ورود به سایت   عضویت
ورود به سایت
» » » عاشقی با چشمان باز

عاشقی با چشمان باز

هر اندازه خودشناسی در افراد عمیق تر و دقیق تر انجام گیرد، میزان اولویت بندی معیارها در انتخاب همسر دقیق تر بوده و امکان یافتن همسری مناسب با شرایط بیشتر است و در نهایت امکان موفقیت در زندگی و رضایتمندی افراد از آن نیز بیشتر خواهد شد. اما متاسفانه برخی از مسائل و  معضلات وجود دارند که افراد را از رسیدن به خودشناسی باز می دارند. گاه حتی خود فرد هم متوجه نمی شود که این راه یا این مشکل وی مانع رسیدنش به خودشناسی و در نهایت دیگر شناسی می شود. به دلیل ضرورت شناخت این موانع و اجتناب از آنها در ذیل به اختصار آنها را معرفی می کنیم. 
 
تسلیم بیش از حد در مقابل نظر و خواسته‌های دیگران: یکی از موانع خودشناسی تسلیم نظر دیگران شدن و معیار و محور قرار دادن خواسته ها و اعتقادات آنهاست. گرچه اغلب استفاده از تجربیات دیگران برای همه مفید است اما در برخی موارد پیروی و اطاعت بی چون و چرا از تجربیات نادرست دیگران افراد را به بیراهه و در نهایت به خود فراموشی دچار می کند. این گونه افراد که زندگی خود را بر اساس خواسته ها و ارزش های دیگران بنا می کنند معمولاً کسانی هستند که در برابر خواسته های(هوس) نادرست خود از پا می افتند و قدرت اندیشیدن در مورد  زندگی را از دست می دهند.
پیروزی شهوت بر عقل: یکی دیگر از موانع خود‌شناسی که زندگی را به یک دروغ بزرگ تبدیل می کند‌، شکست عقل در برابر شهوت است. عموماً تمایلاتی که در انسان وجود دارد او را به ادامه زندگی دلگرم می کند،  سختی های زندگی اش را کاهش می دهد و وسیله ای برای رسیدن به سعادتش می شود.  مثلاً لذت خوردن و آشامیدن برای ادامه حیات، لذت ا‌نباشتن ثروت برای فعالیت های اجتماعی و ... که سبب پایداری زندگی انسان می شود. اما گاهی این لذایذ از مسیر طبیعی خود (وسیله برای رسیدن به هدف) خارج گشته و خود به تنهایی هدف زندگی انسان می شود. به عبارت دیگر این خواهش های بی پایان، نفس انسان را فریب می دهد و قدرت اندیشدن در برابر حقایق  را از او می گیرد. پس نخستین دشمن انسان در درون خود اوست و تا انسان بر آن تسلط نیابد معرفتش نسبت به خودش‌ شکوفا نمی شود.
 
داشتن شناختی سطحی از خود: گاه برخی فکر می‌کنند که خود را شناخته اند، اما در حقیقت به شناخت کامل و جامعی از خود نرسیده اند. معمولاً شناخت این افراد از خود کاملاً سطحی و بی فایده است. مشکل اساسی این افراد این است که چون گمان می کنند خود را می شناسند به سراغ شناخت دقیق خود نمی رود. به همین دلیل هرگز به «خودآگاهی» نمی رسند.
بسیاری از افراد در جامعه به علت نداشتن آموزش دقیق، از فرآیند خودشناسی آگاهی ندارند یا اگر داشته باشند نمی‌دانند چگونه از آن استفاده کنند. بنابراین دچار سرگردانی می شوند
انتقادناپذیری: گاه برخی از افراد در شناخت خود به نظرات درست دیگران اهمیت نمی دهند، نصایح آنها را نمی پذیرند و اقدام به لجبازی می کنند. این گونه افراد گمان می کنند که نظریاتشان برتر از نظریات دیگران است. این گروه نیز قادر نیستند به خودشناسی برسند.
انکار جنبه های منفی خود: متاسفانه افرادی هستند که در شناخت خود با خود و دیگران صادق نمی باشند. آنها معمولاً فقط به جنبه ها و نقاط مثبت شخصیتشان توجه می‌کنند و جنبه های منفی اش را نادیده می گیرند. این فرد بدین ترتیب نه تنها خود را کامل نمی شناسند بلکه در مقابل ایجاد تغییر در شخصیتشان نیز مقاومت می کنند.
چگونگی خودآگاهی: از دیگر موانع خودآگاهی، عدم آگاهی از چگونگی رسیدن به خودشناسی است. به بیان دیگر بسیاری از افراد در جامعه به علت نداشتن آموزش دقیق، از فرآیند خودشناسی آگاهی ندارند یا اگر داشته باشند نمی‌دانند چگونه از آن استفاده کنند. بنابراین دچار سرگردانی می شوند.
توجه به نادرستی راه های قید شده در بالا و اجتناب از آنها مهمترین قدم در رسیدن به خودشناسی درست می باشد.
 

توسط : مشاورفا  در تاریخ : 6-06-1394, 13:26   بازدیدها : 786   
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد شما عضو سایت نیستید
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید .