روانشناسی

194 بازدید
سوال شده فروردین 16, 1397 در اختلالات روانی توسط بی نام
سلام خیلی مختصر عرض میکنم تا شما خسته نشید استاد عزیز من مشکل دارمم و اینکه خیلی راحت با هر حرفی که دیگران بهم میزننده که ناراحت کننده هست قلبم میگیره گریه میکنم بار ها تو اتاق به شدت گریه کردم و افسرده شدم دست خودم هم نیست بخدااا و گرنه اصلا چیزی نشده که من این قدر بشکنمممم هر چقدر که بالا گفتم شما ضریب بر توان ۱۰۰ کنید حالا چند موارد رو عرض میکنم ببینید برای چه چیزایی من اینطوری میشم ؟
1 _ با یک پیام بازی با یکی از هم دانشگاه ها یک دفعه سره یک دختر غریبه بهم گفت گوه نخور با اینکه من فکر کنم اسم اون دختر رو بدون خانوم صدا زدم ... و منم هیچی نگفتم چون اگر چیزی میگفتم اون اینقدر تو دانشگاه رفیق داره تا منو نیست و نابود کنه
2 _ یکی از بچه ها گفت حسین داماد شده گفتم اره گفت زنش چه شکلیه چون زشت بود از نظرم نگفتم عیب دیگران رو بعد سرم داد زد با بی احترامی جلو چندین نفر دیگه باهام برخورد کرد با اینکه من کاری نکردممم بخدا به این فکر میکنم قلبم اتیش میگیره
3 _ اینکه تو کانال تلگرامی با یکی از دوستانم صحبت میکردممم موقع خدا حافظی براش گفتم شب بخیر عزیزم فدات شم و چند تا گل و اینا فرستادم و اون حتی شب بخیر هم بهم نگفت و چقدر ناراحت شدم
و موارد دیگه من به شدت احساسی ام به شدت نمیدونم چرا اینقدر زود میشکنم گریه میکنم اونم اخه یکی بهم نیست اینا که بالا گفتم چیزی نیست من ازتون کمک میخوام اول از خدا بعد شما درضمن کاری هم نمیتونم بکنم فقط براتون دعا کنمم
دارای دیدگاه فروردین 18, 1397 توسط R Win
سلام دوست عزیز من روانشناس نیستم ولی به نظر میرسه هر اتفاقی میوفته بارها و بارها مرور میکنید و با این مرورها بیشتر به خودتون آسیب میزنید فرمودین که خیلی احساساتی هستم. ،از سوالتون احتمال میدم که پسر باشید  احساسات به اندازه خوبه و زیادیش مشکل درست میکنه . در جامعه ما این حجم از احساسات برای یک آقا پسر قابل قبوله؟
هرچند  این چیزایی که نوشتین نشانه احساسات زیاد نیست نشانه چیزهای دیگه از جمله وسواسه
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...