وابستگی عاطفی و نیاز ب توجه

886 بازدید
سوال شده دی 20, 1396 در اختلالات روانی توسط آسمان هفتم71
سلام. دختر 25ساله مجرد ولیسانس کامپیوتر هستم. در دوران دانشگاه نیاز ب توجه استادم بودم و ب خاطر تشویقم بهش وابسته شدم اما هیچ وقت ب ایشون نگفتم و همیشه در ذهن بود. ب مرور زمان و فارغ التحصیلی وابستگیم ب استادم ک اقاست و زن و بچه داذه کم شد و ب یه روانشناسم وابسته شدم ک اقاست و زن و بچه داذه. من از ایشون مشاوره تلفنی میگیرم چون شرلیط مراجعه حضوری ندارم 4ماه گفتگوی تلفنی با ایشون دارم  و همون ماه اول بهشون وابسته شدم و ب ایشون گفتم و واکنششون با تذکر جدی ب من بود گفتن ب هیچ وجه الکی پیام ندم و فقط گزارش وضعیتم رو در هفته دوبار ب ایشون بدم و گفتن عاقلانه فک کنم و مسائل رو شخصی نکنم ولی من هر روز ب اخرین بازدید و انلاین بودن ایشون خیره میشم و هر چی میشه بهشون پی میدم و خیلی دوس دارم باهم حرف بزنیم ولی جوابمو نمیده و عصبی میشم و در طول روز منتظر میشم جوابمو بده با اینکه صحبت کاملا معمولیه و ایشون علمی حرف میزنن. ولی من میخوام باهام حرف بزنه. حتی شده وقتی میبینم انلاینه حسودیم میشه با کسای دیگه ای حرف میزنه اما من نه. چن بار باهاشون عاطفی حرف زدم ولی ب من تذکر جدی دادن عاطفی حرف نزنم نمیتونم هم بهس پی ندم خیلی دوس داذم باهم حرف بزنیم قبلا ب اساتیدم ب بهونه های مختلف پی میدادم و ب زور این عادت رو ک بعد از فارغ التحصیلیم اوج گرفت ترک کردم بازم گهگاهی ب استادام پی میدم .دانشجو ک بودم ب خاطر توجه استادم بهش وابسته بودم ولی الان حس میکنم ب خاطر تنهایی و توجه و لذت حتی با مشاورم حرف میزنم و پی میدم ایشون چن بار ب من تذکر داد ک هر روز پی نده ولی من حالیم نیس از طرفی فقط یه دوس دارم ک خونوادم بهم اجازه نمیدن برم خونش و خودم زیاد ازش خوشم نمیاد و باهاش اصلا راحت نیستم و نمیخوامش. و فقط تو خونم. دیگه درس هم نمیتونم بخونم احساس گناه میکنم دارم با یه مرد اونم زن و بچه دار حرف میزنم و خدا راضی نمیشه موقع مطالعه همش فکرم درگیر اینکه ک خدا ازم ناراضیه و نمیتونم بخونم گمان میکنم ب خاطر گناهم حرف زدن با نامحرم خدا کمکم نمیکنه و شدید درسمو دوس دارم و از اینکه نمیتونم واسه کنکور ارش بخونم خیلی ناراحتم و کنکورم برج دو 97هس.بگین چیکار کنم. ترو خدا کمکم کنید من نمیتونم پیش یه روانشناس دیگه برم تنها تموم زندگیمو ب این روانشناس گفتم و هنوز داره کمکم میکنه در ضمن من میخوام روابطم نرمال شه مثل بقیه مراجع. اما نمیتونم دلم میخواد باهام حرف بزنه و باهاش حرف بزنم. دلم میخواد درسمو بخونم ولی نمیتونم چون حس گناه بهم دست میده و تنبلی هم میکنم. من هر روز دارم ب روانشناسم پی میدم و ایشون خوشسون نمیاد و جواب نمیده و من عصبی میشم و بعد هی پیام میدم و یا اگه جوابمو بده در حد چن جمله در رابطه با درمان و یا مسئله علمی. تو خیالاتم هم همش توجه طلبی هس. و وقتی با ایشون حرف نمیزنم خسته میشم همش میخوام بهش پی بدم. ازصبح تا شب گوشی رو میگیرم دستم بخاطرش
دارای دیدگاه بهمن 16, 1396 توسط Basic
**************************


جوان گرانقدر ، عذاب وجدان نداشته باشید یا احساس گناه نکنید چون اتفاقی نیفتاده که زندگی استاد دانشگاه و مشاور قبلی را مختل کرده باشید .

