زناشویی

465 بازدید
سوال شده اردیبهشت 30, 1394 در ازدواج و طلاق توسط سانیا
باسلام من زنی 36 ساله هستم در 21 سالگی با یکی از همکلاسبهایم در دانشگاه که 7 سال از من بزرگتربود اشناشدم وازدواج کردم الان 13 سال از زندگی مشترکمان میگذرد ومن همواره در این مدت دراین فکر بودم که ازدواجم با این فرد اشتباه بود ولو اینکه من عاشق او بودم ورابطه ی ما بسیار عاشقانه بود اما در مسیر زندگی مشترک به این نکته رسیدم که ما به لحاظ فرهنگی باهم متفاوت هستیم من از این موضوع رنج میبرم وقتی می بینم تفاهم خیلی کمی با همسرم دارم واو خیلی راحت مرا تحقیر می کند وحتی در گذشته به خانواده ام فحاشی میکرد من اصولا ادم با اداب تری نسبت به وی هستم ولی ایشان بسیار بددهن و....هستند من بارها به طلاق فکر کردم ولی وقتی به پسر9 ساله ام فکر می کنم به بن بست میرسم نمیدانم باید چه کنم خیلی خسته شده ام دلم میخواست از این زندگی رها شوم زندگی که تمام شخصیت و سلامت روح مرا تحت تاشعاع قرار داد.
دارای دیدگاه اردیبهشت 31, 1394 توسط سپیده
بنظر من تحمل این زندگی خیلی سخته ولی سخت تراز دست دادن فرزندنیست.تمام عواطف واحساست رومتمرکز فرزندت کن.خودت رومشغول کن تاهمسرت رونبینی.وقتی مشغول باشی کمتربه چنین مردی اهمیت میدی.وقتی بهش اهمیت ندی وکاری به کارش نداشته باشی خودش کم کم به سمتت کشش پیدامیکنه وچه بسا خودش روتغییرمیده.بنظر من گاهی لازم ازتوجه وتمرکز روی همسرکم کنیم ومشغول موارددیگر مثل فرزند دوستان خانواده کلاسهای تفریحی وغیره شویم.دربیشترموارد عشق خفته توی این بی توجهی بیدارمیشه وکم کم خودش به سمتت گرایش پیدامیکنه.آدم ها گاهی نیازبه بی اعتنایی دارن تابه خودشون بیان
دارای دیدگاه اردیبهشت 31, 1394 توسط سانیا
ولی من همه ی این راهها رو طی این سالها امتحان کردم حتی ادامه تحصیل دادم و خودم رو با کتابهام سرگرم کردم ولی تا کی ادم میتونه اینجوری زندگی کنه خلا عشق و یه زندگی ارام همیشه یه گوشه ای تو قلبت میمونه متاسفانه اون به این رفتار من هم عادت کرده و دیگه کارساز نیست

1 پاسخ

پاسخ داده شده خرداد 2, 1394 توسط سارا حیدری
سلام

دوست عزیزبه نظر شرایط  سختی را تحمل کرده اید واکنون توان شما کاهش پیدا کرده است.برای ایجاد ارتباط بهتر باهمسر ابتدا سعی درشناسایی  انتظارات هم داشته باشید. توجه به شکایتها شمارا غرق در جنگلی میکند که ازفرط زیادی درختها جنگل را نمیبینید!!! برای شروع این مسیر هربار درباره یک موضوع با همسرتان وارد گفتگو شوید.وبدون مورد انتقاد قراردادن ایشان حس واقعی خودتان وخواسته خودتان را عنوان کنید. بطور مثال: وقتی شما از این کلمه یا این رفتار استفاده کردید احساس غم زیادی(یاهراحساس واقعی دیگری که تجربه کرده اید) به من دست داد خواهش میکنم مرا با این اسم صدا کن. دقت کنید روی کلام من به سمت خودم بود نه طرف مقابل و خواسته قلبی ام را با جمله مثبت عنوان کردم نه فعل منفی.  درهنگام صحبت کردن از تکرار مشکلا ت وخطاهای گذشته اجتناب کنید  وازیک موضوع به موضوع دیگر نروید. هربار بعداز بیان خواسته تان شنونده خوبی باشید واجازه دهید همسرتان هم خواسته هایش را مطرح کند . سهم خود را در رخ دادن مشکلا ت بپذ یریم و تنها دنبال مقصر جلوه دادن هم نباشیم و....نکات بسیار ظریفی در رابطه زوجها باید مورد توجه قرار بگیرد که نیاز به آموزش وتمرین دارد. کتاب برای زوجها وقت زندگی بهتر رسیده است را مطالعه کنید ودر صورت امکان ازکمک یک روانشناس استفاده کنید. موفق باشید.

سارا حیدری
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
تلفن : 021-44497123
جنت اباد،میدان اتشنشان،درمانگاه نوروزی
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...