با سرد مزاجی شوهرم چه کنم؟؟

Question

سلام. من 24 و شوهرم 26 سالشه.هردو تحصیلکرده ایم و همدیگه رو واقعا دوست داریم. 6 ساله ازدواج کردیم اما هنوز بچه دار نشدم. شوهرم مرد خوبیه، مشکل اینجاست که من خیلی گرم مزاج و اون خیلی سرد مزاجه. من عاشق عشقبازی و شوخی و خنده و مسخره بازی و لذت، اون خیلی سرد و جدی. حتی یه عشقبازی ساده ی زناشویی هم بلد نیست، میتونم سکس هر 20 روز یکبارو به سختی تحمل کنم اما این سردی بیش از حد داره خفه م میکنه. دیگه راهی نیست که امتحان نکرده باشم.مدتی افسردگی گرفتم، چند روز تو خودم میرم و چند روز به حالت انفجار درمیام. یکبار تا مرز طلاق پیش رفتیم اما نشد، دوستش دارم. لحظه به لحظه حرکات و نگاهش منو داغون میکنه. با هم خیلی راجع به این مسئله صحبت کردیم اما نتونستیم حلش کنیم و باعث شده روی ابعاد دیگه ی زندگیمون تأثیر خییییلی بدی بذاره، حتی احترام و محبتی هم بین ما نمونده.دیگه باهم کاملا قطع ارتباط عاطفی کردیم. بعضی وقتا تصمیم میگیرم بهش خیانت کنم تا دلم خنک شه اما اهلش نیستم. خواهش خواهش خواهش خواهش میکنم کمکم کنید.

Comments

من یه مردم پزشک هستم و گرم هستم طول التم 17 و قطر خوبی داره خانمم هم گرمه و پزشکه و به شدت از سکس باهم لذت میبریم و همیشه پوزیشنای مختلف رو امتحان میکنیم روزهای تعطیل 4 یا 5 بار سکس داریم که جمعا به دوساعت می رسه.

---

الآن دقیقا جواب سوالو دادین یا دنبال مشتری میگشتین؟

---

اقای به ظاهردکترکاملا مشخصه نه دکتری نه آلتت ۱۷ سانته نه زن داری نه زنت دکتره نه رابطه جنسی قوی ....هییییییچی نداری اما تا دلت بخواد عقده داری عقدهای ...الان برای خانمها دنبال مشتری بودی با برای خودت .

---

ای خدا منم مشکل شماهارو دارم، الان نصف‌ شبه و شوهرم خوابه و من از فشار جنسی که دارم اومدم سر گوشیم که سرچ کنم ببینم راهی هست که نیاز جنسیمو کم‌کنه، سردم کنه، به خدا خسته شدم

---

منم همینطور شوهرم بخاطره خستگیه کار خیلی وقت نداره و این واقعا اذیتم میکنه منم مثله شما دنبال درمانی هستم که خودم رو سرد کنم تا کمتر برم سمتش

Answer 1

باسلام دوست عزیز
در این مورد باید عواملی مانند مشاغل نامناسب، مشغله فکری زیاد، مشکلات زندگی، افسردگی، اضطراب و اختلال در رابطه عاطفی با همسر از جمله مشکلاتی هستند که به روان مرد صدمه می‌زنند و می‌توانند باعث کاهش میل جنسی او شوند.
از موارد مهمی که روی میل جنسی تاثیر می‌گذارد، کاهش هورمون مردانه است. هورمون مردانه در سنین بالا به‌تدریج کاهش می‌یابد و متعاقب آن میل جنسی کمتر می‌شود ولی گاهی در افراد جوان یا میانسالان روند کاهش این هورمون سریع است و مشکل‌هایی را برای مرد پدید می‌آورد. مردانی که کاهش میل جنسی تدریجی دارند، بهتر است سطح هورمونشان به روش آزمایشگاهی اندازه گرفته شود.
پیشنهاد بنده به همسر شما مراجعه به سکس تراپ یا ارولوژیست می باشد.

موید باشید

---

کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
تلفن : 88277643-4
بزرگراه جلال بعداز پل گیشا روبروی شعبه بانک کشاورزی پلاک 135 واحد 3 طبقه 2 دوشنبه ها

Comments

میدونم خواهر منم ۲۰ روزه ازدواج کردم شوهرم اصلا سراغم نیومده فقط ۲ بار اونم به درخواست خودم اومده اونم همش رد میکنه منو  من همیشه به بهترین نحو به خودم میرسم ولی انگار نه انگار خیلی هم باهاش حرف زدمولی فایده ای ندارم خسته شدم دلم میخواد خودکشی کنم

---

سلام شما میتونین با محبت و احترام به همسرتون دلشو بدست بیارین چون راه نفوذ به زن دل اون هست سعی کنین با هدیه دادن یه شاخه گل هر چند وقت یکبار بوسیدنش در حال کار کردنش در منزل یا غذا درس کردن بهش محبت کنین جواب میده البته صبر داشته باشین ...وقتیم میخواین رابطه برقرار کنین اروم اروم پیش برین

---

سلام موافقم با شما و با اون اقا که احتمالا خودشون چند زن دارن کاملا مخالفم ....

---

سلام نه عزیزم به نظر من بهش محبت کن لباس جزاب بپوش توی سکس نزار بچه ها مانع شن اونا رو یه بعد از ظهر یا وقت مناسب پیش کسی دیگه بزار و با همسرت رابطه گرم داشته باش ...مهربون بودن مرد رو جذب میکنه

---

مهربونی مرد رو جذب میکنه

Answer 2

سلام  وقتتون بخیر

خانم سوفیای عزیز کیفیت سکس شما با همسرتون چگونه است؟

آیا همیشه همسرتان شروع کننده رابطه میباشد و یا شما ؟

آیا سکس شما با همسرتان برای هر دو لذت بخش میباشد ؟

سکستان چند دقیه به طول می انجامد؟

دوست عزیز گاهی اوقات سطح توقعات جنسی زوجین متفاوت از هم میباشد ابتدا باید از کیفیت سکس زوجین آگاه شد سپس به کمیت آن پرداخته شود سکس علاوه بر جنبه جسمی جنبه روانی هم دارد که معمولا بعد از اطمینان از سلامت جنبه جسمی به جنبه روانی می پردازیم . در رابطه با مشکل شماابتدا باید دلایل سردی همسرتان ریشه یابی شود سپس ارایه راهکار درمانی آغاز گردد . در ابتدای امر در یک موقعیت مناسب از لحاظ شرایط زمانی و مکانی با همسرتان صحبت کنید تا به یک توافق دو طرفه برای تعداد دفعات سکستان برسید .

یک رابطه  جنسی رضایت بخش می تواند بدون دخول هم صورت بگیرد مثل بازی های جنسی مثلا پیدا کردن نقاط تحریک کننده و لذت بخش در بدن خودتان و همسرتان از طریق کف بازی در حمام یا استفاده از روغن  و مالیدن آن در اتاق خواب

برای حل مشکل عاطفی شما با همسرتان که مبنی بر از بین رفتن علاقه و کم رنگ شدن حرمت های بین شما بوده است بهتر است به رفتار های دوران نامزدیتان بپردازید مثل انجام فعالیت های لذت بخش مشترک از قبیل آشپزی کردن رفتن به پارک و سینما یا خریدن گل قدم زدن رفتن به پیک نیک فرستادن جملات عاشقانه یا جوک های خنده دار گذاشتن متن دوستت دارم در کیف همسرتان و ...

همچنین استفاده از پوزیشن های مختلف و حتی ساعات مختلف شبانه روز و مکان های مختلف مثل کاناپه کانتر آشپز خانه حمام  بسیار مفید می باشد.

---

سارا نوری بیدهندی
کارشناس ارشد روانشناسی شخصیت
تلفن : 88097870
شهرک غرب -فاز7 -خیابان خوردین -توحید3 -پلاک 52 -واحد 2

Comments

گل گفتی

---

واقعا به اینجور مرا بایست افنخاز کنین این یه نعمت بزرگه من شوهزم سرد مزاجه و این خیلی برام سنگین تموم میشه باهاش زیاد صحبت کردم فایده نداره حتی گاهی اوقات شاید بخواد بخاطر عتزاضم منو بکشه

---

منم دارم شاخ درمیارم یعنی مردی که روزی 2 بار بخاد و بتونه روزی 2 بار وجود داره؟ این 2 بار خاستن فقط تو ذهنته. وقتی به مرحله عمل برسه باید دید تا کی کشش این ادعا رو داری؟

---

سلام منم از این قضیه واقعا رنج میبرم من مهندس هستم و به دلیل کارم با اقایون زیادی در رابطه هستم وقتی سرکارم واقعا همه چیزرو رعایت میکنم که مردی فکر بدی در رابطه با من به سرش نزنه متاسفانه یا خوشبختانه من به شدت گرم مزاجم طوری که روزی چندبار دلم میخاد ولی همسرم سرده من چهرو و هیکلم زبان زد فامیله واز نظر اخلاقی بقدری دلسوز و مهربانم که همسرم همیشه میگه تو خونه براش کم نمیزارم با اینکه شاغلم ولی تو خونه خیلی به خودم میرسم و همیشه مرتبم همیشه بهم میگه تو خیلی خوش سکسی ولی اگه من نرم سمتش شاید یک یا دوماه سکس نداشته باشیم گاهی اوقات وقتی سکس میکنیم گریم میگیره و با گریه بهش میگم چجوری دلت میاد با من نباشی خیلی دارم اذیت میشم همیشه از ناراحتی شبا تا نزدیکای صبح بیدارم و صبحم که باید برم سرکار هم خسته جسمی شدم هم خسته روحی دیگه کم اوردم نمیدونم چیکار کنم فقط خدا خودش کمکم کنه

---

منم دقیقا مشکل شما رو دارم دیگه دارم کلافه میشم

Answer 3

سلام نوای عزیز

مشکل مطرح شده شما متفاوت از دو دوست قبلیمان می باشد .

آیا شما همسرتان را دوست دارید؟

آیا از زندگی خود راضی هستید؟

آیا همه بار زندگی به عهده شما می باشد ؟

آیا از تعداد دفعات سکستان راضی هستید؟

طول و قطر آلت همسرتان چقدر است؟

آیا قبل از بچه دار شدن به ارگاسم می رسیدید؟

زایمانتان طبیعی بوده و یا سزارین؟

لطفا به این سوال ها پاسخ دهید تا بتوانم شما را برای حل مشکلتان راهنمایی کنم .                                       موفق باشید

---

سارا نوری بیدهندی
کارشناس ارشد روانشناسی شخصیت
تلفن : 88097870
شهرک غرب -فاز7 -خیابان خوردین -توحید3 -پلاک 52 -واحد 2

Comments

سلام شوهردوست من به هیچ وجه باهمسرش سکس نداره وازدیدن همسرش حالت نعوظ پیدانمیکنه،سکسشون به چندلاردرسال ختم میشه،از ابتداهمینطوربوده والان ی بچه دارن.7سال ازدواج کردن
همسرشون به هیچ عنوان به پزشک مراحعهنمیکنه
ایامیتونید کمکی کنیدبهشون؟

---

من مجردم نیازم زیاده موقعیت مالی برا ازدواج ندارم چه کار کنم

---

برو صيغه كن پسر خوب

---

شوهر منم سرده.خودشم تا حدودی قبول داره.سکس تو الویتهای آخر زندگیشه.رابطه ما دفعاتش کمه ولی تو خود رابطه گرم برخورد میکنه.ولی من نیاز دارم هفته ای دو بار رابطه داشته باشیم.ولی اون نه.اکثرا دعوامون تو زندگی سر این موضوعه.هر وقت احساس کنه من از طولانی شدن رابطه نداشتنمون ناراحتم میاد سراغم.وگرنه از خودش احساسی نداره.خسته شدم.

---

من دختر 28 ساله ای هستم خواستگاری دارم که که در مورد همه چیز به تفاهم رسیدیم و هر دو شرایط خوبی برای ازدواج داریم ولی تو جلسه آخر بهم گفته سرد مزاج هست میگه چون سمت هیچ دختری نرفته و برادش هم بهش گفته که ادم سردی هست به نتیجه رسیده که سرد مزاج هست
البته من هم تا حالا سمت هیچ پسری نرفتم ونمیدونم طبیعتم چی هست  
با مراجع به پزشک طب سنتی میشه به تشخیص درست از نوع طبیعت ادم رسید ؟

---

اگه خواستگارت خودش میگه سرد مزاجه بهش جواب نده چون بعدا به مشکل میخوری و این قضیه یعنی سردمزاحیش و کم مهریش تمام خوبیهاشو پیش نظرت کم رنگ میکنه

---

دقیقا درست میگند برو خدا رو شکر کن طرفت اینو بهت گفته چون سر  دمزاجی مرد زن رو به انتهای دیونگی و افسردگی میرسونه . همیشه یه غم یه بغض پشت ظاهر به ظاهر شادت داغونت میکنه از اینکه مورد توجه نیستی اعتماد به نفست کم میشه مثل من . به جایی میرسی حرفی برای گفتن هم نداری

---

منم مثل شما خانمم ماهی 1 بار بیشتر نمیخاد ولی از روی دوست داشن من باهام سکس میکنه

---

کاش منم از اول فهمیده بودم شوهرم سرد مزاجه...شاید هیچ وقت ازدواج نمی کردم.نمیدونم مردای اینطوری چرا میخوان یکی رو اسیر خودشون کنن.برا شکمشون که سرد مزاج نیستن.شاید ماهی دو بار اونم با اصرار من و کلی قهر و ......خاک بر سر این طور مردای بی محبت و سرد.

---

کاش منم از قبل ازدواج میفهمیدم شوهرم چقدر سرد و بی محبته. چقدر بده وقتی ادم میبینه شوهرش بهش اهمیت نمیده و هر کاری هم بکنه برای شوهرش جذابیت نداره

---

فکر میکردم این فقط مشکل منه، اما مثل اینکه خیلیا گرفتار بی مهری شوهرشون هستن. شوهر منم سرد مزاجه. خسته شدم از بس من ازش تقاضا رابطه کردم. خیلی سر این موضوع با هم دعوا داریم. پشیمونم از اینکه باهاش ازدواج کردم با اینکه ازدواج ما حاصل 2 سال عشق آتشین بود. تصمیم گرفتم دیگه باهاش رابطه نداشته باشم . حال منو از هرچی سکس و لذت زناشوییه بهم زده.

