question-closed توروخدا جوابمو بدین من همیشه عذاب میکشم

920 بازدید
سوال شده مرداد 12, 1397 در اختلالات روانی توسط کمکم کنید
سلام و خسته نباشید
من یک دختر ۲۱ ساله ام دانشجو هستم و خانواده سنتی دارم و پدر متعصب و بیشتر وقتا تو خونه هستم مگه برم دانشگاه اما به کسی علاقه مند هستم و او هم به من ارتباط داریم به صورت مجازی و به خوبی همو میشناسیم  و قصد ازدواج داریم.من حدود ۳ یا ۴ سال هست بعد از گذشت دوره نوجوانیم یک حالت خاصی برام به وحود اومده همیشه نگرانم همیشه میترسم مخصوصا بعد از گذشت همین چند سال ک الان ۲۱ سالم شده همش میترسم اتفاقی برام بیوفته همیشه با فکر زندگی میکنم مثلا تو ذهنم یک چیزی خلق میشه مثلا ۱۵ سالم بود از خودم با گوشی عکس گرفته بودم عکس های سرلختی و یادم نمیاد دقیقا که کدوم مموری بود ولی مموری گم کردم تو خونه و همش میترسم که یک روز کسی مموری پیدا کنه و عکسامو پخش کنه یا حتی مثلا میترسم یک روز کسی که دوسش دارم منو تنها بزاره یا مثلا چت هایی که باهم کرده بودیم همیشه پاک میکنیم ولی میترسم یکی هکم کنه یعنی تو ذهنم و فکرم این مسائل میاد و هی مرور میشه باز تموم میشه حل میشه باز مسئله جدید یک مدت بسیار از مرگ میترسیدم فک میکردم منو تو قبر بزارن چی میشه یا مثلا یک اتفاقی میبینم واسه کسی پیش اومده مثلا تجاوز شده میگم نکنه به منم تجاوز کنن و تو ذهنم میاد یا مثلا به ۱۳ سالگیم فکر میکنم که اشتباه کردم تو ۱۳ سالگیم بچه بودم تازه گوشی خریده بودم تازه مثلا شماره میگرفتم زنگ میزدم این طرف و اون طرف یکبار اشتباهی زنگ زدم به شوهر دختر خالم و جای اون حرف زدم گفتم اسمو و حرفای بدی نزدم بعدش ازون به بعد هر موقع دختر خالم  میبینم یاد اون زمان میوفتم و خودمو سرزنش میکنم میگم چرا اشتباهی  زنگ زدم هر موقع میبینمش خجالت میکشم اخه یکباریم ب روم اوردن ک من دختر بدیم با اینکه من چیزی نگفتم و خیلی بچه بودم و یااا....خیلی چیز ها مدام تو ذهنم میاد و منو اذیت میکنه من از این مشکل خیلی رنج میبرم مدام فکر و فکر و همش ترس و دلهره دارم همش نگرانم همش نا امیدم بی فعالیت شدم کنکورم سر این قضیه خراب شد گاهی ارزو مرگ میکنم انقدر که رنج میبرم واقعا خسته شدم و انقدر ترسیدم که نمیتونم تشخیص بدم که آیا الان این فکری ک تو ذهنم اومد ترسه یا مسئله درستیه :((( کمکم کنید من دختر حساسی هم هستم روی همه چیزها

مثلا همین الان که این مطلب براتون تایپ کردم میترسم نکنه ایمیل اشتباه زدم بره واسه خانوادم‌.در حالی که دارم میبینم ایمیلی وارد نکردم.
ببندید با توجه به این نکته: خصوصی
دارای دیدگاه مرداد 16, 1397 توسط پژوهشگر
سلام روزتون به خیر
نگران نباشید شما افکار خودآیند دارید ازین به بعد هربار که این افکار به ذهنتان خطور کرد این‌ها را روی کاغذ بنویسید "موقعیتی که فکر به ذهنتنون خطور کرد","احساسی که بهتون دست داد و مقیاس احساس از ۰-۱۰۰","شواهد تایید کننده فکر","شواهد رد کننده فکر" به این صورت می‌توانید به ذهنتان کمک کنید ضمنا خاطر داشته باشید این‌ها افکار هستند وجودشان اشکالی ندارد ولی باورشان نکنید
در عین حال توصیه میشه حتما به یک روانشناس حضوری مراجعه بفرمایید
دارای دیدگاه مرداد 17, 1397 توسط بی نام
سلام خیلی ممنون از پاسخ تون من انچنان ترسی بهم وارد میشه و بیشتر بخاطر گذشتم هست و میترسم بیشترم بخاطر اشتباهات قدیمم اینجوری میشم و خجالت میکشم همشو بنویسم
دارای دیدگاه مرداد 24, 1397 توسط پژوهشگر
خواهش می‌کنم، یک روانشناس می‌تونه ریشه مشکلاتتون رو در گذشته پیدا کنه و بهتون کمک کنه که باهاشون کنار بیاین، به نظرتون چه چیزی در گذشته باعث این ترس‌ها میشه؟ سعی کنید جایی پیدا کنید که کسی مزاحمتون نمیشه چشماتونو ببندید و به خاطره‌ای که فکر می‌کنید باعث این ترس میشه برید خودتونو به صورت سوم شخص در خاظره ببینید اتفاق رو فقط نگاه کنید و بعد برید پیش خود گدشته‌تون و بهش دلداری بدید بهش بگید که تقصیر اون نبوده اون بی تجربه بوده و اشکالی نداره و حالا کنارش هستید این تمرینو چندین بار برای هرخاظره ای که فک میکنید دلیل ترساتون هست انجام بدید، ذهن نمیتونه تفاوت بین تصور و واقعیت رو خوب تشخیص بده
منبع : کتاب زندانیان باور
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...