرفها و سئوالاتتان را بنویسید و تمرین کنید،البته پیشنهاد بهتر این است که قبلش با یک خانواده درمانگر گفتگویی داشته باشید.
زندگی سبز و شادی داشته باشید

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...