مقایسه با خواهرم و ترس از کلاس گرفتن با اساتیدم

1,122 بازدید
سوال شده بهمن 12, 1396 در اختلالات روانی توسط عقاب زخمی جامانده از پرواز
دارم دیوونه میشم.دختر۲۵ساله مجرد با مدرک کارشناسی هستم و دارم واسه کنکور ارشد میخونم.وقتی ۸.۹سالم بود اگه خونوادم ب خواهرم بیشتر از من توجه میکردن سریع حسودیم میشد البته اگه ب داداش کوچیکترم توجه میکردم حسودیم نمیشد چون میگفتم اون تک پسره خونوادست اما سه خواهر بزرگ تر از خودم دارم ک یکیش ۲سال و نیم ازم بزرگتره .بابا مامانم چون ب مامان تو کارای خونه کمک میکرد خیلی تشویقش کردن و‌من حسودیم‌میشد با اینکه این توجه واسه یه مدت تقریبا کوتاه بود اما من با خواهرم جنگ کردم اگه لباسی قشنگ تر از من میپوشید حسودیم‌میشد اگه بهتر از من میشد حسودیم میشد همیشه باهاش دعوا میکرد تا وقتی ک ما بزرگ شدیم‌اون ازدواج کرد و زندگی سختی داست منم مثل همه خواهرای دنیا دلم واسش سوخت واسش دعا میکردم اما همیشه ترسی تو دلم بود ک ادامه تحصیل بده با این حال بر خلاف این حس ترس واسش دعا میکردم الان شکر خدا زندگی خواعرم خوبه و میخواد ادامه تحصیل بده اونم رشته من و دانشگاه من.میگم کاش حداقل یه رشته دیگه بره آخه ترس من اینکه بیشتر از من مورد توجه استادام بشه آخه من خیلی موردتوجه استادام بودم و واسه ارشد بازم با همون اساتید داذم وقتی پیش خواهرمم اصن شاد نیستم همش خودمو باهاش مقایسه میکنم با اینکه حاضر نیستم خودمو با کسی مقایسه کنم انا با اون نمیتونم مقایسه نکنم وقتی پیششم تمام استعداد و توانایی و اعتماد ب نفس خودمو و توانایی بالام تو دانشگاه رو نادیده میگیرم.با اینکه ب قول اساتیدم عزت نفسم خیلی خوبه ولی همش خودمو با خواعرم مقایسه میکنم تو‌مدتی ک اون ترک تحصیل بود من خودمو باهاش مقایسه نمیکردم و خیلی پیشرفت داشتم‌تو زندگی.الانم ک اون داره نمرات عالی تو مقطع چهارم دبیرستان میگیره و میدونم‌کنکورشو ثبول میسه ولی من دوساله نتونستم واسه کنکور ارشد بخونم سه ماه دیگه کنکورمه و نمیدونم علت اصلی درس نخوندم چیه با اینکه انگیزم بالاست.حس میکنم الان بدترین روزای زندگیمه.میخوام کنکورمه قبول شم و دلم میخواد خودمو با خواعرم‌مقایسه نکنم.تف ب این حال و روزم

3 پاسخ

پاسخ داده شده بهمن 12, 1396 توسط نازی قنبری
سلام
دوست عزیز،اینکه آدم احساس کنه ی رقیب همیشه در کنارشه و خودش رو با اون مقایسه کنه غالبا احساس خوشایندی نیست ،بابت این احساس ناخوشایندتون متاسفم،به دلیل ویژگیهای خاص دوران کودکی و رفتارهای غیر حرفه ای اطرافیان این باور و حسادت  در دوران کودکی در شما شکل گرفته ،اکي، شکل گرفتنش دست شما نبوده ،اما ی سوال چی شده که این خانم 25 ساله موفق ،این باور رو از کودکی تا الان با خودش همراه کرده بدون اینکه تغییری در اون ایجاد کنه?!!! این که خواهرم رو رقیب خودم بدونم و غالبا در حال مقایسه با او باشم در طی این سالها چه منافعی برای من داشته که تونستم این همه سال این باور رو نگه دارم?!!!(بهتره به این سوال صادقانه پاسخ دهید).
شاد و سلامت باشید.