---

الان هفت ماهه باردارم كوچكترين ابراز نيازي يا بي تابي يا معاشقه و لمسي هيچى... حتا نميذاره با دست ارضاش كنم ميگه نميخوام
دوبار به اصرار من!!!

---

شوهر من خاصه به خاطر من شبها منو ارگاسم ميكنه اما خودش از نزديكى و ارضا خوشش نمياد برانگيخته ميشه اما ميگه بذار بمونه  و تموم نشه
حس اينكه هيچوقت عطش جنسي نداره منو ديوانه ميكنه
يادم نمياد لب گرفته باشه يا دست به اندامهاي من زده باشه اصلا نگاه لذت به من نداره با اينكه من گرم و سكسي هستم . شبها به خاطر غرهاي من كه قبلا گفته بودم و نياز دارم و اينها از سر اجبار منو كوتاه و محدود ارضا ميكنه و تمام!
اونم توى دوران باردارى تعطيل شده
وميل من در اين ايام بيشتر  
حس پس زده شدن باعث شده حس تحقير مدام ازارم بده
جالبه كه ميگه تو شلخته اى!!! اشكال از توعه . توق داره هر شب لباس مجلسي پوشيده شينيون كرده باشم هرچند در موارد مشابه هم اصولا خسته است و اينها بهانه شه.
در حالي كه قربون صدقه ام ميره ميگه خوشگل شدي و همه چى خوبه اما فقط محبته نه شهوت انگار داره دخترش رو ميبوسه!
ازدواج دومم هست و توى زندگى قبلي سكسمون عالي بود حس گناه دارم كه گاهى تصورات گذشته توى سرم مياد.
شرايط تحريكش خاصه و در واقع يه جور اختلال جنسي پنهان داره كه چون قراره ديكه توى اون فاز نريم همه چى تعطيله
اختلالي كه اخلاقي نيست ولى ايشون ادم اخلاق مداريه و اين دوگانگى نميذاره اون تصورات از فانتزي فراتر بره
فانتزيهايي كه براى من نه تنها جذاب نيست عذاب اوره
سكسولوژيست يا مشاور قهار ميشناسيد لطفا معرفى كنيد
چون كارم به خودارضاييهاي لج بازانه با خودم رسيده كه مدام توبه و حس گناه و مدتى تحمل و دوباره...
هر چى هم بهش ميگم ميگه فعلا باردارى
ولى مشكل من اين نيست بدم مياد انگار ميخواد به من صدقه بده وقتى منو ارضا ميكرد بي ميل اونم نه هميشه
الان هفت ماهه باردارم كوچكترين ابراز نيازي يا بي تابي يا معاشقه و لمسي هيچى... حتا نميذاره با دست ارضاش كنم ميگه نميخوام
فقط دوبار در ٧ ماه اونم به اصرار من!!!
هر شب با گريه ميخوابم
لطفا راهنماييم كنيد.

---

منم همين مشكل و دارم الان ٤ ساله ازدواج كرديم هميشه من به زور ازش مي خوام و اون يا نه مي گه يا مي گه خودت هركاري دوست داري بكن واقعا خسته شدم الان جدي مي خوام طلاق بگيرم چون طلاق جنسي و عاطفي ام داريم الان ولي اي كاش قبلا امتحان مي كرديم عرچند روزاي اول همه هات مي شن واقعا ماهي يكبار و دو ماه يكبار خيلي سخته حتي خيلي وقت ها فكر خيانت به سرم مي زنه همه مي گه اشتباه مي كنم چون وضع ماليش خوبه ولي همه چيز پول نيست پول خونه پدرم بود ديگه هيچ حسي ندارم بهش چون سه سال خرد شدم سر اين مثله و بي توجهيش خستم ادم خسته ارامش مي خواد

---

با سلام.من موندم واقعا ادمه این مرد من که هنوز مجردم عاشق عشقبازی با همسرم هستم درآینده  حتی از الان میدونم باید چه طور و چگونه باهش عشقبازی کنم قربون صدقش برم ....واقعا متاسفم برای این جور مردها که شما اینجور ناراحتید از این وضع ...کتابی بهشون پیشنهاد کردین یا خریدین بخونن؟

---

سلام
من یک مرد هستم
اکثریت مردها همیشه دنبال زنها هستند
سر کار تو خیابون تو فروشگاه به خانمها نگاه میکنند و از سر تا پاشون را برانداز میکنند و همه اندامهاشون را با لدت نگاه نیکنند
حالا چی میشه که به خانومشون بی توجهی میکنند خیلی دلایل داره
یکی از این دلایل اینه که اگه مردها حس کنند که تحت تحکم خانمشون هستند به هر دلیلی نه فقط تحکم در سکس  تحکم در مسایل زندگی  انوقته که کلا حس مفعولی خواهند داشت و این قضیه و عدم رضایت در این موضوع باعث سردی در سکس میشه و نمیخواهند حس مفعولی داشته باشند
مورد دیگه اینکه مردها ظرافت و مهربونی و نازکی و اخلاق خوب و ... زن را میخواهن اگه زنی دلچسب مرد نباشه خب مرد دلش نمیخواد سکس باهاش داشته باشه و یه جور تنبیه کردنه
زنی که صبح تا شب از شوهرش بد میگه و تحقیرش میکنه چطوری میشه باهاش سکس داشت زنها باید این موارد را در نظر بگیرند
مورد بعدی اندام نامناسب و بی قواره بعضی خانمهاست
اندام خوب بهمراه اخلاق خوب مورد توجه آقایونه
این نکات واقعا مهمه

---

6 ساله از زندگیمون میگذره. همیشه دعوا و قهر و دلخوری...
حتی وقتی میاد منو راضی کنه من به شدت عصبی میشم. نمیتونم مردی که سرد هست رو به مردونگی بپذیرم. خیلی شبها تا نصفه شب بخاطر حس زیادم بیدارم . گریه میکنم و....
به گوشی و اینترنت و ... معتاد شدم . از بس شبها عصبی ام.
هیچ راهی هم ندارم. دوتا بچه دارم و حتی طلاق هم راهگشا نیست.
واقعا مردای سرد مزاج نباید ازدواج کنن.
از اول ازدواج روحیه ی داغونشو تحمل کردم و خانواده داغونترشو... ای کاش ای کاش ای کاش  دوران عقد جدا شده بودم
همسر نداشتن خیلی راحتتر هز اینه که با حس نیاز شدید ،  کنارت صدای خروپف همسرتو بشنوی...
دلم میخواد برم با یه وسیله ای خودمو مجروح کنم حداقل حس از سرم بپره
چون از خودارضایی چندشم میشه و همینطور از خیانت.   
خدا خودش کمکم کنه...
راهی بجز گریه ندارم

---

سلام من از سردی زنم به ستوه امدم قبلا در هفته ۵بار رابطه داشتم  یکساله از من جدا میخخوابه متولد ۵۲ هستم ۳ تا بچه دارم الت خوبی هم دارم دارم میمیرم از بی ارتباطی ایا  باید برم زنا کنم  چه کنم شما عزیزان کمکم کنید در ضمن ارتباطم بالای ۴۰ دقیقه است

---

منم عین شما هستم با این تفاوت که بچه ندارم یک ساله ازدواج کردم اصلا تجربه نکردم نیاز حنسیو داغونم الانم شوهرم دیگه قید همه چیو زده میگه بچه هم نمیخوام شدیم عین خواهر برادر

---

خوش به حال زنت .من از بی توجهی همسرم نیاز شدید دارم هلاک میشم .ما دوسه ماه یکبار هم به زور یه رابطه یه دقیقهای داریم .اصلا تا حالا تجربه ارگاسم نداشتم .دوستم داره .کارش سخته وقتی میاد خونه فوری میخوابه پای اخبار .تلویزیون .صد بار باید صداش کنم پاشو شام .بخورد.نمازت قضا شد .ولی من اماده اما بی فایده .وعده شب دیگر را میده اما انشب هرگز نمیاد .تازه در حد یه دقیقه انزال میشه ونعوظناقصم داره .من شدید گرمم ونیاز دارم چه کنم منی که اهل دین وایمان هستم .چقدر صبر .این در حالی ست که تمام اطرافیان وفامیل به زندگی عاشقانه ونرمال ما غبطه میخورند.وکسی حتی باورش نمیشه که ممکن ما هم مشکلی داشته باشیم برای اینکه اهل جر وبحث نیستیم شوهرمم خیلی دوستم داره همه میدونند .منم مشکلاتمون را به کسی نمیکیم .اما این مشکل اساسی زندگی ماست وباعث شده افسردگی بگیرم .

---

سلام به همه دوستان، من هم زنم... احساسات همه ی خانومایی که اینجا پست گذاشتند رو درک میکنم... بارها منم مثل شما شبها بیدار موندم و کنار صدای خر و پف شوهرم گریه کردم... بارها من هم دلم خواسته خودمو مجروح کنم،.. بارها پشیمون شدم از ازدواجم.. به طلاق، خیانت، خودارضایی به همه ی اینها فکر کردم...بارها با شوهرم صحبت کردم... همه بی فایده
آقایی که میفرمایند جرو بحث و هرچی باعث کم میلی آقایون میشه... من با قاطعیت میگم اینطور نیست... مردی که به سکس "نیاز" داشته باشه هیچی جلودارش نیست...
دوستان من واقعا نمیدونم راه حل این مشکل چیه... نمیدونم ما خانوم ها داریم چوب ِ چی رو میخوریم؟... مایی که قبل از ازدواج تجربه ی سکس نداشتیم...مایی که خودمونو پاک نگه داشتیم.. چشم و گوش بسته ازدواج کردیم، آیا این حقمونه؟... من دچار شک شدم، شک به همه چیز، به تمام ِ عقایدم، به فرهنگم... به آداب و رسوممون...
وقتی در دین و جامعه ی ما سکس فقط مال ِ بعد از ازدواجه، زوجین چطور متوجه میشن از لحاظ جنسی با هم تفاهم دارن یا نه؟...  قطعا مادران و مادربزرگان ما و مادران ِ اونها و ... خیلی از زنان ِ ایرانی ِ صدها سال پیش هم همچین مشکلاتی داشتن ولی از ترس ِ تهمت و بی آبرویی و عیب جویی ِ شوهر و خانواده ی شوهر و دیگران حرفی نزدن و در خفا زندگی کردن و در خفا مردند و پوسیدند و این راز و این نیاز هم تا ابد دفن شده...
من هیچ راه حلی برای ِ این مشکل ندارم، مثل ِ شما ها جرات خیانت هم ندارم، چون عاشق ِ شوهرم هستم علاقه ای به طلاق هم ندارم... فقط دارم تحمل میکنم، گاهی حتی با خود ارضایی... و لعنت میفرستم به هرکسی و هرچیزی که باعث ِ این بدبختی هست...همین... نمیدونم چی خواهد شد...

---

منم دقیقا همین مشکل رو دارم خسته شدم هر کار میکنم هر چقدم سعی میکنم حسمو براش توضیح بدم که شاید بالاخره منو درک کنه هیچ فایده ای نداره بردمش روانشناس بهمون برنامه هفتگی داد یه مدت همه چی خوب بود ولی کامل معلوم بود دلش نمیخواد و فقط از رو وظیفه انجام میده اکثر وقتا.  فقطم از یه جور سکس یه مدل لذت میبره ...تنوع اصن وجود نداره...الانم که باردارم دیگه اوضاع بدتر شده از ترس اینکه اتفاقی برا بچه بیفته خیلی کم به من نزدیک میشه کار منم شده شب بیداری و گریه کنار مردی که پیشت خوابیده ولی نمیتونی حتی بش انگشت بزنی...اونم با این وضع بارداریم...نمیدونم بچم دیگه چی از اب در میاد با این روحیه درگیر و افسرده من...

---

منم مثل تو هستم هانا جان.شبا کارم فقط گریه اس.بارداریم شده یه بهونه واسش که دیگه اصلا بهم نزدیک نشه.یادمه اوایل که حسش زیاد بود وقتایی که من مخالفت میکردمو مثلا میگفتم روزه ایم و گناه داره میگفت نه من نیاز دارم و تو نباید مخالفت کنی ولی فقط یه سال اونجوری بود رفته رفته حسش ته کشید.و الان که من میخوام حتی ماهی یه بارم بهم حق نمیده.مردایی که مارو سرزنش میکنن اگه زنشون بهشون راه نده به خودشون حق میدن که خیانت کنن ولی ما زنارو هیشکی درک نمیکنه حتی زنهای دیگه هم وقتی میشنون زنی به شوهرش خیانت کرده کلی پشت سرش بد میگن بدون اینکه مشکلش رو بدونن

---

من هم مشكلات بقيه رو دارم ولي شما كمكي نميكنيد

---

سلام.من فکر میکردم فقط من تنها کسی هستم که همچین دردی رو دارم. الان که اومدم اینهمه همه درد دیدم یکم دلم آروم گرفت.چقدر حرفامون و مشکلاتمون شبیه به همه.من تنها روزایی لذت زندگی رو بردم که برای بچه دار شدن مجبور بود زود به زود باهام رابطه داشته باشه تازه اونم هی من میپرسیدم تو فقط بخاطر بچه میای میدونم و اونم میگفت نه بخدا ولی خب کسی بهتراز یک زن همسرش رو نمیشناسه

---

به نظر من این بزرگترین مشکل زندگی هستش چون روحیه و روان آدمو داغون میکنه. متنفرت میکنه لز کسی که یه وقتی عاشقش بودی

---

سلام .من هم خانومم خیلی خیلی سرد مزاجه  ما همدیگرو خیلی دوست داریم ولی سرد مزاجیه اون خیلی اذیتم میکنه  باهاش کنار اومدم و میام تا اخر عمر چاره ای نیست خیلی دوسش دارم  فقط دنباله راه هاییم ک حسشو زیاد کنم لطفا کمکم کنید .اکبر از تبریز

---

سلام خانومای عزیزم االن منم یکم اروم شدم   منم خسته شدم از سردی شوهرم هر کاری میکنم فایده نداره  و همش میگه فکرم مشغوله  دیگه نمیدونم چیکار کنم  کارم شده شبا گریه   واونم خوابه .وقتی باهاشم حرف میزنم  قهر میکنه .خیلی ناراحتم واقعا دیگه  نمیدونم چیکار کنم

---

دقیقا مثه من... جالبه بعضی از دوستان به علاقه متقابل اشاره کردن در حالیکه من حتی همسرم رو دوست ندارم و مطمئن هم نیستم که اونم منو قلبا دوست داره یا نه؟!.میخوام از این طریق رابطم رو باهاش نزدیک کنم ولی سردی بیش از حدش  ناامیدم میکنه برام خیلی غیر قابل قبوله، ما تازه ازدواج کردیم و اصلا انتظار نداشتم که اوایل زندگی با این حجم سردی روبرو بشم.
اکثر وقتا به این فکر میکنم که آیا با این روال میتونم به زندگی مشترکم ادامه بدم یا نه!

---

سلام .منم از سرد مزاجی شوهرم دارم رنج میبرم . با اینکه اون یک هفته شب کاره . بعدش که میاد خونه اصلا انگار نه انگار که یک هفته نبوده. وقتی هم بهش میگم بیا بغلم بخواب میگه این مسخره بازی ها رو بزار کنار . من هم قهر میکنم و خودم تنهایی میخوابم . ولی اون واقعا دوستم داره منم دوستش دارم . ولی از این بابت دارم رنج میبرم

---

من ۲۹ سالمه و شوهرم ۳۰ سالشه،همسرم فوق العاده ادم سردیه ،بخاطر این مسئله بارها تصمیم به جدایی گرفتم همش فکر میکنم مگه من چند سال دیگه جوونم و زیبا ،چرا نباید الان لذت جنسی رو تجربه کنم اما متاسفانه خیلی دوسش دارم و نمیتونم ازش دل بکنم ولی در کنارش واقعا دارم عذاب میکشم ،ای کاش حداقل تو یه کشور دیگه زندگی میکردم که اگرم طلاق گرفتم بعدش خیلی دچار مشکلات بعد جدایی نمیشدم ،بعضی اوقات واقعا فوران میکنم ،خیلی روی روحیاتم تاثیر گذاشته افسرده شدم،تورو خدا اقایون هر جوری شده خانماتونو از لحاظ این مسائل اشباع کنید برای ماها واقعا سنگینه پس زده شدن

---

خیلی غم انگیزه..منم این شکلی ام...بهتره جدا بشی چون تهش بده

---

بعضي موقع ها اونقد مي گن تلاش مي كردي خودم باورم ميشه كه تلاش نكردم الان ٥ ماه خونه بابامم دلش نمي خواد بياد از دور ببينه دلش نمي خواد بياد دنبالم بگه حلش مي كنم الان بعضي موقع ها مثل ديونه ها ميگم برگردم بعدش مي گم نه اون منو نمي خواد من خر بازم دوسش دارم

---

وقتي بي توجهي با خيانت همراه بشه زنم خيانت مي كنه و اين خيانت سايد برا مرد جذاب باشه ولي برا زن عذاب آوره همه جوره بررسي كردم نه ميشه موند و ساخت و نه ميشه خيانت كرد و نه طلاق يكي بگه چه غلطي بكنم من ادم خسته مي زنه به بيراهه حالا كه همه دليل طلاقم و مي پرسن بگم رابطه نداريم ؟ مي گن حتما بلد نبودي بد بودي ! مي گن مي رفتي دكتر مي گن تلاش مي كردي واقعا ملت فكر نمي كنن تو ٤ سال چه غلطي كردم من ؟ حتي ١٪‏ ؟ از حرفهاي مردمم خسته ام .

---

من موندم چي بگم باران تو ٦ ساله منم ٤ ساله اين مشكل و داشتم نوشته بودم مي خوام طلاق بگيرم چون خيلي خسته ام كرده سرديش  اما طلاقم حل نمي كنه اينبار همه چشمش به يه زن طلاق خورده است كه تورش كنن تا راحت باشن
اقايي كه مي گي اندام خوب و اخلاق خوب من از نظر اندام مشكلي ندارم اخلاقمم بد نيست ولي وقتي بي توجهي مي ببيني نيازت برطرف نميشه معلوم سگ مي شي ٢ روز تشنه بمون ببين مي توني تحمل كني زمين و زمان چنگ ميندازي مني ك ٤ ساله اين حس و مي كشم تو خودم و با فيلم ارضا مي شم ازدواج مفهومي نداره بلكه زني بد ازدواجش معلول بشه؟ بايد بندازنش دور چند تا مرد مي شناسين ك زن معلول داره و به پاش نشسته؟ ولي زن كلي داريم .ايا زني كه چاق سده بعد ازدواج بايد توجه نكرد ؟؟ مسخره است وقتي نمي خوان طلاق بدن

---

سلام دوستان. من هم دقیقا این مشکل رو دارم و واقعا نمیدونم چکار باید بکنم. شوهر منم اخلاقش خوبه اما متاسفانه خیلی سرده خیلی حتی در مورد سکس حرفی نمیزنه  و اگه من بخوام چیزی بگم یه کاری میکنه که پشیمون شم. شما گفتین هفته ای یه بار شایدم کمتر اما ما 2 ماه بعضی وقتام 3 ماه بعد یه بار نزدیکی داریم. خیلی عذاب آوره و منم خسته شدم

---

شما باید همسرتون رو عوض کنید

---

عزیزم, منم هفت ساله ک ازدواج کردم,ازدواجموون عاشقانه بود,شوهرم مرد خوبیه, اهل خیانت نیس, تمام زندگیشم برای من گذاشته , ولی رابطه هاموون ب پنج ماه یک بارم رسیده, اوایل ازدواج خوب بود الان سه ساله ک ماه ب ماه بدتر میشه اوضاع.. واقعا کلافه ام و و این کلافگیو بهم ریختگی بیشتر روحیه تا جسمی!! آدم با مردی ک فلجه یا قطع نخاع و ب علت  ضعف جسمی نمیتوونه رابطه داشته باشه, راحت تر کنار میاد تا مردای صرفا سرد!!! ب نظرم هرروز زندگی شکنجس! وقتی از نظر ظاهری ایده آلی ولی با یه تیکه یخ زندگی میکنی!!!!!

---

مردای الان اکثرا همینطورند شوهر من بسیار در بیرون و منزل محبت کلامی دارد اما در روابط جنس هردوماه یکبار اونم با یاداوری من یادش میاد از بس تو فیلمای لعنتی مدل به مدل میبینن نیاز ندارن ضمنا مردی که با برنامه اجرا نکردن دوماهه زنشو میخواد ادب کنه خیلی گه میخوره زن میگیره من پنج ساله شوهر کردم شوهر بی وجدانم از شب عروسی همین مشکل و داشت صدبار بهش گفتم بریم دکتر اما کو گوش شنوا حالا اگه زن بیچاره کوچکترین مشکلی داشته باشه به جای دکتر به صدتا زن صیغه ای و غیره و بعدش طلاق رو میارن

---

لطفا یکی بیاد و راهنمایی کنه که چطور این مشکل رو حل کنیم. ما اینجا فقط داریم مشکلاتمون رو میگیم و کسی نیست بگه چکار کنیم و چکار نکنیم. پیشاپیش ممنون

---

سلام خواهر خوبم خبر خوب دارم و خبر بد ؛؛؛؛
خبر خوب اینکه اگر شوهرتون مشکل جسمی نداشته باشه کاملا قابل درمانه
خبر بد اینه که اگه خودش نخواد درمان شه هیییییچ راهی نداره
ولی؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
درمان از طریق یه روانشناس حتما جواب میده شک نکن
از همسرتون بخواید که بیاد و با روانشناس حرف بزنه به هر نحوی شده بااااااااااااید بریت پیش روانشناس
حتی اگه شد تهدیدش کنید ب خاطر زندگیتون با این مشکل بجنگید
مطمینم جواب میگیریت
از این لذت هیچ کس نباید بگذره هر کس تو سکس با همسرش موفقه در همه ابعاد زندگیشم همینطوره و بلعکس
ما یک بار بار زندگی میکنیم اگه بات راه نیومد جدا شو نترس داعم تو جهنم نباش

---

منم همین مشکلودارم شوهرم سردبایدهمیشه حسرت زنای دیگه روبخورم که شوهراشون درلباس پوشیدن وآرایش خانماشون وحتی طریقه ی سکسشون نظرمیدن ولی سکس ماهرماه اونم پنج دقیقم نمیشه

---

من از زنا خواهش میکنم اینقدر به شوهراشون نگن بریم دکتر
خود من 15 ساله ازدواج کردم در این مدت حتی از روز اول تا الان ده بار هم با هم سکس نداشتیم اون ده بار هم به اصرار زنم بوده
من از نظر جنسی اصلا هیچ مشکلی ندارم
اتفاقا خیلی خیلی شهوتی هستم مشکل اینجاست که من نسبت به هر زنی شهوت ندارم باید حتما زنم خوشگل باشه حتی چهره معمولی هم  دوست ندارم به نظر من زن معمولی یا زشت با مردا هیچ فرقی ندارن
من اگه زنی حتی کمی خوشگل یا شهوت بر انگیز داشتم روزی دو بار هم سکس میکردم
مشکل بیشتر مردا همینه نمیتونن به زنشون بگن خوشگل یا شهوت بر انگیز نیستی حتی منم به زنم نگفتم
این مشکل هم با دکتر رفتن درست نمیشه چون مریضی نیست قریضی هست فقط با طلاق حل میشه یا سوختن و ساختن و همیشه حسرت خوردن با لباسای سکسی هم این مشکل درست نمیشه مثل اینه که روی خر  پالون طلا کوب بیندازی خر هممن خره پالونش عوض شده البته ببخشید بی ادبی کردم میخواستم بهتر منظورم و رسونده باشم بیشتر درد دل بود

---

حق باشماست اندام خوب ولباس مناسب خیلی تاسیرمیزاره

---

حق باشماست

---

آقای محترم موقع ازدواج مگه دورازجون کورن و زیبایی زن رو نمیبینن که تازه بعدا کشف میکنن میزان زیبایی به اندازه نیست در ثانی زیبایی نسبیه و همیشه یه زیباتر وجود داره و با این حساب هیچ‌وقت آقایانی با دیدگاه شما اقناع نمیشن وقتی زن و مردی همدیگر رو برای ازدواج انتخاب میکنن یعنی برای هم بهترینند پس دیدگاه شما بیمارگونس نسبت

---

موافقم دقیقا اینجور آقایون بیمار هستن و مشکل روانی دارن
البته اگه خانمها هم همینطور باشن بیمار هستن

---

بله درسته واقعا اگر زن زیبایی زنانه نداشته باشه هیچ لذتی برای رابطه زناشویی نمیمونه متاسفانه چهره زنم بیشتر مثل مرد میمونه تا زن بخاطر همین هیچگاه شیرینی زن داشتن نفهمیدم

---

من 1 سال ازدواج کردم نه از نظر زیبایی کم دارم نه هیکل نه جذابیت تو سکسم هیچی واسه شوهرم کم نمیزارم ولی اون هفته ای یه بار فقط میل داره تازه همشم من باید شروع کننده ی رابطه باشم واقعا این موضوع روح و روانمو بهم ریخته هر کاریم میکنم تحریک شه خودش بیاد سمتم انگار نه انگار آدمم انقد اخه سرد به قول اون خانوم واقعا بعضی وقتا به خیانت فکرمیکنم

---

خانمها احتراما  از من به شما به عنوان یک برادر دلسوز یک خط در اینجا مینویسم نه نصیحت.  خواهشا  اینقدر   راحت ننویسید به فکر خیانت افتادم  . که اگر این کار انجام بشه در واقع حکم اعدام همسر وخودتونه وشکستن کمر همسر و خودتان . سر من اومده طلاق دادم  اما بعد 20  سال فکرش داغونم میکنه.  سرد بودم اما هنوز  چشمم  همه جا  دنبالشه . هنوز  دوسش دارم .

---

دقیقا حرف دلمو گفتی.منم مثل تو...حتی خودمو به بی میلی میزنم که مثلا من نمیخام رابطه رو .ولی بازم خودشو زده به سردی.همیشه من باید پیشقدم بشم و این واقعا تاسف برانگیزه

---

به نظر من بهتره با مردی که سرده مثه خودش رفتا ر بشه اون این تغییر رفتار رو میفهمه  و از ترس ابنکه چرا زنش دیگه طرفش نمیاد به خود میاد و شاید کم کم پیش قدم بشه

---

چراسردبودین؟

---

سلام من ۳ ساله ازدواج کردم سال های اول خوب بود گاهی من پیش قدم میشدم گاهی  شوهرم اما الن یک ساله که شوهرم خیلی بامن سرد شده الان ۴ ماهه که رابطه نداریم چند بتر رفتم سراغش چون میخواستم باهاش باسم ولی بهونه اورد دیگه نمیتوننم برم سراغش چون حس میکنم کوچیک شدم واقعا نمیدونم چیکار کنم

---

سلام.منم ی دختر33ساله هستم ک چهارماهه عقدکردم.ولی شوهرم اصلا باهام رابطه زناشویی برقرارنمیکنه حتی امکان اینکه باهم تنهاباشبمم روهم نمیده.بارهابش تذکردادم ک این سردی رابطه باعث قطه رابطه میشه ولی همچنان همونطوره.من الان قصدم طلاقه.ولی میترسم اشتباه کرده باشم.تواین چهارماه افسردگی گرفتم.آدم بیخیال ب زندگیشو وتندخویی ام هست

---

کاش منم تو دوران عقدطلاق گرفته بودم زندگی با مرد سرد یعنی افسردگی ودپرسی هرچند در زمینه های دیگه عالی باشه ولی وقتی طرفین متفاوتند زندگی خیلی سخت میشه بلاخص اگه مرد سرد باشه وزن گرم یا متعادل.همسر بنده مرد خوبیه و همو دوست داریم اما سرده روز به روزم بدتر شد تو دوران بارداری که دنبال بهانه بود کلا هیچ.بعدش هر 10روز یبار اونم با غر با دعوا با مشاوره با تهدید.خیلی برا یهزن سخته خیلی.کاش من مهر طلاق به شناسنامم خورده بود وبایکی مث خودم ازدواج کرده بودم حیف که بچه دارم