به استاد دانشگاه که اصلا چیزی نگفتید یک چیزی بود درون خودتان و مشاور نیز که با احترام پاسخ شما را داده اند .

***


بعد یک نکته مخفی : شما اصلا به آن افراد علاقه مند نشده اید ...شما فقط خواستار تکلم و گفت گو بودید نه چیز دیگر.


پس پاکی ذات تان را زیر سوال نبرید که احساس گناه کنید.


***


همه ی ما انسان ها نیاز به توجه داریم ارتباطی به جنسیت ندارد و این زیباست اما نخست خودمانیم که باید به خودمان توجه کنیم.


یعنی شما فقط یک اشتباه انجام داده اید ، کمبود توجه خودتان به خودتان .


باید شگفتی های هستی و خلقت را شناخت ، باید آن ها را دید و لذت برد ، و‌ اولین قدم شناخت خودتان و پی بردن به ارزش وجودیه تان است.


که این هم به سادگی  قابل حل است اما زمان خواهد برد !! ، پس از الآن شروع کنید.




اگر تمایل داشته اید به ادامه مطلب نیز می پردازیم .

از اعتماد شما به سایت نیز متشکریم.


**************************
دارای دیدگاه بهمن 18, 1396 توسط آسمان هفتم ۷۱
سلام.در جواب دوست عزیزی ک دیدگاهشونو مطرح کردن باید بگم .شما درست میگین من در این مدت از هدفم خیلی دور افتادم و حس میکردم هر چقد ب اهدافم نزدیک بشم از نیاز ب دیگران کم بشه.چیکار کنم ک از نیازب محبت یه نفر غریبه و حرف زدن با اون‌کم بشه؟؟؟؟؟ینی چیکار کنم ک ب خودم بیشتر توجه کنم؟؟؟؟البته دیگه هیچ‌وقت ب نامحرمی پی نمیدم.
دارای دیدگاه بهمن 22, 1396 توسط Basic
**************************

جوان گرانقدر و‌فهمیده ، ما شخصأ تمام تلاش و علم مان را در این جهت انجام می دهیم ... و چه چیزی با ارزش تر از آن که وقت و علم و تجربه صرف جوانانی چون شما شود اما...خود نیز باید به خودتان قول دهید از این پس برای خود کم نگذارید و به صورت مداوم فقط به فکر رشد دادنتان باشید.





اگر توانستید این قول را به خودتان دهید و پای این قول باشید مشکی دیگر نمی تواند شما را نیازمند که هیچ از آرامش وجودی تان کم کند.




اگر واقعا قول می دهید و
 «« حوصله مطالعه دارید »» تایید کنید تا کلمه به کلمه و مرحله به مرحله توضیحات را خدمت شما جوان نجیب و گرانقدر ارائه کنیم.

 
**********


شما نیازمند به کسی نیستید اطمینان کنید خود بی نیازی در وجودتان است که فقط باید بشناسیدش.


مسیر اول : شناخت خودتان ،شناخت مفهوم واقعی از زندگی ، ارزش وجود داشتن و تعریف جایگاه مادر و پدر و شناخت قوانین یگانه هستی...


اینها چیز هایی نیستند که با درک کردن حتی میزان کمشان هم ،  کسی احساس نیازمندی به کسی را در خود ببیند.




مسیر دوم‌: شاید بیندیشید این کمبود توجه از اعتماد به نفس کمتان می آید ، اما دقیقأ برعکس به ایمان شما به لیاقت و ارزشتان می آید...تعجب نکنید چیزهای ناشناخته که در موردشان دچار سوتفاهم هستید باز هم هست.

 



تا اینجا دو مسیری که باید طی کنید را به صورت کلی مطرح کردیم ..

که یکی از ٱنها شناخت مباحث حیاتیست.

و دیگری اصلاح دیدگاه ها که از سوتفاهم است.

مثالش در متن اولی که ارسال کردیم
«« شکا به آن افراد نیاز نداشتید به صحبت و گفتگو نیاز داشتید »»

اینجا می فهمید که شما نجابت تان کاملأ حفظ شده و وابستگی تان به تکلم است نه به آن اشخاص که متاهل بودنند یا نبودند....

اما خود می پنداشتید به آن افراد وابسته شده اید نه تکلم و گفتگو !!





می بینید واضح شدن توصیف ها چقدر با هم تفاوت دارند .


پس خود را صحیح بشناسید و‌ از هر کلمه و جمله بندی ای استفاده نکنید برای توصیف شرح حال خود...