نازی قنبری
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
تلفن تماس: 021_23584444
داخلي 1 - کد مشاور 4640
موبایل: 09193809255
دارای دیدگاه بهمن 15, 1396 توسط عقاب زخمی جامانده از پرواز
من ب کسی نیاز دارم ک کمکم کنه این باورو تغییر بدم دارم عذاب میکشم شرایط رفتن ب یه روانشناسو‌ندارم هزینه زیاده و مشاوره های تلفنی رایگان کارساز نیس.خودم ب تنهایی از این مسئله بر نمیام کم اوردم بدجور
دارای دیدگاه بهمن 15, 1396 توسط عقاب زخمی جامانده از پرواز
این مسئله خیلی ذهنمو پر کرده خانم روانشناس کمکم‌کنید.من برج دو‌کنکور ارشد دارم با این ذهن خسته و درگیر چطور میتونم بخونم
دارای دیدگاه بهمن 15, 1396 توسط عقاب زخمی جامانده از پرواز
من واقعا نمیدونم منفعتش واسم چیه ک هی خودمو با خواهرم مقایسه میکنم همین الانم ک واستون مینویسم دارم گریه میکنم دیگه خسته شدم توی سالهایی ک اون ترک تحصیل بود من خودمو باهاش مقایسه نمیکردم البته واسه مدتی اما تو این مدت تو دلم یه ترس بزرگ بود از اینکه بخواد ادامه تحصل بده یا رشته منو بره با اساتیدم واقعا میترسم بهتر از من بشه اون خیلی درس خونه اما منم توانایی هام بالاست ولی وقتی اون باسه من خودمو فرآموش میکنم‌وقتی من و اون در مقابل دیگران با هم باشیم من جدی میشم و همش تو ذهنم خودمو باهاش مقایسه میکنم اما وقتی اون در کنارم نیس شاد و کودکانم و استعدادهامو شکوفا میکنم .حس میکنم حتی شخصیتم نمیتونم شکوفا کنم وقتی در کنار خواهرمم.خستم.تو تموم این سال ها دعام این بود ک خدایا حسدی ک ب خواعرم دارم و رو از دلم ریشه کن کن .و کم رنگ هم شد چون در گذسته خیلی زیاد بود اما با وجود کم رنگ شدن این حسد اما بازم منو عذاب میده دائم خودمو باهاش مقایسه میکنم و میگم بره دانشگاه بهتر از من میشه استادام بیشتر بهش توجه میکنن میگم اون قیافش خیلی کودکانه میزنه و لاغر تر از منه ولی با وجود اینکه منم خوش اندامم اما وقتی اون ب دانشگاهم بیاد من دیگه خودمو فرآموش میکنم همیشه میترسم بیشتر از من استادام بهش توجه کنن بهتر از من بشه و اون از نظر بعضی ویژگی ها مثل جسارت و شجاعت یکم شبیه منه و من شاید میخوام فقط خودم با جسارت باشم و اون یا مثل من نباشه یا بهتر نباشه شاید هم عزت نفس و اعتماد ب نفس فقط کنفرانس دادن و بلبل زبونی نیس شاید هکینه ک من خودمو با خواعرم مقایسه نکنم نمیدونم واقعا دیگه نمیتونم‌چیکار باید بکنم واسه این حس مزخرف ک ذهنمو و روحمو آزار میده
پاسخ داده شده بهمن 15, 1396 توسط نازی قنبری
سلام دوباره
بابت اینهمه رنجی که می بريد متاسفم و امیدوارم روزی به آرامش برسید.دوست عزیز مسله ای که مطرح فرمودید مسله ساده ای نیست و بسیار عمیق است و حل آن با  گفتن چند کلمه و جمله امکان پذیر نیست، مگر اینکه موقتا تسکین یابد.موارد مشابه شما داشتم که در طی جلسات مشاوره باورشون تغییر کرده و احساسات خوشایندی رو تجربه کردند ،اگر شما بخواهید می توانیم این مسله را عمیقا بررسی نماییم ،باور داشته باشید که حل شدنی است فقط باید مثل هر مسله مهم دیگر برایش زمان و ارزش بگذارید.
شاد و سلامت باشيد.

نازی قنبری
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
تلفن تماس: 021_23584444
داخلي 1 - کد مشاور 4640
موبایل: 09193809255
دارای دیدگاه بهمن 18, 1396 توسط عقاب زخمی.جامانده از پرواز
سلام .ممنون ک انقد خوب پاسخ گوی سوالاتم هستین.خیلی خوشحال میشدم اگر بشه این مسئله رو بررسی کنیم اما من متاسفانه اصن شرایط مشاوره رو‌ندارم در ابتدا اشاره کردم ک هزینه مشاوره زیاد هس.
اما این روز ها بیشتر بخدا توکل میکنم شما هم دعایم کنید.حس میکنم حس حسادت و یا مقایسه ب خواهرم کمتر شده چون توکلم بخداست اما هنوز هست.شاید همیشه باید با این حس بجنگم.گاهی پیروز میشم‌و گاهی تسلیم.بازم توکل بخدا دارم
مرسی بابت اینکه ب سوالاتم جواب دادین.
پاسخ داده شده بهمن 21, 1396 توسط نازی قنبری
سلامی دوباره
براتون آرزوی موفقیت می کنم،خیلی بهتر میشد که می تونستيد با این احساس نجنگید!!یا باید این مسله رو عمیقا بررسی کرد و احساسات ناشی از ان را تعدیل کرد،یا اگر قرار است اینطور نباشد بهتر است نیروی روانی که صرف جنگیدن میکنید را صرف پذیرش و کنار آمدن با این احساس کنيد.
پیشنهاد می کنم کتاب نیمه تاریک وجود،نوشته دبی فورد را مطالعه بفرمائید.
شاد و سلامت باشید.

نازی قنبری
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
تلفن تماس: 021_23584444
داخلي 1 - کد مشاور 4640
موبایل: 09193809255
دارای دیدگاه بهمن 22, 1396 توسط عقاب زخمی جامانده از پرواز
سلام.مرسی از اینکه جوابمو دادین حتما کتابی ک گفتین رو‌ تهیه میکنم و میخونم و خیلی خوشحال شدم از اینکه کتاب بهم معرفی کردین.
همتونو خیلی دوس دارم چون همیشه جوونا رو راهنمایی میکنید.
ممنونم خانم قنبری عزیزم
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...