---

منم خیلی از این بابت ناراحتم همسر من هم بعد از دوران بارداری با هام سرد شد اوایل از هیکلم ایراد می گرفت که فرار کنه می گفت ریختی الانم بعد از شیردهی همش به بالا تنه گیر میده در کل هیکل خوبی دارم و همه فامیل اینو میگن ولی شوهرم دنبال بهونس ماهی 3بار نهایت 4بار باهم رابطه داریم. حتی بعضی وقتها که حتی هیچی ازش نمی خوام جز یه آغوش گرم اون رو هم ازم دریغ میکنه و منو پس می زنه بعدش که من عصبی و نا راحت میشم و تو خودم میرم میگه دیوونه ای و هزار جور حرف ناجور دیگه من هم وقتی که هی له میشم واحساس میکنم منو نمیخواد از ته قلبم میشکنم  من و همسرم 14سال با هم اختلاف سنی داریم. و تو خیلی چیزا با هم متفاوتیم من تو اوج جوونی و هیجانات هستم و اون این چیزا رو به مسخره میگیره  البته تا قبل بچه بهتر بود هفته ای 2_3بار با هم بودیم درک می کنم که یه سری مشکلات هست ولی تو کیس من به نظر خودم مشکلات نقش مهمی بازی نمیکنن چون برای کلی کار دیگه وقت میزاره مثل موبایل و فضای مجازی و....... ولی به من که میرسه وقت تمومه همسر من تو دوران نامزدی خیلی گرم بود  یکی از دلایلش هم دیر دیدن همدیگه بود ولی الان دیگه حتی اگه من پیشقدم نشم فکر میکنم رابطه مون میشه 50روز یک بار حتی دریغ از یه حرف محبت آمیز یا یه حرکت که بفهمم هنوز منو می بینه و توجه داره بهم در کل توصیه من اینه که تو ازدواج به اختلاف سنی خیلی خیلی توجه کنید

---

سلام .چقد دنیای ما ها شبیه همه .واقعا شوهر سرد مزاج ادمو پیر و افسرده میکنه.شوهر منم چهارده سال ازم بزرگتره .ادم بسیار بسیار خوبیه .اما شوهر خوبی نیست .اون سرد مزاجه و میگه همیشه همین طوری بوده .نمیدونم چرا با من ازدواج کرد .من  به خاطر سرد مزاجیش هر روز بدتر شدم غمگین تر شدم .به خاطر اینکه من بهش نزدیک نسم شبا رو کاناپه پای تلوزیون میخوابه .سه ساله ازدواج کردیم .کلا بیست بارم سکس نداشتیم . امروز به فکر طلاق افتادم .با وجود بچه ای که دارم .خدایا نمیدونم چه راهی درسته ....

---

کاش اونهایی که همچین شوهرهایی دارن هیچوقت بچه دارنشن. الان من یه دختر دارم که همیشه شاهد دعوای من با پدرشه در واقع زندگی بدون رابطه جنسی یعنی زندگی خالی از عشق و احترام و تحمل سختیو پر میشه از تنفر

---

سخت تر و صد  بار سخت تر از  سرکوب نیازهای عاطفی و جنسی   وقتی که محکوم میشی به زیاده خواهی  و تمامی احساساتت له میشه وقتی شوهرت بهت میگه من نمیتونم کاری برات بکنم برو با هر مردی هر کاری میخوای بکن  وقتی بهت میگه تو باید توی کشورهای اروپایی بدنیا می اومدی  وقتی میگه تو از بیکاری این فکرها را میکنی وقتی که ارایشگاه رفتنت و لباس های جدیدت نمی بینه و هزارن بار سخت تر  وقتی که کسانی باشند که بهت اظهار علاقه کنند و تو بدونی تمام  ابراز احساساتی که باید از شوهرت می شنیدی و هرگز نشنیدی از اون افراد خواهی شنید اما ... اما   .. پا روی دلت میذاری و با تمام نیازی که داری دست رد به سینه همشون میزنی و   قاطعانه  نه می گی  اسم این کارو باید بذارن سخت ترین کار دنیا   مگه کاری شاق تر هم سراغ دارید وقتی  تمام سلول هات نیاز  و شوهرت تو رو پس میزنه  و کسی هست که با تمام وجود دوست داره  محکم بهش بگی نه نه نه و خودت میدونی که از درون شکسته می شی و هیج کس نمیبینه

---

من کلا این گونه آقایان رو درک نمیکنم . مگر میشود انسان به چنین موجود لطیفی حسی نداشته باشه . من 28 سلمه و 6 سال با خانمم اختلاف سن داریم . از تک تک لحظات و تک تک ترفند ها استفاده میکنم که عشقم رو بهش نشون بدم و توی این شرایط مطمئنم هیچوقت بهم خیانت نخواهد کرد .

---

نود درصد سرد مزاجی آقایان استرس وسختی کار

---

فقط باخوندن این متن اشک ریختم انگاریکی زندگیوحال منونوشته من۲۴سالمه ولی باداشتن این شرایطوهمسرخیلی شکسته شدم میفهممت عزیزم

---

منم سه ساله ازدواج کردم شوهرم ام اس داره واسه همین به مرور زمان لذت جنسیش کم میشه .حدود هفت ماهه رابطه نداریم هر سری هم میگه باشه ولی نه دکتر می‌ره معالجه شه نه ....ولی دوسش دارم

---

منم به این درد مبتلام فقط کار شب و روزم گریه هستش اما چه فایده ۴ ساله فقط به هم سلام میکنیم و خداحافظ میگیم نه حرفی داریم با هم نه کنار هم میخوابیم . فقط و فقط به خاطر پسرم تحمل کردم و میکنم . زندگی من سوخت شده

---

سلام در جواب این خواهر عزیز میخام بگم که خواهر عزیز شوهر شما تازه بیستو شش سالشه اینجوریست دیر نشده من به شما توسعه میکنم طلاق تو بگیر برو به سراغ جوانیکه از هر جهت ایده و ال باشد اون خاک بر سر بیستو شش سال روزی باید دو سه بار عمل زنا شویی انجام دهد این بد بخت چطور بد بختی هست که بیست روز یک بار هنوز اول زنگیست اون شوهر شما اون زوریکه میگید سه چهار سال دیگر خواهرم سالی یک بار هم نمی تواند عملیات زنا شویی انجام بدهد طلاق خودتو خلاص کن بجنب تا دیر نشده

---

سلام دوستان من و همسرم هر دو 24 ساله هستیم سه ساله ازدواج کردیم و سه ماهه عروسی کردیم هر دو گرم هستیم ولی هنوز بعد از سه ماه موفق به عمل دخول نشدیم هم شوهرم بلد نیست هم خودم میترسم،حالا هم چند هفته س که هیچ رابطه ای نداریم میترسم شوهرم سرد بشه موندم باید چکار کنم

---

منم ۶ ساله ازدواج کردم شوهرم فقط یک بار در ماه خواهان رابطه جنسی هستش ولی ۳ سال پیش اینطوری نبود حتی دوران عقدمون روزی دو بار رابطه داشتیم. باور کنین فکر میکنم دارم با یک مترسک زندگی میکنم. من نمیدونم چرا وقتی به من نیازی نداشته باهام ازدواج کرده بعضی وقتا فکر میکنم شاید من براش کسل کننده هستم ولی از این به بعد تصمیم میگیرم منم مثل خودش باشم سرد مثل یخ

---

رفتار مقابل به مثل اشتباست
من پیشنهاد میکنم به خانمها از اینکه انتظار داشته باشند اقایون پیش قدم بشن جدا جلوگیری کنید در ضمن من بعنوان یک مرد دوست دارم زنم هیجانی باشه و عصبانیت منو جدی نگیره .
اما حقیقتی بگم که برای میتونم بگم همه اقایون مهمه اینه خارج از فضای سکس بایست شوهر رو به اوج بیارید

---

بعد از بچه دار شدن معمولا اینطوری میشه.سر من که اومده

---

دوستای عزیزم منم مث بعضی دوستان سردم و شوهرم فوق العاده گرم
البته مشاوره رفتم و مشاور مث خودم عقیده داره که من گرم مزاجم
من سردی ام بابت رابطه نادرستی که شوهرم باهام داشته.
آقایون عزیزی که سردی همسرشون رو می بینن دنبال دلیلش بگردند
میتونه دلیلش عشقیازی نادرست یا سردی روابط احساسی باشه
خانما عشقبازی و رابطه احساسی براشون مهمه
لطفا بهش توجه کنید
امیدوارم مشکلات برطرف بشه و زندگیتون سراسر عشق و آرامش بشه

---

دوست عزيز حق با شماست كه ميفرماييد رفتار متقابل اشتباهه ولي وقتي خانمي هميشه خودش پيش قدم بوده براي مطرح كردن اين موضوع ، انتظار ميره خداقل ماهي يك بار هم كه شده شوهر پيش قدم شه، ابراز نياز تنها از طرف زن، اين خس رو به زن منتقل ميكنه كه همسرش از رابطه باهاش لذت نميبره- متاسفانه اينقدر تنوع و عملهاي زيبايي تو خانمها زياد شده ، فكر ميكنم يكي از علتهايي كه اقايون سرد مزاج شدن متنوع شدن خانمها است، در صورتيكه همين مرد با خانمهاي ديگه خيييلي راحتتر ارتباط برقرار ميكنه.

---

خانم هائی که از خودخواهی!، ضعف جنسی و بی توجهی شوهران به رضایت زن در امور جنسی شکایت دارند خوب دل بدهند و خواهش میکنم از بیان واقعیات توسط من بر من نتازند. زیرا من در گفتن حقیقت از دیکتاتوری پنهان در زنان ناکام و فمینیست آگاهم و مرادم گرفتن دست آنهاست.
   آیا دقت کرده اید که درصد بالائی از زنان در رابطه جنسی ناکام می مانند و در همان لحظه جفت جنسی آنان بی خیال و راحت کامیاب و راضی خروپف می کند؟ یا دارد به کارهای دیگرش می رسد و احیانأ به غرولند زنش واکنش نشان می دهد؟
   آیا دقت کرده اید درصد بالائی از زنانی که با مردان عیاش رابطه برقرار می کنند به قول شما به ارگاسم می رسند؟
   آیا میدانید در کشورهای برخوردار دختران و زنانی که دوست پسر می گیرند تا مدت زمان زیادی از جفت جنسی خود راضی هستند؟
   براستی علت چیست؟
   ما وقت بررسی همه علل را نداریم و مسأله رفاه، تندرستی، آزادی در انتخاب جفت، عدم دخالت دیگران در گزینش جفت و.. را کنار می گذاریم و تنها به چند مورد کاربردی در باره زنان و شوهران خودمان می پردازیم.
   1- هر کس حق خود را می گیرد. پسر به امور دلخواه خود می پردازد(مثل اکثر مردان ما) و دختر یا زن برای خودش فعالیت می کند. در رابطه دختر و پسر این گونه تمدن ها دختر مثل شرر به جان پسر می افتد و درست مانند مردی کهنه کار تا چند ساعت روی مردش کار می کند. لبانش را می بوسد، با سینه اش به جاهائی که دوست دارد فشار می آورد، از سر و کول او بالا می رود، با علاقه ماساژش می دهد، لخت و مادرزاد رویش می پرد و دستگاه های زادآوریش را به تن و بدن و دهان و آلت او می مالد و خلاصه بقدری بالا و پائین می پرد تا خود آماده شود. باز هم اکتفا نمی کند. مثلأ زبان پسر را بیرون می آورد و گوشش را به آن می مالد و با کرکر خنده و ریسه رفتن و آوازهای دلنشین لذت خود را ابراز و مرد را تشویق به کنترل کارهائی که خود شاید خسته شده می کند. مرد هرجند که خسته و زبون بوده با این تحرکات ترغیب به پاسخگوئی می شود و هرچه ابتکار دارد در طبق اخلاص می گذارد و با هم یک سمفونی بدیع دونفره شامل فراز و فرود و عشق و هوس می آفرینند و در این میان از ابزارهای مکمل مانند موسیقی، بازی با نور، بوی خوش و... نیز سود می برند.
   خانم ها و دختران جوان و ناکام:  شما نمی توانید به ارضای جنسی برسید مگر این که عاشق باشید، تندرست باشید، خلوت بگزینید، از تحرک باز نایستید، همچون مرده در انتظار تزریق لذت دراز به دراز نیفتید و بدانید از تو حرکت از خدا(شوهر، جفت، صاحب) برکت. اگر به گفته و گزارش من شک دارید در فصل توریزم به همین دوبی سری بزنید و با یکی دو جفت از این زوج های جوانی که با هم جهت گذراندن تعطیلات به آن جزیره آمده اند دوست شده و سپس در باره رابطه و میزان و چگونگی رضایتشان از هم تحقیق کنید تا قانع شوید.  شما هم زمانی که از فشار شهوت گر گرفته اید اینقدر با همسرتان گلاویز شوید و اندام های جنسیتان را با گوشه گوشه تن او تماس دهید که آب از پروپایتان سرازیر شود و در این راه از هیچ ابتکاری روگردان نباشید. ساده بگویم شما مانند یک مرد شوهرتان را بزور هم که شده بکنید. 80 درضد رفع سردی شوهر در دست شماست. اگر نشد دکتر. Captain

---

سلام، منم دقیقا همین مشکلو دارم ولی با این تفاوت ک خانومای دیگه بعد از چندین سال زندگی الان ب حرف اومدن من یک ساله ازدواج کردم از همون اول سرررررد بود الانم ک یخ زده دیگه! حرفاتون درسته منم تا الان هر رابطه ای داشتیم شروعش از من بوده ولی اخه تا کی! دو سه هفته ای ماهی یک بار! دیگه خسته شدم دلم نمیخواد همش من پیش قدم بشم دوست دارم مثه زن و شوهرای نرمال یکم هم اون ناز و نوازشم کنه! ب هرحال اینو میخواستم بگم اینی ک میگید ما با مردمون سر شوخی و شیطنتو باز کنیم مشکل دارم شوهر من اصلا اجازه نزدیک شدن نمیده تا میرم نزدیکش پسم میزنه!
اینم بگم از نظر ظاهری بد نیستم و نظافت و حموم و همه جوره حواسم هست! ولی کار ساز نبوده! کممممک لطفا!