قدر دان  مادر و پدر خود باشید با هر خلق و خویی که دارنند ، آنها مسیری بودنند که با ارزش ترین هدیه تان که وجود داشتن در این هستی شگفت انگیز است را دریافت کنید و خود را رشد دهید و زندگی ای در شأن خود بسازید.




از اعتماد شما به سایت نیز متشکریم.


**************************
دارای دیدگاه بهمن 25, 1396 توسط آسمان هفتم71
دوست عزیز و بزرگوار سلام .در جایی از صحبتتان گفتین باید ب این فک کنم ک خودمو رشد بدم و این قول رو ب خودم بدم .و اگر حوصله دارم تایید کنم ک بهم بگین چطور .خیلی خوشحال میشم اگه بهم بگین و توضیح بدین.
دارای دیدگاه اسفند 7, 1396 توسط Basic
جوان گرانقدر ، مطالب به زودی خدمتتان ارائه می شود ، به هیچ عنوان درخواست شما را از یاد نبردیم.

اگر صحبتی و نکته ای جدید دارید آن را هم عنوان کنید تا در زمان ارسال مطالب آن ها را نیز مد نظر گیریم.
دارای دیدگاه اسفند 11, 1396 توسط Basic
**************************

جوان گرانقدر ، فرمودید چگونه خود را رشد دهیم...


قبل از عمل و‌یا فکر در باره اینکه « چگونه » رشد به وجود می آید...

ذهنیت به کلمه
 « رشد » و جمله « رشد دادنم » را باید برسی و با کلمات مشابه تفکیک کنید..



اینکه رشد دادن چیست ؟

رشد دادن با موفقیت تفاوت دارد یا خیر ؟

هدف مان از رشد کردن چیست ، فرار از مشکلات و یا راهی برای حل آنها ؟

اینکه وقتی می گویید رشد چه تصویری در ذهنتان نقش می گیرد؟


و سوالات دیگر...


*******



جوان گرانقدر ، ذهنییت آماده حیاتیست نه لازم...

تا ذهنیت مناسب نباشد آن تفکر و‌آن عمل ها آنقدر راضی کننده نخواهند بود و نتیجه مطلوب را نخواهد داد...


بله حق دارید ، کمی سخت است اما ارزش اش را ندارد ؟


********


در قسمت بالا به رشد راه فرار و ‌راه حل برای مشکلات نیست ، اشاره کردیم..چرا ؟!!


چرا راه حل نیست !! شاید کمی جمله عجیب به نظر می رسد اما واقعیت دارد...


شخص ارشمند خودتان را در نظر گیرید ، شما نیز مانند همه دارای مشکلات و‌ اهداف و آرزو  /  مشکلات مقابل برای برآورده کردن اهداف و خواسته ها  /  مقابله با ٱفت انگیزه و تمایل و کسب تمرکز برای انجام دادن کارهای روزمره و غیره هستید ....

و اینها کاملا طبیعی است و جای نگرانی و سوال نیست که چرا این گونه است ...

حالا راه حل برای رسیدن به اهداف و راه برای برداشتن مانع ها یک طرف و این یک بخش از بحث است...




اما طرفی دیگر «« تکامل شخصی »»  قرار دارد.

تکامل که راه رسیدن به آن «« رشد »» است.



به فکر تکامل خود بودن با به فکر حل مشکلات و مانع های خود بودن بسیار بسیار تفاوت دارد...





بدون شک یک سوال در ذهنتان می آید
( مگر با حل کردن مشکلات زندگی و
کسب علم و مهارت برای برداشتن مانع ها ما رشد نمی کنیم ؟ آیا این جزو تکامل به حساب نمی آید ؟؟ )


اینجاست که تفاوت کلمات « موفقیت » و
 « رشد » آشکار می شوند!!!


رشد را با کسب موفقیت اشتباه نگیرید هر کدام جایگاه و‌ارزش خود را دارنند....


موفقیت بسیار ارزشمند است و با آن به خود افتخار می کنیم به تک تک موفقیت ها...


اما رشد ، افتخار نمی آفریند ..رشد خردمندی به وجود می آورد خرد شناخت خود و پی بردن به ارزش وجود داشتن تان...پی بردن به این هدیه وجود داشتن که از یگانه هستی به واسطه مادر و پدر خود دریافت کردید ، را شامل می شود...



حالا اینها موفقیت است ؟؟ یا رشد ؟؟



جوان ارزشمند ، تفاوت رشد و موفقیت را متوجه شدید یا بیشتر توضیح دهیم ؟؟



اگر تا اینجای مطالب را تایید می کنید ، اطلاع دهید تا به ادامه مطلب بپردازیم..