---

منم با شوهرم مشکل دارم ولی مشکلم جنسی نیست .من شوهرم اصلا ابراز علاقه بلد نیست وقتیم بهش میگم میگه بلد نیسم بهم یاد بده وقتی بهش محبت میکنم هرکاری میخاد واسش انجام میدم  حتی بعضی شبا تو خواب بیدار میشم میبینم بیداره میگم چیه میگه پاهام درد میکنه پامیشم پاهاشو ماساژ میدم تو سکس هم واسش کم نمیزارم هیچی هرکاری که دوست داره واسش انجام میدم ولی بازم یاد نمیگیره .یه مدته باهاش سرد شدم مثل خودش  وقتی بهم میگم بدش میاد میگه تو سرد شدی منم مث خودت خیلی با این حرفش بهم فشار میاد .باورتون میشه تو این سه سال بهم نگفته عشقم یا عزیزم نشده سوپرایزم کنه یا برام کادو بگیره یا بیاد بگه بدو اماده شو بریم بیرون دیگه خودتون فکر کنید که چجوریه حتی نشده تاحالا باهام حرف بزنه یا درد ودل کنه

---

سلام دوستان من 3ساله ازدواج کردم و ازهمون اول شوهرم باهام سرد بود تو سکس نه چون سه روزی یه بار حتما سکس داریم تو روابط عاطفی ایشون 0 هستن و این خیلی ناراحتم میکنه دلم میخاد باهام گرم باشه و باهام شوخی و خنده و عشقبازی از همه مهم تر محبت کنه ولی دریغ تو این 3سال نشده برام کادو بگیره باورتون میشه من 18 سالمه و شوهرم 25شوهرم ابراز علاقه بلد نیست هروقت بهش میگم من همینجوریم تو این 3سال روزی نیست که باهاش حرف نزده باشم درجواب همه حرفام یا سکوته یا خسته ام یا خوابم میاد .از وقتی از سرکار برمیگرده میادتو سلام دیگه سرش تو گوشیه من سفره رو میکشم میخوره و میخابه باز روزازنو و روزی از نو وقتی هم بیکاره 24ساعته تو گوشیه  با روح و روانم بازی میکنه این حرکاتش خیلی رو اعصابمه .واااای وقتی ازش سوال میکنم و جوابمو نمیده یا یه 5 دیقه ای لفتش میده بعد جواب میده خیلی عصبی میشم

---

من دیدگاهم را در پست بالا گفته ام. اکنون شما به من بگوئید از من چه می خواهید.

---

جالبش اینه من و همسرم عاشقانه باهم ازدواج کردیم و حرف هایی که میزدیم عالی بود ولی بعد ازدواج فهمیدم خیلی سرد هست، اوایل باز حالا زورکی بود هرچی بود نرمال بودیم الان که دیگه هیچی، ماهی یک بار شد شد نشدم هیچی، به قول اون خانوم منم از ظاهر چیزی کم ندارم ولی هیچ جوری نمیشه این موضوع باعث شده کم کم احساسم هم بهش کم بشه و بگم اشتباه کردم، همه میگن با شوهرتون حرف بزنین من حرف میزنم نیازهامو میگم که مشکل رو حل کنیم ولی کارساز نیست، ماهی یک بار اونم از سر حس مسئولیتش برای من گریه آوره، هرکاری میکنم نمیشه، اگه همه چیزش به راه باشه یدونه بغل کنه اونم قیافم رو ناراحت کنم، واقعا میگم حیف من، پس کوش میگن مردا هات هستن فلان ما که ندیدیم، حیف

---

دیگ خسته شدم نه ب قیافست نه چیزی این مردا سردن بایدتحملشون کرد

---

سلام الان هرچی پیام دیدم واقعا درد منه شوهر منه سرد مزاج یسالی هست عروسی کردیم شاید سه بار اونم با زور من سکس کردیم
ای خدا کاشکی ی راه درمانی وجود داشت دارم دیونه میشم تب من گرم و شوهرم سرد سرد مشاوره رفتم فایده ای نداشت  گفت حل مشکلت اراهی جز امدن شوهر برا درمان نیست ک شوهر منم عمرا تن ب دکترو درمان بده من احساسی اون دلسنگ

---

سلام با نظر خانم سوفیا مخالفم

---

سلام. منم همين مشكل رو دارم. ده ماهه عروسي كرديم ولي ماهي٣بار رابطه. چند بار باهاش صحبت كردم كه تعدادش بيشتر باشه ولي همش ميگه بخاطر خستگي كارم هست.مسخرش اينه كه هروقت پريود ميشم ميگه برنامه داشتم برا امشب.هه
ولي چون مرد خوبي هست بهش احترام ميذارم. سعي ميكنم كه خودمو مشغول كنم كه خودمم خسته بشم.زندگيه ديگه
فكر كنم اين مردا از بس از 16 سالگي به بعد خودارضايي كردن اينجوري شدن.
يك

---

اینجا که همه زن ها دارن مینالن از سرد بودن شوهرشون!!
باز من یه مرد داغم ولی نمیدونم چجوری توی خواستگاری بفهمم زنم سرده یا داغ!!
اگه سرد باشه من باید هر روز خودارضایی کنم!!!دیوانه میشم اینجوری!!

---

سلام جالب هست برای درمان سرد مزاجی استفاده از هویچ برای اقایان وافراد که دیابت دارن نخود هست   چون هرمون مردانگی توی این دوتا زیاد
ولی مشکل من بر عکس شما هست من مرد هستم وهمسرم میلی نداره من چکار کنم

---

شما از نظر عاطفی خیییییلی بهش نزدیک شو

---

ﺳﻼﻡ ﺧﺪﻣﺖ ﻫﻤﻪ ي ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﻆﺮ ﻣﻦ اﻭﻟﻴﻦ ﻣﻼﻙ ﺑﺮاﻱ اﻳﻨﻜﻪ ﭼﻪ ﺯﻥ و ﭼﻪ ﻣﺮﺩ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺷﻮﻥ ﺟﺬاﺏ ﻧﺸﻮﻥ ﺑﺪﻥ ﭘﺎﻛﻴﺰﮔﻲ ﻣﺪاﻭﻡ اﺯ ﻧﻆﺮ ﺑﺪﻧﻲ و ﺁﺭاﺳﺘﮕﻲ و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ اﺯ ﻋﻂﺮ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺷﺒﻮ و ﻳﻜﻢ ﻗﻠﻖ ﮔﻴﺮﻱ ﻫﺴﺖ
اﻳﻨﻜﻪ ﺷﻤﺎ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻧﻪ ﻓﻘﻄ ﻳﻪ ﺭﻭﺯ ﺁﺭاﺳﺘﻪ و ﻣﺮﺗﺐ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻳﻚ اﻣﺮ ﺿﺮﻭﺭﻱ ﻫﺴﺖ و ﺩﺭ ﻣﻮاﻗﻊ اﺣﺘﻴﺎﺝ ﺁﺭاﺳﺘﮕﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ و ﻟﺒﺎﺱ ﻣﻨﺎﺳ.ب
ﻫﻴﭻ ﺯﻥ ﻳﺎ ﻣﺮﺩﻱ اﺯ ﺭاﺑﻂﻪ ﺑﺎ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﺮاﻱ ﺧﻮﺩﺵ اﺭﺯﺵ ﻗﺎﻳﻞ ﻧﻴﺴﺖ ﻟﺬﺕ ﻧﻤﻴﺒﺮﻩ
ﺑﻌﻀﻲ اﺯ ﺳﺮﺩ ﻣﺰاﺟﻲ ﻫﺎﻱ ﻫﻢ ﺭﻳﺸﻪ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ي ﻓﺮﺩ ﺩاﺭﻩ ﻣﺜﻞ ﺧﻮﺩ اﺭﺿﺎﻳﻲ
ﺑﻌﻀﻲ اﺯ ﺳﺮﺩ ﻣﺰاﺟﻲ ﻫﺎﻱ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎﻱ ﺑﺪ ﻫﻤﺴﺮ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ اﺱ و ﺣﺎﻝ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﻢ ﻛﻢ ﺩﻟﺠﻮﻳﻲ ﺷﻮﺩ و ﺑﻪ ﻧﺪﺭﺕ ﻋﺸﻖ ﺭا ﺩﺭ ﺩﻝ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻛﺮﺩ ﻣﺜﻞ ﻛﺎﺩﻭ ﺩاﺩﻥ و اﺑﺮاﺯ ﻋﺸﻖ ﻭﻟﻲ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﺭﺧﻮاﺳﺖ ﺳﻜﺲ ﺗﺎ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺑﻔﻬﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﻭاﻗﻌﺎ ﺧﻮﺩ اﻭ ﺭا ﻣﻴﺨﻮاﻫﻴﺪ
ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻤﻬﺎ ﻫﻢ ﭘﻮﺷﻴﺪﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﻱ ﻧﻤﻴﻤﻪ ﻋﺮﻳﺎﻥ ﻧﻪ ﻛﺎﻣﻼ ﻋﺮﻳﺎﻥ ﺭاﻩ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮاﻱ ﺟﺬﺏ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﻫﺴﺖ
ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﻛﻤﻲ ﺑﻪ ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻫﻤﺴﺮﺗﺎﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﻛﻨﻴﺪ اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ
اﺯ ﻏﺬاﻫﺎﻱ ﮔﺮﻡ ﺑﺮاﻱ ﻣﺮﺩاﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻫﺴﺖ ﻣﺜ. ﺷﻴﺮ ﺳﺮﺩ +ﺯﻧﺠﻔﻴﻞ و ﺷﻴﺮ ﻣﻮﺯ. ﻭﭼﺎﻳﻲ ﺩاﺭﭼﻴﻦ و ﺯﻋﻔﺮاﻥ ﻣﻴﺘﻮﻧﻪ ﻛﻤﻚ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺑﺎﺷﻪ
ﻳﻚ ﺯﻥ و ﻳﻚ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﻳﺪ اﺯ ﻟﺤﺎﻅ اﻧﺪاﻣﻲ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺳﻪ ﺩاﺷﺘﻦ ﺷﻜﻢ ﺑﺰﺭﮒ و ﻛﭙﻞ و ... ﺯﻳﺎﺩ ﺟﺬاﺏ ﻧﻴﺴﺖ ﭘﺲ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺑﺮﺳﻴﺪ ﺁﻗﺎﻳﻮﻥ ﺁﺭاﻳﺸﮕﺎﻩ و ﻛﻮﺗﺎﻩ ﻳﺎ ﺁﻧﻜﺎﺭﺩ ﻛﺮﺩﻥ ﺭﻳﺶ و ﻋﻂﺮ ﺭا ﻓﺮاﻣﻮﺵ ﻧﻜﻨﻴﺪ
ﺁﻗﺎﻳﻮﻥ ﻫﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﻋﻮﺭﺕ ﺧﻮﺩ ﺭا ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﻛﻨﻨﺪ و ﺧﻮﺷﺒﻮ
ﺑﻌﻀﻲ ﻭﻗﺘﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﭘﻴﺎﻡ ﻣﺤﺒﺖ ﺁﻣﻴﺰ ﺑﻔﺮﺳﺘﻴﺪ
و اﮔﺮ ﺑﻌﻀﻲ ﭼﻴﺰاﺭﻭ ﺭﻭﺗﻮﻥ ﻧﻤﻴﺸﻪ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻴﺪ ﺗﻮ ﭘﻴﺎﻡ ﺭاﺣﺖ ﺗﺮ ﻣﻴﺸﻪ ﮔﻔﺖ ﻛﻢ ﻛﻢ ﺑﺮاﺗﻮﻥ ﻋﺎﺩﻱ ﻣﻴﺸﻪ و ﺭﻭﺑﺮﻭ. ﻣﻴﮕﻴﺪ
ﺧﺎﻧﻤﻬﺎ ﺳﻌﻲ ﻛﻨﻴﺪ ﻭﻗﺘﻲ ﻫﻤﺴﺮﺗﻮﻥ ﻣﻴﺎﺩ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﻣﺮﺗﺐ و ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﺮاﻱ ﻳﻪ اﺳﺘﺮاﺣﺖ ﺑﻜﻨﻴﺪ ﻳﻪ ﻧﻮﺷﻴﺪﻧﻲ و ﻳﻪ ﻣﺎﺳﺎﮊ ﻭاﻗﻌﺎ ﻋﺎﻟﻲ ﻋﻤﻞ ﻣﻴﻜﻨﻪ. ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﺧﻮﺷﺒﻮ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﺎ ﻳﻪ ﻋﻂﺮ ﻣﻼﻳﻢ ﻣﺜﻞ ﻋﻂﺮ ﮔﻞ ﺳﺮﺥ و ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻋﺸﻖ ﺑﺎﺯﻱ
ﻛﻤﻲ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺑﻪ ﺧﺮﺝ ﺑﺪﻳﺪ ﺑﺮاﻱ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﻣﺰاﺟﻲ. ﻫﻤﺴﺮﺗﻮﻥ اﻧﺸﺎاﻟﻠﻪ ﺑﻪ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﻴﺮﺳﻴﺪ
اﻣﻴﺪﻭاﺭﻡ ﻣﻮﻓﻖ ﺑﺎﺷﻴﺪ

---

سلام من چهارده ساله ازدواج کردیم شوهرم خیلی سرده واقعاخسته شدم استرس همیشه قلبم تیرمیکشه سه تابچه دارم دوست داشتم باربیادسراغم چوارکنم

---

واقعااااااااا؟؟؟؟ تو یک سال سه بار ؟

---

من هم همين مشكل را دارم
٢٨ سالمه. همسر من كلا دلش نميخواد رابطه ي جنسي داشته باشه! ! اگر بخوام بغلش كنم و باهاش شوخي كنم ميگه اذيت ميشم نكن من ميگم همه زن و شوهر هاي جوون همديگرو بغل ميكنن كه تحريك بشن اونوقت اين حس براي تو آزار دهنده استتتتت؟؟؟؟!!!!!! حتي يادم هست وقتي عقد كرديم و رفتيم زير يه سقف تا ١ ماهههه بهم دست نزد!؟!؟ شوهر من  اخلاق خوبي هم نداره كه بگم بهش دلخوشم، دست به زن داره، با خانمهاي ديگه خوش و بش شديد داره، خنده داره نصف دوستهاي فيس بوكش خانم هستن. خانواده ي خسيس اذيت كن و دخالت كن با كلي دختر معلوم حال تو فاميلش داره.
به خانواده ي من توهين ميكنه. از نظر فرهنگي و مالي خيلي از ما پايين ترن
عقده ايه و انتقام جو
انواع و اقسام مريضي هاي مختلف را هم داره( منظورم واگيردار نيست) منظورم دست به هر جاش ميزني مشكل داره
خيلي به خيانت فكر كردم و مطمئنم اگر يك روز جرات اين كارو پيدا كنم با يه مرد درست و حسابي ميرم
اما خجالت ميكشم
حالا بگو تكليف من چيه؟!!!!
براي اينكه بهتر نظر شما را ببينم لطفا ابتدا بگين خانمي كه خيلي بدبخته

---

اگه مطمنین که خیانتی در کار نیس,باید جهت حل شدن سرد مزاجی به دکتر مراجعه کرد

---

با سلام..من خانومی هستم ۲۸ساله...ده ساله ازدواج کردم..شوهرم ۴۶سالشه.از ههمون دوران عقد فهمیدم که شوهرم سرد مزاجه..اوایل که عزوسی کردیم هفته ایی دوسه بار سکس داشتیم.تا اینکه بچه دار نشدیم و فهمیدیم شوهرم ضعیفه..رفتیم از پرورشگاه بچه آوردیم..مشککلاتی برامون بوجود اومد که باعث شد تا مرز طلاق پیش بریم.اما بخاطر بچه  حاضر بجدایی نشدم..الان ۳ساله از اون ماجرا میگذره..و ما سه ساله هیچ گونه رابطه زناشویی نداشتیم..شوهرم حتتی یه  دوستت دارم ساده هم بهم نمیگه...درصودرتی که خیلی زیبا هستم.اون حتی دندون هم نداره مصنوعی استفاده میکنه.برام دعا کنید

---

سلام دوستان .منم میخواستم مشکلمو بگم. من قبل ازدواج با همسر فعلیم سکس داشتم . جفتمون هم خانواده های با ایمانی داشتیم اما یک سال بعد آشنایی موقعیتی قرار گرفتیم که دیگه عطش جفتمون باعث اینکار شد . همسرم بلافاصله بعد این اتفاق اومد خواستگاریم و عقد کردیم در دوران عقد خیلی گرم مزاج بود بارها میشد شبی ۲ بار سکس داشتیم یک سال بعد عقد ازدواج کردیم اوایل ازدواج خیلی خوب تند تند بود اما یک سال و نیم بعد ازدواج یهو کم شد مثلا شد ده روز یه بار . من خیلی گرم مزاجم این باعث اذیت و آزارم میشد . خیلی گلایه کردم که همسرم مشکل مالی و نداشتن خیال آسوده رو بهانه کرد ، البته همسر ثروتمند من ورشکست شد . ولی من نمیتونم قبول کنم بخاطر ضعف عصبی اینجوری شده تروخدا بگین بخاطر این موضوع میتونه باشه .یعنی نفر سوم نیست ؟ من میمیرم قطعا اگه این اتفاق بیوفته.

---

سلام.من ۲۰ سالمه و همسرم ۳۰ سالشه.یه بچه یه ساله دارم.توی عقد که بودیم همسرم خیلی داغ بود تقریبا هرشب سکس داشتیم.ولی به محض اینکه اومدیم خونه خودمون همه چی تموم شد.الان من تقریبا دوساله که اومدیم سر خونه زندگیمون باورتون نمیشه اگه بگم ماهی یه بار یا حتی بیشتر فاصله میفته بین روابط جنسیمون.ما عرب هستیم و خانم های عرب فوق العاده داغ و گرم مزاجن.من برای همسرم آرایش میکنم و لباس های زیبا میپوشم.از لحاظ زیبایی چهره و اندام هم مشکلی ندارم.اما نمیدونم چرا همسرم اینجوری شده.وقتی که خودم پیش قدم میشم با بی میلی تموم پشتشو به من میکنه و میگه خستم میخوام بخوابم.واقعا دارم رنج میکشم.نمیدونم باید چیکار کنم.

---

باعرض سلام خدمت شما خانمهای محترم من فکر  میکردم که تنها من این مشکل ودارم  منم خانم ۳۵ساله هستم از۱۵سالگی که ازدواج کردم از اول ازدواجم که ۲۰سال میگذرد شوهرمنه همین طور سرد مزاج بود شوهرم ۴۵سالشه متاسفانه من از اول ازدواجمون خیلی دوس داشتم بچه دار شوم ان به علت بداخلاقهای خودش ودخالتهای خانواهاش میگفتن شاید بچه دار شوید خوببشه تا اینکه بعد مراجعه زیادی که به دکترهای متخصص میرفتیم مشخص شد که شوهرم خیلی اسپرمش ضعیفه در ضمن دوبار هم عمل واریکوسل انجام داد متاسفانه با بچه دار نشدیم وباز اون زمان بهتر بود از حالا مهی یکی دوبار اتفاق میافتاد که سکس داشته باشیم  تا اینکه من سال ۸۸ایوی اف انجام دادم وخوشبختانه باردارشدم چار قلو که بعد از ۶ماه منجر به زیمان زودرس شد بعداز ان تا دوبار انجام دادم خودم که خیلیخیلی عصبی افسرده شدم وهستم ولی سکس دوس دارم اونطوری بدم نمیاد الان سوال من این که به لطف خدا دفه سومی کهسال۹۲ایوی اف انجام دادم وخوشبختانه بچه دارشدم والان یک دختر ۳سالو۵ماهه دارم ولی تمام مشکلاتی که میخواست باتولد دخترم تمام شود ده برابر شده از روزی که فرزندم به دنیا امده دیگه زندگی به کام مبسیار تلخ شده نه رابطه دوخلی داریم نه محبتی نه چیزی دیگه خسته شدم درضمن به خاطر خرخر کردن درحال خواب محل خوابمون جداست من بادخترم میخوابم وشوهرم رومبل تنها بهش میگم بریم دکتر میگه پول ندارم وقتی پولدار میگه حالا باشه بعدا هر اعتراض میکنم هیچ فایدی نداره درضمن دچار دیابت هم شدن ولی کارشون خیلی راحت ورزش وتحرک هم ندار ه شما بگین به خدا دیگه موندم چه کار کنم الانهم به خاطر فقط دخترم زندگی میکنم ولی همش باگریه وزاری میگم ای کاش اصلا اقدام به بچه دار شدنم نمیکردم یک بیگناه رو بدبخت نمیکردم

---

سلام عزیزم خوبی این مشکل خیلی از ما خانوماست . مردا براشون راه هستا اما ما زنا موجودات بدبختی هستیم . ببین گلم همسر من خیلی هات بود در حدی که من گریه میکردم  اما یهو سرد شد و کم شد اما سعی کردم درستش کنم . اول اینکه بنده خدا دیابتی ها این مشکل و دارن خواهر من دیابت داره بدن و بنیه جسمیش ضعیفه طفلک . اول از همه هیچ وقت جاتو با شوهر جدا نکن حتی تو قهر چون همینکه قهر باشین اما کنار هم باشین باعث میشه عطش پیدا کنه . دوم اینکه شوهر من خیلی سردی میخورد اما شروع کردم بهش گرمی دان تو چایی زنجبیل ریختم و دارچین و کلا گرمی دادم به همراه افشرده گل سرخ از عطاری الان خیلی خیلی خوب شده مثه اول شده تقریبا و اینکه وقتی کلا خیلی برهنه بگردین تو خونه عادی میشه سعی کنید فقط جای خاص کمتر بپوشین نه اینکه کلا برهنه باشید . کنجد خیلی خوبه خرما کاکائو

---

دختر نازنین: شما خیلی زود (15 سالگی) شوهر کرده اید. در واقع شما نیاز به همبازی دارید که گذشته را جبران کنید. شاید از سواد روز هم بی بهره باشید. درست است که جنس لطیفی مانند شما نیاز به آغوش گرم دارد اما بخشی از آن را باید از پدر، مادر، و برادر وخواهر بگیرد تا بیاموزد چگونگی مهر ورزی را. شما خلاء زیادی در پشت سرتان دارید و انتظارتان ایتست که شوهرتان همه این ها را پر کند. در حالی که شوهر شما هم در 22 سالگی تن به زناشوئی داده و خود یقینأ چیزهائی از آموزه ها و دانش روز کم دارد. شما اولأ در خواندن درس و استفاده بیشتر از اندوخته های بزرگتران خود اهتمام کنید و دیدگاه خود را نسبت به شوهرتان با مهر و عشق پر کنید و چنان دوستش بدارید که نتواند از نیروی شیفتگی شما فرار کند. از حرکات ساختگی بپرهیزید و در رساندن بهره هرچند اندک به او کوشا باشید و اعتبار او را در میان بیگانه و آشنا بیفزائید تا بواسطه اینهمه دریافت دست در گردن شما اندازد و با گرمی ببوسد. اگر باورمند و با پشتکار باشید تا دوسه ماه دیگر دل شوهرتان در چنگ شماست و البته شما را راضی خواهد کرد.

---

چرا ستایش خانم میتونه
مشکلات مالی درگیرهای ذهنی فکری مرد رو یخ میکنه
من نه ماه ازدواج کردم و مشکلات مالی و درگیرهای فکری شوهرم کم میاد طوری ک همش من پیش قدم میشم من باهاش بازی میکنم تحریکش میکنم
میدونم چکار کنم ک نتونه تحمل کنه و زود تحریک میشه
ولی من دلم میخاد اون اول شرو کنه اون اول
ولی تا شرایط همینه راهی جز صبر نیس عزیزم
تازه اوایل ازدواج تعجب میکردم ازش ک زیاد نمیخاد سمت نمی اومد عجیب بود بعدها دلیلش فهمید
 بخاطر مشکلات مالی نمیتونست تمرکز و تمایل داشته باشه دیگ حسابش بکش عزیزم چقد تاثیر داره
و من همچنان جز صبر راهی نیس

---

سلام خانم ها منم مشکل شما رو دارم شوهرم خیلی سرد مزاجه اما من کاری به رابطه جنسی ندارم چون اون چند بار یه ماه هم لذتی واسم نداره اخه فقط به راه های لذت خودش رابطه بر قرار میکنه مشکل من اینه که من محبت همسرم رو فقط در پنج دقیقه رابطه جنسی میبینم هفت ساله زن شوهرم یه بار هم جدا از اینکه همبستر شیم دست بهم نمیزنه یه بار هم تجربه نکردم بایه بوسه در زمان های غیر ار همبستری غافلگیری کنه خیلی عذاب میکشم

---

منم همین مشکل رو دارم لطفا راهنمایی کنین ممنون

---

منم این مشکل رو دارم شوهرم میگه علت سردیش سکس زیاد تو دوران عقد هستش اگه به خواسته هاش اهمیت ندی میگن شما درک نمیکنید وقتی هم اهمیت میدی سرد میشن شوهر من از گرمی جات هم خوشش نمیاد واقعا عصبی کننده ست این مشکل ولی من ریشه شو پیدا کردم چند وقتی هست که متوجه شدم شوهرم قرص ترامادون مصرف میکرده ترامادون هم توان جنسی رو فوق العاده میاره پایین و کم میکنه

---

یعنی برا ماهم میشه بخاطر سکس زیاد تو دوره عقد باشه ؟ فک میکنم زشتم بد هیکلم که سرد شده. بهترین و شیکترین لباس خوابارو میپوشم اما هیچ تغییری حاصل نشده .من خیلی خیلی گرم مزاجم دارم نابود میشم . جدیدا هم واریکوسل گرفته دیگه هیچی تموم شد همون سکس ۱۰ روز یه دفعه هم

---

همسر من هم حدود یکسال این مشکل رو داشت.علاوه بر این احساس ضعف عضلانی، بد خوابی، بی حالی، ریزش موبا کلی دعوا و بحث آخرش رفت دکتر .هورمونهای جنسی اش فوقالعاده پایین بود.پایین بودن تستسرون علاوه بر کاهش میل جنسی علایم دیگری که گفتم هم دارد.الان تقریبا 4ماهه داره دارو میخوره ویتامین دی قرص های گیاهی.قرص های ملاتونین یه کمی بهتر شده.الان هم اگه کمی استرس داشته باشه یا ناراحت و خسته باشه همون مشکلات پیش میاد.منم فکر میکردم خیلی گرمم.ولی حالا فهمیدم این طور نیست چون قبلا با این موضوع مشکل داشتم.اگه همسرتون مشکل جسمی و هرمونی نداشته باشه اصلا نیازی نیست که شما مدام پیش قدم بشی یا خودت رو خیلی آنچنانی درست کنی و... خودش تحت هر شرایطی پیش میاد.و باید بخواد و بره دکتر وخودش هم البته مشکلش رو قبول داشته باشه

---

شوهر منم خیلی سرد مزاجه قبلا ماهی یکبار رابطه داشتیم ولی تازگی همونم دیگه وجود نداره اون خیلی خیلی سرد شده من همیشه پیش قدم میشم برای رابطه ولی بهانه میگیره و میگه حوصله ندارم من خیلی به خودم میرسم از آرایش گرفته تا لباس هایی که تحریک آمیز باشه ولی فایده نداشته دیگه خسته شدم انگار دارم با یک مجسمه زندگی میکنم مدام خیال پردازی میکنم که شوهرم بهم توجه میکنه و ازم تقاضای رابطه زناشویی میکنه ولی اینا همش خیالاته که هر روز دارم باهاشون زندگی میکنم دارم داغون میشم از زندگی سیر شدم

---

دقیقا منم مثل شماهستم

---

شوهر منم خیلی سرده، هیچوقت پیش قدم نبوده، همیشه من خواستم اونم ب اجبار قبول کرده اصلا دلش نمیخاد از اولم کم بوده، ولی دیگه خیلی کم شده چن ماه یکبار، دیکه خسته شدم همش تو فکر خیانتم،

---

باهاش صحبت کن با محبت اما رک.حرف دلتو بگو.و این سوالو از خودش هم بپرس.