اگر سوالی به صورت کلی یا سوالی از این مطالب در ذهن دارید را نیز مطرح کنید .



از اعتماد شما به سایت نیز متشکریم .




**************************
دارای دیدگاه اردیبهشت 1, 1397 توسط آسمان هفتم۷۱
سلام بزرگوار.ممنونم از اینکه قدم ب قدم راهنماییم میکنید.بله من تفاوت رشد و موفقیت رو فهمیدم.خیلی عالی توضیح دادین.
من هم میخوام موانع رو بردارم و ب موفقیت برسم و هم میخوام رشد کنم.گاهی فک میکنم این دوتا باهم مرتبطن.ب هر حال متوجه شدم ک باهم فرق میکن
دارای دیدگاه تیر 8, 1397 توسط Basic
جوان گرانقدر و عزیز ، ٱمیدواریم در سلامت کامل جسمی خود باشید ، مشکل به خصوصی هست که در این مدت پیش آمده باشد و احساس کنید نیاز است مطرحش کنید ؟

پیگیری مدت به مدت وظیفه ماست ، اگر سوال یا موضوعی هست که فکر می کنید می توانم مفید واقع شوم بفرمایید ..

2 پاسخ

پاسخ داده شده دی 24, 1396 توسط روانشناس
سلام

گرفتن توجه یک نیاز هست. هر نیازی لازمه در بستر مناسب براورده شود.
این حق شماست بدون حس طرد شدگی و تحقیر عشق بگیرید.
ولی چون همیشه سراغ افرادی میری که در دسترس نیستند و متاهلند ناکام میمونی.
این وسط ممکنه یکی هم پیدا بشه بهت محبت هم بکنه و ازت سواستفاده هم بکنه و با یک دنیا غم رهات کنه.
وقتی می بینی تا این حد وابسته میشی به خاطر خلا ها و مشکلات دیگر
مشاور خانم برای خودت انتخاب کن
مشکل اصلی شما الان وابستگی به همین مشاور هست
پس اینکه نمیتونم مشاورم را عوض کنم چون زندگی ام را بهش گفتم یک بهانه است.
بهانه ای برای ادامه ی این اعتیاد
حتما یک مشاور دیگه انتخاب کن و کم کم ارتباط را با مشاور فعلی  کم کن.

مـریم غفـار
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
مشاوره تلفنی : شماره هوشمند 9099071000 را بدون پیش شماره گرفته و سپس کد 80195 را وارد نمایید
دارای دیدگاه بهمن 3, 1396 توسط بهار
عزیزم من هم مثل تو و از جنس توام .فکر میکنم همه ما زنها وابستگیهایی داریم ولی   اگر بتونی به جای اینکه گوشی دستت بگیری و به افراد غیر معقول وابسته بشی برگردی به خودت و خودتو دوست داشته باشی باور کن من خیلی وفتها که حس میکنم نیاز به درد دل دارم یه دفتر برمیدارم و حرفهامو توی دفتر مینویسم و مخاطبم رو خودم قرار میدم.خیلی از لحاظ روحی خوب میشم .
دارای دیدگاه بهمن 11, 1396 توسط آسمان هفتم ۷۱
از خانم روانشناس و دوست عزیزی ک پاسخوی سوال من بودن خیلی ممنونم
من الان ارتباطم رو با این مشاور آقا قطع کردم و دیگه ب نامحرمی پی نمیدم .توکلم بخداست.و گاهی برای خدا مینویسم ب خدا میگم ک خستم.بازم مرسی خانم روانشناس و دوست عزیزم بهار ک دیدگاهشو‌درمورد سوالم گفتن
پاسخ داده شده بهمن 13, 1396 توسط روانشناس
خبر خوبی بود
امیدوارم که با اراده و مصمم به مسیرتان ادامه دهید.
موفق و موید باشید.

مـریم غفـار
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
مشاوره تلفنی : شماره هوشمند 9099071000 را بدون پیش شماره گرفته و سپس کد 80195 را وارد نمایید
دارای دیدگاه بهمن 15, 1396 توسط آسمان هفتم ۷۱
خیلی مصمم.دیگه نمیخوام ب هیچ نامحرمی وابسته باشم و یا ب قصد لذت و توجه باهاش چت کنم‌.نمیخوام خدا ازم ناراضی باشه.نمیخوام گناه کنم.
خانم روانشناس خیلی ممنونم.مرسی
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

...