---

مردی ک دوستون داره خیانت نمیکنه، مردی ک هم محبت میکنه و هم خیانت فقط سعی داره شمارو رام کنه و شما فک کنین ک اره شوهرم دوسم داره و خیالتون راحت باشه و اونم راحت تر کارشو بکنه

---

سلام . من ۲۳ سالمه و شوهرم ۳۰ هردو خوب بودیم ولی من مدتیه خیلی میل جنسیم زیاد شده به حدی که فکر کنم همسرم رو تحت فشار گذاشتم.نمیدونم جکار کنم . تغذیه رو کنترل کردم . شاید بعداز ازدواج هیکلم بدتر از قبل شده .جکار کنم میل جنسیم از بین بره و اصلا هم به فکر طلاق نیستم و نمیخوام دیگه شوهرم اذیت بشه .دوش اب سرد هم جوابم رو نمیده

---

سلام لطفا منم راهنمایی کنید
6 ماه ازدواج کردم از روز اول رابطمون کم بوده تازه عروسم خیلی دلم سکس میخواد ولی شوهرم اینطور نیست نمیدونم چیکار کنم. قبل ازدواج همش وعده وعید میداد میگفت من خیلی سکسی و گرمم منم یکی از دلایلم واسه ازدواج باهاش تصور گرم و سکسی بودنش بود ولی اینطور نیست دقیقا نصف انتظار من سکس داریم خیلی اذیت میشم نمیدونم چیکار کنم . دوس دارم یه موردی پیش بیاد و طلاق بگیرم چن مورد هم پیش.اومده شوهرم با دخترای دیگه هم صحبتی کرده خواستم جدا شم ولی نزاشت گفت دیگه تکرار نمیکنم و این حرفا خلاصه موندم ولی حداقل انتظار دارم از لحاظ جنسی.تامین باشم که نیستم خواهشا کمکم کنین.

---

خیلی سخته چهار سال دارم عذاب میکشم، خیلی سرده اصلا سراغم نمیاد همش دعوا و بحث داریم قول میده بره دکتر وعده میده درست شه ولی نمیشه فکر طلاق و خیانتم

---

اینجور مردا باید برن بمیرن حتی نمیتونن نیاز زنشونو برطرف کنن، برای چی ازدواج میکنن، مگه زن چ گناهی تو مملکت اسلامی کرده ک فقط باید بسوزه و بسازه و عذاب بکشه، اونوقت مردا راحت میرن صیغه میکنن و خیانت، چرا نباید قبل ازدواج با کسی ک میخایم ازدواج کنیم سکس داشته باشیم حداقل چن ماه مثل کشورای متمدن ک اینجور تو تله نیفتیم

---

سلام من دوماهه ازدواج کردم برعکس شماخانمهاهستم من گرم هستم خانمم سرده و نیازموبرطرف نمیکنه نمیدونم چرا

---

سرد بودن خانم به اندازه سرد بودن آقا مهم نیست.حداقل زندگی میتونه ادامه پیدا کنه.ولی وقتی مرد سرد میشه زن و شوهر تبدیل به خواهر برادر میشن و هیچ چیز بدتر از این نیست و به مرور مشکلات هزار برابر میشن جوری که خونه تبدیل به شکنجه گاه میشه و آدم ترجیح میده کنار جوب بخوابه ولی پاشو تو خونه نذاره حتی اگه خونه قصر باشه

---

سلام.من و همسرم همین مشکل رو داریم.۱۰ساله ازدواج کردیم ولی همیشه من پیشقدم شدم.همه کاری کردم.اون راضیه که پیش بقیه من زنش باشم ولی حتی دوست نداره کنارم بخوابه.دیگه از خودم بدم میاد که چرا برای براورده شدن یه نیاز باید منت یه کوه یخه رو بکشم.

---

بنده هم مشکل شما را دارم 16ساله ازدواج کردم تموم ای راها را رفتم شوهرم از دوران عقد سرد مزاج بود ولی گفتم خوب میشه اگه ازدواج کنیم!ما تا 40روزم رسیده سکس نداشتیم به همه دری زدم قهر کردن لج کردن بیخیال بودن فایده نداشته همیشه من پیش قدم بودم حتی موضوعا به خانوادم گفتم خجالت بکشه فایده ای نداشته بدتر اینکه شغلم ارایشگریه و هروز چیز جدیدی میشنوم از خانما که شوهراشون چیکار میکنن و فقط عذاب میکشم میریزم تو خودم میگم خدا فقط منو افرید خانما را خوشگل کنم واسه شوهراشون و خودم برم بمیرم خانما میگن خوشبحال شوهرت همش اراسته ای ولی شوهرم نمیم نگاهی بهم نمیکنه الانم دیگه من 36ساله و اون 43ساله شده یه پسر دهساله دارم دیگم بچه نمیارم در ضمن ما جدا از هم میخوابیم من شبا باید خودمو سرگرم گوشی کنم تا خوابم ببره و اون صداش درمیاد که بخواب صبح بیدار نمیشی منم میگم موبایل شوهرمه تو شوهرم نیستی بقیه ارضا میشن تا بخوابن من با  موبایل باید چشمام خسته بشه بخوابم!اگه بخوام ازی 16سال واستون بگم شاهنامه میشه بهم میگه تو همه چیزو تو سکس میبینی همه خانمها ایطورین یا تو فقط اینطوری هستی!بهم بر میخوره طرز فکرش منو کشته به من میگه تو زندگیو همش تو سکس میبینی من تو چه فکریم تو تو چه فکری من مطمئنم در اینده روانی خواهم شد!

---

جالب ایشون به من میگفت مگه من اسبم ولی تو حموم خود ارضایی می‌کرد جالب اینجاست که من اندامم خیلی خاص نه اینکه بخوام خودمو گول بزنم نه اندامم یه چیزی تو مایه های کیم کاردشیان ولی چه فایده و این خاص بودن هیکلمم همه میگن چه خانم چه آقا ولی حیف کاری کرده که از هیچ مردی خوشم نمیاد

---

مردی که سرده براش فرقی نمیکنه زنش چه قیافه و یا هیکلی داره انگار کوره...منم دقیقا همین مشکلو دارم از نظر همه جذابم بجز شوهر خودم واقعا نمیدونم چیکار کنم دیگه کم آوردم

---

زندگی عالیه ب حرف گوش میده همش میگه دوست دارم قبل زایمان سکس زیاد میکردیم اما هیچ موقع من ارضا نميشدم ولی بعد سه بار زایمان تازه. لذت سکس می فهمیدم ک دیگه یادش نمافته تعداد سکس امروز شد دوماه خبری نیس

---

سلام من بیست روز هست که ازدواج کردم شوهرم در این مدت حتی یکبار هم سراغم نیومده چند بار خودم رفتم سراغش برایدسکس ولی فقط ۲ بار قبول کرد ولی باقیش رو رد میکرد میگفت خسته هستم حوصله ندارم ولی من هات هستم هنوز هیچی مشده انقدر سرد شده خدا به داد چند ماه دیگه برسه در ضمن من چهره و تیپ قشنگی دارم ولی شوهرم سرده خیلی حالم بد شده مدام سر درد شدید دارم شوهرم رو خیلی دوست دارم باهاش راجبه این موضوع صحبت کردم ولی فایده ای نداره لطفا راهنمایم کنید

---

توروخدا کمکم کنید

---

واقعا از کوه یخ هم سختر هستن

---

ما ۹ ماه هست که عقد کردیم
قبلشم ۶ سال دوست بودیم
بعد از عقد فهمیدم که شوهرم سرده در صورتی که من خیلی گرمم و بسیار علاقه مند به سکس
امشب دیگه کاملا به روم آورد که من به ادامه زندگی با تو اطمینان ندارم واسه همین کمتر میام سمتت
واقعا نمیدونم چی بگم
واقعا هنگم

---

سلام خواهران عزیزم والله من مشکل هر تک تکتون را خواندم من تاسف میخورم از اینکه شماها به این درد مبتلا هستید واقعا مشکله خیلی هم مشکله نه میشود با کسی در میان گذاشت نه میشود کارش کرد من یک کلام به شما توسعه که خواهران عزیز ابن شوهران شما که اینقدر بی میل هستن اینها یا مواد مصرف میکنن که شما خبر ندارید یا قرص  امروزه قرصهایی به بازار ایران وارد کردند صد بار بدتر از مواد مخدر هستش بله شما حرف منو جدی بگیرید یه زخمتی بکشید شوهر هایتن را به ازمایشگاه ببرید یع تست مواد مخدر ویا از قرصی که مصرف میکند به دکترش بگید اگر این کار را که من میگم انجام بدهید مطمین باشید که نتیجه خواهید گرفت

---

سلام . چقد پیاما ها دردناکه واقعا انقدر مشکل توی اتاق خواب هست ..من شش ماهه نامزد کردم .الان میدونم که من طبع گرمی دارم و بشدت علاقمند به این مسایل ولی نامزدم علی رغم اینکه از سکس و این مسایل زیاد حرف میزنه حس میکنم طبعش سرده ـ.خیلی زود تحریک میشه و سریع هم ارضا میشه درصورتیکه من هنوز هیچی از معاشقه نفهمیدم ..دوستان بنظرتون درست فهمیدم اون طبعش سرده؟؟؟ میخوام اگه واقعا انقد شرایط بعد ازدواج سخت میشه الان به فکر چاره باشم .لطفا راهنماییم کنید .ممنون

---

منم مثل همه شما یکسال از زندگیم میگذره شوهرم با بهانه های مختلف همیشه سکس رو رد می کنه باهاش بارها صحبت کردم که سکس مایه ارامشه ولی انگار با سنگ حرف میزنم منم گرم بودم ولی الان سرکوب جنسی شدم انگیزه بالای برای زندگی ندارم احساس پوچی می کنم متاسفانه جای زن و مرد عوض شده زن شده نیاز مرد شده ناز

---

حرفهاتون درسته واقعا .بعد از مدتی که رابطه نباشه آدم از شوهرش متنفر میشه هیچ حسی دیگه بینتون نیست. در بهترین حالت حس ترحم داری.من که همیشه عصبی هستم نسبت به شوهرم جبهه میگیرم. یه دختر هم دارم که طفلک این وسط مونده همیشه از رفتار عصبی بی دلیل من تعجب میکنه . این باعث شده حس عذاب وجدان هم داشته باشم. اصلا زندگی زن و شوهر بدون رابطه جنسی یعنی عذاب یعنی نفرت روزافزون

---

منم این مشکل و دارم.من انقد طبعم.گرمه ک درروز 4بارم سمتم بیاد خسته نمیشم ولی میشه چی اون سرد بی میل واقعا نمیتونم تحمل کنم یجوری حس میکنم اویزونم جدیدا یاد گرفتم حتی سمتش نرم.نگاهشم نکنم بااره یا نه جوابشو میدم. محبتم داره نسبت بهش کم.کمتر میشه  من ازمردی ک.سرد بیزارم واقعا نمیشه تحمل کرد تنها بحث سکس نیس بحث نوازش دوسداشتنه ی بوسه اروم یا حتی دستتو بگیره  حیف همین کارارو کردن ک.زن ب مردش خیانت میکنه مرد ب زنش امیدوارم.مشکلاتمون رفع شه

---

سلام من سی وهشت سالمه شاید واسه یه زن تواین سن مسخره باشه که دنبال معاشقه باشه امامن ازاول ازدواج که درسن پانزده سالگی بوده تا الان هیچ لذتی از زندگی زناشویی نبردم شوهرم فقط خودش رو در نظر میگیره اصلا به فکرومن واحساساتم نیست من فقط کنار اون میخوابم ومتاسفانه هیچ امیدی به زندگی ندارم و مثل مرگ تدریجی واسم

---

سلام منم شرایط شمارودارم حتی اگر سکس هم نداشته باشه میتونه با کلام شیرین وکمی نوازش دلگرمی بده تا به نقطه کور نرسیم جایی برای نوازش وحس خوب برای باهم بودن

---

سلام  منم مثل شما هستم خياي از سرد مزاجي شوهرم عذاب ميكشم ما حتي ماهي يه بار رابطه نداريم حتي در طول ماه دستمون به هم نميخوره يه وقتايي دلم ميخواد بميرم آخه خيلي شوهرمو دوست دارم ولي اون حتي به زور با من حرف ميزنن البته بعد بچه دارشدنم اينجوري شده تو رو خدا راه حل بديد

---

...سلام

---

منم مشكلم مثه شماست، همه جوره با شوهرم خوب هستيم و واقعا همو دوست داريم، ازدواجمون سنتي بوده و سه ساله كه ازدواج كرديم. ولي اكثرا من شروع كننده رابطه هستم، معمولا هر دو سه هفته يه بار رابطه داريم كه برا من كمه و واقعا خداقل به هفته اي يك يا دو بار نياز دارم، ولي اون ميگه تو از مشكلات مالي و كاري و اينا بي خبري نميدونس چه فشاري رومه كه هي در مورد اين موضوع حرف ميزني، هرچن موقع رابطه همه چي خوبه ولي كم بودن دفعات و اين كه تقريبا هميشه من بايد شروع كننده باشم يا در موردش حرف بزنم حسابي اذيتم ميكنه،احساس افسردگي دارم. گاهي فكر ميكنم اگه بچه دار هم بشيم كه ديگه رابطمون به ٤-٥ ماهي يكبار ميرسه. ولي رابطه احساسيمون خوبه نوازش و دست همو گرفتن و... شايد همين فقط حالمو بهتر ميكنه يكم.

---

چقدر شرایطتون با من مشابهه من دقیقا همیشه یه حس پوچی و یه بغض دارم

---

منم همین مشکلو دارم ۲ساله ازدواج کردم خانومم سرده من هر شب ده بارم رابطه داشته باشم کممه اون همش فراریه از رابطه من به شدت گرممو داغ اون به شدت سرد شانس بیارم ماهی سه چهار بار رابطه داشته باشیم دارم روانی میشم اخه من دوس دارم هر شب رابطه داشته باشم عشقبازی کنم باهاش نازو نوازشش کنم اما اون همش میگه تو منو برا رابطه فقط میخوای من چیکار کنم اخه

---

به نظر من اگه بچه دار نشدین جدا شو چون من الان سخت از ازذواج با این جور همسری پشیمونم  ولی با داشتن سه تا بچه کاری از دستم بر نمیاد میگه نمیتونی وانستا من به خودم اطمینان دارم هیچ مشکلی ندارم که به نامردی بچه هامو ازم بگیره حرفاش عذابم میده میگه من تو رو پررو کردم تو مست شدی باید دهنتو جر بدم باید تورو تحت فشار و محدودیت قرار بدم که دنبال محبت من نگردی

---

منم گرمم شوهرم ی چند ماهیه سرد شده قبلا اینجور نبود طوری ک یک ماهه گدشته من همش ازش خواستم.دارم دیونه میشم.تحمل ندارم دیگه

---

علتش خيلي ميتونه به مشكلات مالي برگرده، چون مردا وقتي ذهنشون درگيره چيزاي ديگست خيلي تمايلي به رابطه ندارن، شوهر منم تو اين اوضاع اقتصادي خراب ذهنش واقعا درگيره و ميدونم يكي از دلايل بي حوصلگيش برا داشتن رابطه همينه. البته من دارم سعي ميكنم خودم بيشتر برا رابطمون و زندگيمون مايه بذارم چون فكرم آزادتر از اونه. به نظرم اينطوري حسمم بهتر ميشه.

---

منو شوهرم هردو 22سالمونه.اولاش تو رابطه خوب بود ولی الان سرد شده.همش من درخواست میکنم و اون رد میکنه.نمیتونم تحمل کنم تو کل زندگیمون تاثیر گذاشته .راجبش خ باهم حرف زدیم ولی فایده نداشته میگه من دلم نمیخاد.من خ گرم مزاجم و اذیت میشم.سر هر چیز کوچیک بغض میکنم و عصبی شدم.همیشه لباسای خوب میپوشمو موهامو هرروز ی مدل واسش درست میکنم.محبت میکنم نازشو میکشم.واقعا نمیدونم مشکل کجاست خودشم نظری نداره.ینی چی من نمیتونم مردای سرد رو درک کنم مگه میشه ادم با داشتن زنی سکسی دلش نخاد رابطه برقرار کنه.خیلی تحمل کردم و وقتی بهش میگم میگه تو عادی نیستی و نیازت بالاست.منم هیچوقت خیانت نمیکنمو  چن باری خودارضایی کردم تا از زشتی صورتم ک پراز جوش میشه کم کنم و کمی تخلیه شم.کمک کنید

---

سلام دوستان ،نظر تمام شما محترمه اما به نظر من سكس يه رابطه فيزيكي نيست يه رابطه ذهني رواني هست يعني شما اگه از نظر روحي اماده نباشي نميتوني انجامش بدي بعد مسعله تغذيه و استرس ها رو جدي بگيريد يه نكته اينكه تو فيلمها يا سكس چت ها انقدر جذابيت نشون داده ميشه كه وقتي طرف رابطه اصلي رو شروع ميكنه و ميبينه كه اونقدر جدابيت نداره نسبت به قضيه سرد ميشه  كلا همون اقا يا خانمي كه با همسره خودش رابطه سرد داره اگه خدانكرده با يه جنس مخالف رابطه برقرار كنه خيلي هم لذت ميبره چون باهم و در كنار هم زندگي كردن و با مشكلات دست و پنجه نرم كردن تو لحظه هاي عاشقي تاثير منفي ميزاره وقتي شما تو زندگي سر هر مساله اي مي جنگيد خيلي واضحه كه ساعات عاشقي اون مطالب ذهنتون رو درگير كنه و بحثي كه كرديد باعث بشه لذت عاشقي كم بشه

---

میفهمم چی میگی واقعا تحملش خیلی سخته یکی از دوطرف سرد باشه یکی گرم باشه ادم واقعا زجر میکشه من ماهی دو سه بار بیشتر سکس ندارم با همسرم اون میگه کافیه همین من هرشبم سکس داشته باشیم کمه برام دوس دارم هر روز و هر شب سکس داشته باشم بهرحال تحمل اینجور زندگی سخته واقعا میخوام طلاق بگیرم دیگه همه راه ها رو امتحان کردیم نشده..خداروشکر بچه نداریم

---

دیوانه ای اگه بچه نداری تحمل کنی برو از زندگیت لذت ببر

---

سلام
من همسرم فوق العاده سرده
من شده روزی دوبار یا سه بار میل دارم اون ماهی  ی بار هم به زور
واقعا اذیت میشم انقدری ک بد اخلاق و بهانه گیر و فوق العاده کمر درد میشم..از نظر محبت چیزی کم نمیزاره...ولی از نظر جنسی خیلی زیاد اذیتم..همه کاریم کردم لباس های متنوع جذاب اما دریغ از ی ذره تغییر شبایی ک خیلی به خودم میرسم تو خواب ارگاسم میشه..واقعا نمیفهممش .۶ ماهه خونه خودم رفتم و انقدر سردی برام غیر قابل تحمله..حتی شده گاهی میگه به طور انجام میدم فقط بخاطر تو ،دیگه اصلا برام مهم نیست ک نیاد طرفم فقط میدونم دارم عذاب میکشم..بقیه سال اول عروسیشون روزی ۳ بار تا ۴ بار بعد ما مثل ی خواهر و برادریم فقط با این تفاوت ک موقع خواب بغلم میکنه همین..انقدر باهاش حرف زدم خسته شدم
گاهی ب طلاق فکر میکنم گاهی میگم‌ فکرای بدی به سرم میزنه
خدا از هیچ مردی ک زن گرم مزاج و فوق العاده جذاب دارن نگذره ک انقدر اذیت میکنن

---

سلام رها جان من کاملا درکت میکنم همیشه همینطوره ادمای اشتباهی بهم میخورن و ازدواج میکنن یکی گرم و یکی سرد وای که چقدر سخته واقعا تحمل این زندگی اصلا غیر قابل تحمله

---

آخ قربون دهنت.اینا حرفای دل من بود همش

---

سلام حرفای دل که زیاده این سرنوشت ماست خودمون انتخاب کردیم باید تحمل کرد البته تحمل کردنی نیست,وقتی  میبینی اون براحتی خوابیده در حالی که بهت فکر نمیکنه  زجر اور وتو تا صبح درگیر اینی که بتونی بخوابی ولی مگه میشه خوابید دیگه حالم ازاین زندگی و دنیا بهم میخور ه

---

واقعا سخت ترین کار دنیاس

---

سلام من ۲۶ سالمه و شوهرم ۲۷ ما خیلی عاشق هم بودیم ۱ سال نیمه ازدواج کردیم و اوایل روزی ۳،۴ بار سکس داشتیم راه میرفتم میگفت چه زیبایی الان ۶ ماهه فقط با فیلم پورن سکس میکنه یعنی من التماس می‌کنم میکنه فیلم بزار بعد من احمق هم از بس عاشقم میگم باشه حتی من و نگاه نمیکنه گریه می‌کنم تورو خدا بغلم کن کسی که من و از خودش جدا نمیکرد اصلا ... هر شب با اشک میخوابم من عاشقشم اما نمی‌دونم چی شده هیچکس هم کمکی نمیکنه بهش ۱۰۰ بار گفتم بیا جدا شیم میکنه مگر تو خواب !!! همش خودارضایی میکنه اما به من دست هم نمیزنه ماهی ۲ بار شاید اونم به اجبار من اونم با فیلم البته فهمیدم قبل ازدواج هم این مسایل و مثل اینکه داشته اما لابد من براش اوایل جذاب بودم و الان نه ... نمی‌دونم چه کنم دوستام میگم یه مدت رهاش کن و دیگه نگو سکس تا بیاد سمتت اما میترسم من نرم اونم نیاد رابطه کلا داغون شه !!! من نمیخوام جدا شم من با بدبختی این پسر و به دست آوردم لطفا شما هم من و کمک کنین .... انگار دیگه دوسم نداره اوایل تا سر کوچه نمیذاشت برم الان دیگه براش مهم نیست کجام حتی پدربزرگم میگوها چون دیگه بهت اعتماد داره اما من میدونم که دیگه تکراری شدم ....

---

وای واقعا سخته
دقیقا حرفای قلب منو زدی

---

از طرفی خوشحالم میبینم هم درد مثله خودم زیاد دارم و‌تنها نیستم از طرفی قلبم میگیره که واقعا چرا امثال ماها انقدر کم شانسیم
خدا نسلشون رو از روی زمین بر داره که نه راه پس دارم نه پیش
شرایط طلاق ندارم ولی خیانت ......

---

میدونید گاهی من هم این فکرها رو میکنم‌ولی همه اینها آفت زندگی و محبته بخصوص عزیزی که میگه من بداخلاق و بهونه گیر میشم.اولا باید فهمید که مرد ما بصری هست یا سمعی یا لمسی .اونطوری زحمت هایی که برای تحریک باید کشید هدفدار تر میشه.بعدشم از امام صادق حدیثی شنیدم که فرمودند.نمازشب مهر زن رو به دل شوهر زیاد میکنه.یکم رابطه خودتون رو با خدا تقویت کنید و کمی هم برای خودتون مشغولیت بتراشید.انشالله که درست میشه از خدا خواستن بهتر از خلق خدا خواستنه و با عزت جواب میده.پس تحریک هدفدار.صبر. محبت.ارتباط معنوی و مشغولیت.
انشالله همتون خوشبخت باشید

---

واقعا سخته منم هميچين چيزي رو تجربه ميکنم هر روز ميرم کنارش ولي پسم ميزنه انگار نه انگار ادمم سخته

---

منم همین مشکل رو دارم من از لحاظ ظاهری بسیار زیبا هستم و بسیار گرم مزاجم اما همسرم سرد مزاجه اگه مثلا هفته ای ۲ بار رابطه داشته باشیم احساس میکنه کار خیلی بزرگی کرده گاهی شده حتی ۱ ماه شده که رابطه نداشتیم، در مقابل من دوست دارم حداقل ۲ روز یک بار رابطه داشته باشیم واقعا خیلی تو فشارم و ناراحتم متاسفانه خود ارضایی میکنم. با اینکه از لحاظ ظاهری تو چشمم تعجب میکنم که چرا شوهر من منو نمی بینه... از نظر اونم من آنرمالم ، چند وقت پیش یه کاری کرد که واقعا احساس بدی پیدا کردم، بعد از چند بار بیمیلی و خودشو به کوچه علی چپ زدن با اینکه من میخاستم پسم زد و خوابید بعدم به روی خودش نیاورد ولی من تا صبح گریه کردم احساس خیلی بدی دارم اعتماد به نفسمو تضعیف کرده زندگی برام بی معنی شده.

---

من شوهرم سرد نبود سرد شد و اين من و به درد مياره ....

---

مشکل منم همینه با همسرم متاسفانه من گرمم و اون سرد من هر روزم رابطه داشته باشم کممه همسرم.اما ماهی دوبار به زور و التماس من حاضر به رابطه میشه اونم  خیلی سرد و بیروح...واقعا زندگی بی معنی میشه وقتی بین زوجین تفاوت ها زیاد میشه...

---

سلام منم مشکل دارم بخدا خسته شدم شوهرم خیلی سرد مزاج الان نزدیک 6ماه شده که ما نزدیکی نداریم تو را خدا کمکم کنید زندگیم داره خراب میشه

---

کسانی که از اول ازدواج مشکل دارند شاید همسراشون مشکل فیزیولوؤیکی دارند و از قرص استفاده می کنند ولی نمی گذارند خانمها متوجه بشوند.
حتما باید سونوگرافی داپلر با پاپاورین بشوند

---

به نظر من مرد سرد مزاج خوب نمیشه فقط باید راه جایگزین پیدا کنیم
شوهر منم سرد مزاجه منم همه ی راه هارو امتحان کردم خوش تیپ کردن بازی کردن شوخی کردن پیش قدم شدن لباسای جورواجور پوشیدن ولی بازم هر بار با گریه زاری میاد سمتم اولش میکم  درخواست میکنم التماس میکنم ماساژ میدمش ولی هر بار به یک بهانه از زیرش در نیره مثلا فردا صبح کارم سنگینه  امشب خیلی خستم   باشه شب جمعه   اران پاهام درد میکنه یا خودشو میزنه بخواب حتی حمام نمیره که من رغبت نکنم سمتش برم نهایتا بعد از یک ماه تا ۴۰ روز دیگه نمیتونم تحمل کنم دعوا مون میشه میزنم زیر گریه تا میاد سمتم
منم ره فکر طلاق و مشاوره و خیانت افتادم یا باید بسوزی و بسازی یا بندازی بری چون درست نمیشه
من شوهرمو دکتر هم بردم ولی خوب نشد

---

من ۶ ساله ازدواج کدم اوایل کار همسرم کمبود ولی حتی اون موقع هم رسیدگی از لحاظ جنسی ضعیف بود چه برسه الان که فرزند هم داریم یک سال به روش اون رفتم جلو با درس خوندن طاقت فرسا خواستم امتحانش کنم ببینم دلش تنگ میشه اونو به حدی میرسونه مثل من عصبی شه که جوابم منفی شد حالاهم که انقدر کار میکنه و وقت پرت در کارش داره که نیشه بهش خورده گرفت ولی فکر کنم این تز  فکرشه جون خیلی باهوشه به اوج صبر من میرسه خودشو برام نشون میده حالم بد میشه که اینقدر با عشق وارد میشم واون با برنامه بسیار انان خونسرد و صلح جویانه است

---

نظرات رو خوندم فقط می تونم همدردی کنم چون من و همسرم تفاوتهای زیادی از نظر گرایشات جنسی داریم و از همون اول هم اینطور بوده .از نظر رفتارهای جنسی دفعات رابطه جنسی ....... البته من سعی کردم که عادت کنم چون می دونم بنده خدا بضاعتش بیش از این نیست ولی خیلی دردناکه بعضی اوقات دلم براش می سوزه با خودم می گم تقصیر اون نیست که من اینقدر تمایل دارم اون هم یک جور قربانیه ته این قصه برای من یک درد ه که با هیچ کس نمی تونم سهیم بشم چون برای من هیچ کس مثل اون نیست هر موفقیتی هر تحسینی و هر چیزی تقریبا هیچ چیز جایگزین سکس خوب با همسر نیست .
در آرزوی این هستم که یکبار با نوازشش بخوابم و حتی یکبار نصف شب منو در آغوش بگیره مثل فیلمها ولی افسوس که برای من اینها همچو داستانها و افسانه های ناشدنی ست چون اصلا اهلش نیست و من دوست ندارم این کارها از روی اصرار باشه دوست دارم خود انگیخته باشه ولی لذت این کارها برای اون معنی نداره
فقط یک جمله هست که به دوستانم توصیه می کنم خداوند همه نعمتهاش رو به همه نمیده .ما از این نعمت محروم هستیم نعمتی که صحبت کردن و خواستن ازش خودش خود ضایع کردنه

---

چقدر این جملتون به دلم نشست
خداوند همه نعمتهاش رو به همه نمیده ...

---

حرفاتون به گریم انداخت خدا همه نعمتاشو به همه نمیده